تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد3
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

تحریم ازدواج با محارم

در ایـن آیـه بـه مـحـارم یـعـنی زنانی که ازدواج با آنها ممنوع است اشاره شده است و بر اساس آن محرمیت از سه راه ممکن است پیدا شود.

1 - ولادت که از آن تعبیر به ((ارتباط نسبی)) می شود.


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 364@@@

2 - از طریق ازدواج که به آن ((ارتباط سببی)) می گویند

3 - از طریق شیرخوارگی که به آن ((ارتباط رضاعی)) گفته می شود.

نخست اشاره به محارم نسبی که هفت دسته هستند کرده و می فرماید:

((مادران شما و دخترانتان و عمه ها و خاله هایتان و دختران برادر و دختران خواهرانتان بر شـمـا حـرام شـده انـد)) (حـرمـت عـلیـکم امهاتکم و بناتکم و اخواتکم و عماتکم و خالاتکم و بنات الاخ و بنات الاخت).

باید توجه داشت که منظور از مادر فقط آن زنی که انسان بلا واسطه از او تولد شده، نـیـسـت بـلکـه جـده و مـادر جـده و مـادر پـدر و مـانـنـد آنـهـا را شـامـل می شود همانطور که منظور از دختر، تنها دختر بلا واسطه نیست بلکه دختر و دختر پـسـر و دخـتـر دخـتـر و فرزندان آنها را نیز در بر می گیرد و همچنین در مورد پنج دسته دیگر.

نـاگـفـتـه پـیـدا اسـت کـه هـمـه افـراد طـبـعـا از این گونه ازدواجها تنفر دارند و به همین دلیل همه اقوام و ملل (جز افراد کمی) ازدواج با محارم را ممنوع می دانند و حتی مجوسی ها کـه در مـنـابـع اصلی خود قایل به جواز این گونه ازدواج ها بوده اند، امروز آن را انکار می کنند.

گرچه بعضی کوشش دارند که این موضوع را ناشی از یک عادت و رسم کهن بدانند ولی مـی دانـیـم عـمـومیت یک قانون در میان تمام افراد بشر، در قرون و اعصار طولانی، معمولا حکایت از فطری بودن آن می کند، زیرا رسم و عادت نمی تواند عمومی و دائمی گردد.

از ایـن گـذشـتـه امـروز ایـن حـقیقت ثابت شده که ازدواج افراد همخون با یکدیگر خطرات فـراوانـی دارد یعنی بیماری نهفته و ارثی را آشکار و تشدید می کند (نه این که خود آن تـولیـد بـیـمـاری کند) حتی بعضی، گذشته از محارم، ازدواج با اقوام نسبتا دورتر را مانند عموزاده ها را با یکدیگر خوب نمی دانند، و معتقدند خطرات


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 365@@@

بـیـمـاریـهـای ارثـی را تشدید می نماید.**البته در اسلام ازدواج عموزاده ها و مانند آن با یکدیگر تحریم نشده زیرا همانند ازدواج با محارم نیست و احتمال بروز حوادثی از این گونه ازدواجها کمتر است و ما خود شاهد موارد زیادی از این گونه ازدواجها بوده ایم و فرزندانی که ثمرات این ازدواجها بوده اند سالم و از نظر فکری پراستعداد هستند.*** ولی این مساءله اگر در خویشاوندان دور مشکلی ایـجـاد نکند (همانطور که غالبا نمی کند) در خویشان نزدیک که ((همخونی)) شدیدتر است مسلما تولید اشکال خواهد کرد.

بـه عـلاوه در مـیـان مـحـارم جـاذبـه و کـشش جنسی معمولا وجود ندارد زیرا محارم غالاا با هم بزرگ می شوند و برای یکدیگر یک موجود عادی و معمولی هستند و موارد نادر و استثنایی نمی تواند مقیاس قوانین عمومی و کلی گردد و می دانیم که جاذبه جنسی، شرط استحکام پیوند زناشویی است، بنابر این اگر ازدواجی در میان محارم صورت گیرد، ناپایدار و سست خواهد بود.

