تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد3
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

نخستین خانه مردم

همانطور که در ذیل آیات سابق گفتیم یهود به پیامبر اسلام دو ایراد داشتند که پاسخ نخستین ایرادشان در آیات سابق آمد، و پاسخ دومین ایراد که درباره فضیلت بیت المقدس و برتری آن بر کعبه بود در این آیات آمده است.

نخست می گوید: ((نخستین خانه ای که برای مردم (و نیایش خداوند) قرار داده شد در سرزمین مکه است که پر برکت و مایه هدایت جهانیان است)).

(ان اول بیت وضع للناس للذی ببکة مبارکا و هدی للعالمین).

به این ترتیب اگر کعبه به عنوان قبله مسلمانان انتخاب شده است، جای


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 21@@@

تعجب نیست، زیرا این نخستین خانه توحید است، و با سابقه ترین معبدی است که در روی زمین وجود دارد، هیچ مرکزی پیش از آن مرکز نیایش و پرستش پروردگار نبوده، خانه ای است که برای مردم و به سود جامعه بشریت در نقطه ای که مرکز اجتماع و محلی پربرکت است ساخته شده است.

تاریخ و منابع اسلامی هم به ما می گوید که خانه کعبه بدست آدم (علیه السلام) ساخته شد و سپس در طوفان نوح آسیب دید و به وسیله ابراهیم خلیل تجدید بنا شد.**برای توضیح بیشتر درباره مدارک این موضوع از آیات و روایات به جلد اول تفسیر نمونه صفحه 454 مراجعه شود.***

بنابراین انتخاب پرسابقه ترین خانه توحید برای قبله از هر نقطه دیگری شایسته تر است.

جالب توجه اینکه در این آیه خانه کعبه که نام دیگرش ((بیت الله)) هست به عنوان خانه مردم معرفی شده، و این تعبیر بیان کننده این حقیقت است که آنچه بنام خدا و برای خدا است باید در خدمت مردم و بندگان او باشد، و آنچه در خدمت مردم و بندگان خدا است برای خدا محسوب می شود.

ضمنا از این آیه اهمیت سابقه داشتن در مسیرهای الهی و سازنده، روشن می شود، و لذا در آیه فوق نخستین فضیلتی که برای خانه کعبه ذکر شده همان سابقه ممتد و طولانی آن است و از اینجا پاسخ ایرادی که در مورد احترام ((حجرالاسود)) می شود نیز روشن می گردد، زیرا عده ای می گویند یک قطعه سنگ چه ارزش و اهمیتی دارد که همه سال میلیونها مردم برای استلام آن (دست گذاشتن بر آن) بر یکدیگر پیشی گیرند و بعنوان یک مستحب مؤکد در برنامه زائران خانه خدا گنجانیده شود؟

ولی توجه به تاریخچه این سنگ مخصوص نشان می دهد که امتیازی در آن است که در هیچ سنگ دیگری در جهان نمی توان پیدا کرد و آن این که پرسابقه ترین


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 22@@@

چیزی است که به عنوان مصالح ساختمان، در یک مرکز عبادت و پرستش خداوند، بکار رفته، زیرا می دانیم تمام معابد روی زمین و حتی کعبه که نخستین پرستشگاه است بارها تجدید بنا شده و مصالحی که در ساختمان آنها بکار رفته، تغییر یافته است تنها همین قطعه سنگ است که با مرور هزاران سال هنوز بعنوان مصالح ثابت در این معبد پر سابقه پا برجا مانده است، بنابراین اهمیت آن در واقع همان سابقه داشتن در مسیر خدا و خدمت به مردم است.

به علاوه این سنگ تاریخ خاموشی از نسلهای فراوان مؤمنان در قرون و اعصار مختلف است، این سنگ زنده کننده خاطره استلام انبیای بزرگ و بندگان خاص خدا است که در کنار آن به نیایش پروردگار برخاستند.

موضوع دیگری که توجه به آن در اینجا لازم است این است که آیه فوق می گوید: این نخستین خانه ای بوده است که برای مردم ساخته شده است، روشن است که منظور نخستین خانه عبادت و پرستش است، بنابراین هیچ مانعی ندارد که قبل از آن خانه های مسکونی دیگر در روی زمین وجود داشته است، و این تعبیر پاسخ روشنی است به آنها (مانند نویسنده تفسیر المنار) که می گویند خانه کعبه نخستین بار بدست ابراهیم ساخته شد و ساخته شدن آن را بدست آدم در ردیف افسانه ها قلمداد می کنند.

در حالی که بطور مسلم قبل از ابراهیم معبد و پرستشگاه در جهان وجود داشته و انبیای پیشین همچون نوح از آن استفاده می کردند بنابراین چگونه ممکن است خانه کعبه که نخستین معبد جهان است به دست ابراهیم ساخته شده باشد.

در حالی که بطور مسلم قبل از ابراهیم معبد و پرستشگاه در جهان وجود داشته و انبیای پیشین همچون نوح از آن استفاده می کردند بنابراین چگونه ممکن است خانه کعبه که نخستین معبد جهان است به دست ابراهیم ساخته شده باشد.

