تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد3
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

شکست پس از پیروزی

در ماجرای جنگ احد گفتیم مسلمانان در آغاز جنگ با اتحاد و شجاعت

خاصی جنگیدند، و بزودی پیروز شدند و لشکر دشمن از هم پراکنده شد و موجی از شادی سراسر لشکر اسلام را فرا گرفت، ولی نافرمانی جمعی از تیراندازان که در شکاف کوه ((عینین)) به سرکردگی ((عبد الله بن جبیر)) می جنگیدند و رها کردن آن سنگر حساس و مشغول شدن آنها و دیگران به جمع آوری غنائم، سبب شد که ورق برگردد و شکست سختی به لشکر اسلام وارد گردد.

هنگامی که مسلمانان با دادن تلفات و خسارات سنگین به مدینه بازگشتند با یکدیگر می گفتند مگر خداوند به ما وعده فتح و پیروزی نداده بود؟ پس چرا در این جنگ شکست خوردی؟ آیات فوق به آنها پاسخ می گوید و علل شکست را توضیح می دهد. اکنون به تفسیر جزئیات آیات باز می گردیم:

در نخستین آیه قرآن می گوید: ((وعده خدا درباره پیروزی شما کاملا درست بود و به همین دلیل در آغاز جنگ پیروز شدید و به فرمان خدا دشمن را پراکنده ساختید و این وعده پیروزی تا زمانی که دست از استقامت و پیروزی فرمان پیغمبر برنداشته بودید ادامه داشت، شکست از آن زمان شروع شد که سستی و نافرمانی شما را فرا گرفت)) (و لقد صدقکم الله وعده اذ تحسونهم**(تحسونهم) از ماده (حس) گرفته شده و به معنی از بین بردن حواس کسی و کشتن او است یعنی آنها را می کشتید.***
باذنه حتی اذا فشلتم).**(اذا) در اینجا شرطیه نیست بلکه به معنی (حین) و وقت است.***

یعنی اگر تصور کردید که وعده پیروزی بدون قید و شرط بوده سخت در اشتباه بوده اید، تمام وعده های پیروزی مشروط به پیروی از فرمان خدا است.


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 153@@@

درباره اینکه خداوند در کجا به مسلمانان وعده پیروزی در این جنگ داده بود دو احتمال است نخست اینکه منظور وعده های عمومی است که بطور مکرر از خدا به مؤمنان درباره پیروزی بر دشمنان داده شده بود، دیگر اینکه پیامبر خدا که وعده او وعده الهی است صریحا قبل از شروع جنگ احد به مسلمانان وعده پیروزی در این میدان داده بود.

سپس قرآن می گوید: پس از مشاهده آن پیروزی چشمگیر که مورد علاقه شما بود راه عصیان پیش گرفتید، و در حقیقت برای بدست آوردن پیروزی کوشش لازم را به خرج دادید، اما برای نگاهداشتن آن استقامت نکردید و همیشه نگاهداری پیروزیها از بدست آوردن آن مشکلتر است (و تنازعتم فی الامر و عصیتم من بعد ما اریکم ما تحبون).

از این جمله که اشاره به وضع تیراندازان کوه عینین است به خوبی استفاده می شود که تیراندازانی که در شکاف کوه بودند درباره رها کردن سنگر خود اختلاف کردند و جمع زیادی دست به عصیان و مخالفت زدند

ضمنا تعبیر به ((عصیتم)) به بعنی نافرمانی کردید نشان می دهد که اکثریت دست به مخالفت زده بودند.

سپس قرآن می افزاید: ((در این موقع جمعی از شما خواستار دنیا و جمع غنائم بودید در حالیکه جمعی دیگر (همچون خود عبدالله بن جبیر و چند نفر از تیراندازان ثابت قدم) خواستار آخرت و پاداشهای الهی بودند)) (منکم من یرید الدنیا و منکم من یرید الاخرة).

در اینجا ورق برگشت و خداوند پیروزی شما را به شکست تبدیل کرد تا شما را بیازماید و تنبیه کند و پرورش دهد)) (ثم صرفکم عنهم لیبتلیکم).

((سپس خداوند همه این نافرمانیها و گناهان شما را بخشید در حالی که سزاوار مجازات بودید زیرا خداوند نسبت به مؤمنان از هر گونه نعمتی فروگذار نمی کند)) (و لقد عفا عنکم و الله ذو فضل علی المؤمنین).


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 154@@@

در آیه خداوند صحنه پایان احد را به مسلمانان یادآوری می کند و می فرماید ((بخاطر بیاورید هنگامی را که بهر طرف پراکنده می شدید و فرار می کردید و هیچ نگاه به عقب سر نمی کردید که سایر برادران شما در چه حالند در حالی که پیامبر از پشت سر فریاد می زد)) (اذ تصعدون**(تصعدون) از ماده (اصعاد) است که به گفته (راغب) در کتاب مفردات به معنی راه رفتن در زمینهای مسطح و یا به طرف بالا است در حالی که (صعود) مخصوص رفتن به طرف بالا است و شاید به کار بردن این ماده در آیه شریفه بخاطر این است جمعی از فرار کنندگان از کوه بالا رفتند در حالی که جمع دیگری در بیابان پراکنده می شدند.*** و لاتلوون علی احد و الرسول یدعوکم فی اخریکم).**(آخریکم) به معنی (ورائکم) پشت سر شما می باشد.***

پیامبر فریاد می زد که: ((بندگان خدا به سوی من بازگردید به سوی من بازگردید من رسول خدایم)) (الی عباد الله الی عباد الله فانی رسول الله).

ولی هیچ یک از شما به سخنان او توجه نداشتید.

((در این هنگام غم و اندوه یکی پس از دیگری به سوی شما روی آورد)) (فاثابکم غما بغم).

اندوه بخاطر شکست، بخاطر از دست دادن جمعی از افسران و سربازان شجاع، بخاطر مجروحان و بخاطر شایعه شهادت پیامبر و واقعیت جراحات او، اینها همه نتیجه آن مخالفتها بود.

هجوم سیل غم و اندوه به سوی شما ((برای این بود که دیگر بخاطر از دست رفتن غنائم جنگی غمگین نشوید و از جراحاتی که در میدان جنگ در راه پیروزی به شما می رسد نگران نباشید)) (لکیلا تحزنوا علی ما فاتکم و لا ما اصابکم).

((خدا از اعمال شما آگاه بود)) (و الله خبیر بما تعملون).


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 155@@@

و به خوبی وضع اطاعت کنندگان و مجاهدان واقعی و همچنین فراریان را می داند، بنابراین هیچ یک از شما نباید خود را فریب دهد و چیزی بر خلاف آنچه در میدان احد واقع شده ادعا کند اگر براستی جزء دسته اول هستید خدا را شکر گویید و در غیر این صورت از گناهان خود توبه کنید.