سپس به محارم رضاعی اشاره کرده و می فرماید: ((و مادرانی که شما را شیر می دهند و خـواهـران رضـاعـی شـمـا بـر شـمـا حـرامـنـد)) (و امـهاتکم اللاتی ارضعنکم و اخواتکم من الرضاعه).

گـرچه قرآن در این قسمت از آیه تنها به دو دسته یعنی خواهران و مادران رضاعی اشاره کرده ولی طبق روایات فراوانی که در دست است، محارم رضاعی منحصر به اینها نیستند، بـلکـه طـبـق حـدیـث مـعـروف کـه از پـیـغـمـبـر اکـرم (صـلی الله عـلیـه وآله) نـقـل شـده: ((یحرم من الرضاع ما یحرم من النسب؛ تمام کسانی که از نظر ارتباط نسبی حرامند از نظر شیرخوارگی نیز حرام می شوند)).

البته مقدار شیرخوارگی که تاءثیر در محرمیت می کند و همچنین شرایط و کیفیت آن، ریزه کاریهای فراوانی دارد که در کتابهای فقهی آمده است.

فـلسـفـه تـحریم محارم رضاعی این است که با پرورش گوشت و استخوان آنها با شیر شخص معینی شباهت به فرزندان او پیدا می کند، مثلا زنی که کودکی را به


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 366@@@

اندازه ای شیر می دهد که بدن او با آن شیر نمو مخصوصی می کند یک نوع شباهت در میان آن کـودک و سـایـر فرزندان آن زن پیدا می شود و در حقیقت هر کدام جزیی از بدن آن مادر محسوب می گردند و همانند دو برادر نسبی هستند.

و در آخـریـن مـرحـله اشـاره بـه دسته سوم از محارم کرده و آنها را تحت چند عنوان بیان می کند:

1 - ((و مادران همسرانتان)) (و امهات نسائکم).

یـعـنـی بـه مجرد اینکه زنی به ازدواج مردی در آمد و صیغه عقد جاری گشت مادر او و مادر مادر او هر چه بالاتر روند بر او حرام ابدی می شوند.

2 - ((دخـتـران هـمسرانتان که در دامان شما قرار دارند به شرط اینکه با آن همسر آمیزش جـنـسـی پـیـدا کـرده باشید)) (و ربائبکم اللاتی فی حجورکم من نسائکم اللاتی دخلتم بهن).

یـعنی تنها با عقد شرعی یک زن ((دختران او)) که از شوهر دیگری بوده اند بر شوهر حرام نمی شوند، بلکه مشروط بر این است که علاوه بر عقد شرعی با آن زن هم بستر هم شـده بـاشد. وجود این قید در این مورد تاءیید می کند که حکم مادر همسر که در جمله سابق گذشت مشروط به چنین شرطی نیست، و به اصطلاح اطلاق حکم را تقویت می کند.

گـرچـه ظـاهـر قـیـد ((فـی حجورکم))؛ در دامان شما باشند)) چنین می فهماند که اگر دختر همسر از شوهر دیگر در دامان انسان پرورش نیابد بر او حرام نیست ولی به قرینه روایـات و مـسـلم بـودن حکم، این قید به اصطلاح قید احترازی نیست بلکه در واقع اشاره بـه نـکـته تحریم است زیرا اینگونه دختران که مادرانشان اقدام به ازدواج مجدد می کنند معمولا در سنین پائین هستند و غالبا در دامان شوهر جدید همانند دختر او پرورش می یابند، آیـه مـی گـوید اینها در واقع همچون دختران خود شما هستند، آیا کسی با دختر خود ازدواج می کند؟ و انتخاب عنوان ((ربائب)) که جمع


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 367@@@

((ربیبه)) به معنی تربیت شده است نیز به همین جهت می باشد.