به هر حال در این آیه برای کعبه علاوه بر امتیاز ((نخستین پرستشگاه بودن)) به دو امتیاز ((مبارک)) و ((مایه هدایت جهانیان)) بودن آن نیز اشاره شده است.


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 23@@@

سپس در آیه بعد دو امتیاز دیگر آن را ذکر می کند، می فرماید: ((در آن نشانه های روشن است (از جمله) مقام ابراهیم)) (فیه ایات بینات مقام ابراهیم).

و نشانه دیگر آن آرامش و امنیت حاکم بر این شهر است چنانکه قرآن می گوید: ((و هر کس که داخل آن شود در امان خواهد بود)).(و من دخله کان امنا).

در جمله بعد دستور حج به همه مردم داده، می گوید: ((و برای خدا بر مردم است که آهنگ خانه (او) کنند آنها که توانائی رفتن به سوی آن دارند)) (و لله علی الناس حج البیت من استطاع الیه سبیلا).

از این دستور تعبیر به یک بدهی و دین الهی شده است که بر ذمه عموم مردم می باشد زیرا فرموده است ((و لله علی الناس؛ برای خدا بر مردم است)).

واژه ((حج)) در اصل به معنی قصد است و به همین جهت به جاده و راه ((محجة)) (بر وزن مودة) گفته می شود، زیرا انسان را به مقصد می رساند، و به دلیل و برهان ((حجت)) می گویند، زیرا مقصود را در بحث روشن می سازد، و اما این که این مراسم مخصوص را حج نامیده اند برای این است که به هنگام حرکت برای شرکت در این مراسم ((قصد زیارت خانه خدا)) می کنند و به همین دلیل در آیه فوق اضافه به بیت (خانه کعبه) شده است.

همانطور که سابقا اشاره کرده ایم مراسم زیارت خانه کعبه نخستین بار در زمان ابراهیم رسمیت یافت، و سپس بصورت یک سنت حتی در زمان عرب جاهلی ادامه یافت، و در اسلام به صورت کاملتر و خالی از هر گونه خرافه دوران جاهلی تشریع گردید.**از بعضی روایات استفاده می شود که این فریضه در اسلام نخستین بار در سال دهم هجری تشریع گردید و در همان شال بود که پیامبر (ص) به جمعی دستور داد در همه جا این فرمان را به گوش مردم برسانند و آنها را آماده زیارت خانه خدا کنند اگرچه مراسم عمره را پیغمبر اکرم (ص) و جمعی از مسلمانان قبل از آن هم انجام دادند.***


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 24@@@

البته از نهج البلاغه (خطبه قاصعه) و بعضی از روایات بخوبی استفاده می شود که فریضه حج از زمان آدم (علیه السلام) تشریع شده بود، ولی رسمیت یافتن آن بیشتر مربوط به زمان ابراهیم (علیه السلام) است.

حج بر هر انسانی که توانایی داشته باشد در عمر فقط یک بار واجب می شود و از آیه فوق نیز بیش از این استفاده نمی گردد زیرا حکم مطلق است و با یک بار انجام دادن امتثال حاصل می شود.

تنها شرطی که در آیه برای وجوب حج ذکر شده مساءله استطاعت است که با تعبیر ((من استطاع الیه سبیلا؛ کسی که توانایی راه پیمایی به سوی خانه کعبه داشته باشد)) بیان شده است.

البته در روایات اسلامی و کتب فقهی، استطاعت، به معنی ((داشتن زاد و توشه، و مرکب، و توانایی جسمی، و باز بودن راه، و توانایی بر اداره زندگی به هنگام بازگشت از حج)) تفسیر شده است، ولی در حقیقت همه اینها در آیه فوق مندرج است، زیرا استطاعت در اصل به معنی توانایی است که شامل تمام این امور می شود.

ضمنا از آیه فوق استفاده می شود که این قانون مانند سایر قوانین اسلامی اختصاص به مسلمانان ندارد بلکه همه موظفند آن را انجام بدهند و با قاعده معروف ((الکفار مکلفون بالفروع کما انهم مکلفون بالاصول؛ (کافران همانطور که به اصول دین موظفند به انجام فروع نیز مکلف می باشند)) با آیه فوق و مانند آن تاءیید می شود، گرچه شرط صحیح بودن این گونه اعمال و عبادات این است که نخست اسلام را بپذیرند و سپس آنها را انجام بدهند ولی باید توجه داشت که عدم قبول اسلام، مسؤولیت آنها را در برابر اینگونه وظائف از بین نمی برد.

درباره اهمیت این مراسم بزرگ، و فلسفه حج، و آثار فردی و اجتماعی آن در


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 25@@@

ذیل آیه 196 تا 203 در سوره بقره مشروحا بحث شد.**به تفسیر نمونه جلد دوم صفحه 23 به بعد و همچنین جلد اول صفحه 394 مراجعه فرمائید.***