به دنبال این قسمت برای تاءکید مطلب اضافه می کند که: ((اگر با آنها آمیزش جنسی نداشتید دخترانشان بر شما حرام نیستند)) (فان لم تکونوا دخلتم بهن فلا جناح علیکم).

3 - ((و هـمـسـران فـرزنـدانـتـان کـه از نـسـل شما هستند.)) (و حلائل**(حلائل) جمع (حلیله) از ماده (حل) به معنی زنی است که بر انسان حلال است، و یا از ماده (حلول) به معنی زنی است که با مردی در یک محل زندگی و آمیزش جنسی دارد.*** ابنائکم الذین من اصلابکم).

در حـقـیـقـت تـعـبـیـر ((مـن اصـلابـکـم)) (فـرزنـدانـی کـه از نسل شما باشند) برای این است که روی یکی از رسوم غلط دوران جاهلیت خط بطلان کشیده شـود، زیـرا در آن زمـان مـعـمـول بود افرادی را به عنوان فرزند خود انتخاب می کردند، یـعـنـی کـسـی کـه فـرزند شخص دیگری بود به نام فرزند خود می خواندند و فرزند خـوانـده مـشـمـول تـمـام احـکـام فـرزنـد حـقـیـقـی بـود، و بـه هـمـیـن دلیـل بـا هـمـسـران فرزند خوانده خود ازدواج نمی کردند فرزند خواندگی و احکام آن در اسلام به کلی بی اساس است.

4 - ((و برای شما جمع در میان دو خواهر ممنوع است)) (و ان تجمعوا بین الاختین).

یعنی ازدواج با دو خواهر در زمان واحد مجاز نیست، بنابر این اگر با دو خواهر یا بیشتر در زمانهای مختلف و بعد از جدایی از خواهر قبلی انجام گیرد، مانعی ندارد.

و از آنـجـا کـه در زمـان جـاهـلیـت جـمـع مـیـان دو خـواهـر رایـج بـود، و افـرادی مـرتکب چنین ازدواجـهـایی شده بودند قرآن بعد از جمله فوق می گوید: ((مگر آنچه درگذشته واقع شده)) (الا ما قد سلف).

یعنی این حکم (همانند احکام دیگر) عطف به گذشته نمی شود، و کسانی که


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 368@@@

قـبـل از نـزول ایـن قـانـون، چـنین ازدواجی انجام داده اند کیفر و مجازاتی ندارند، اگر چه اکنون باید یکی از آن دو را انتخاب کرد، و دیگری را رها کنند.

در پایان آیه می فرماید: ((خداوند آمرزنده و مهربان است)) (ان الله کان غفورا رحیما).

رمـز ایـنـکـه اسلام از چنین ازدواجی جلوگیری کرده شاید این باشد، که دو خواهر به حکم نـسـب و پـیـونـد طبیعی نسبت به یکدیگر علاقه شدید دارند، ولی به هنگامی که رقیب هم شـونـد طـبـعـا نـمی توانند آن علاقه سابق را حفظ کنند، و به این ترتیب یک نوع تضاد عـاطـفـی در وجـود آنـهـا پـیـدا مـی شـود، که برای زندگی آنها زیانبار است، زیرا دائما انـگـیـزه ((مـحـبـت)) و انـگـیـزه ((رقـابـت)) در وجـود آنـهـا در حال کشمکش و مبارزه اند.

بـعضی از مفسران احتمال داده اند که جمله ((الا ما قد سلف)) به تمام محارمی که در آیه بـه آن اشـاره شـده بـرگـردد یـعـنـی اگـر قـبـل از نـزول ایـن آیـه اقـدام بـه ازدواج بـا یـکـی از مـحـارم فـوق طـبـق قـوانـیـن مـتـداول آن زمـان کـرده بـاشـیـد، حـکم تحریم شامل آن ازدواجها نمی شود، و فرزندان آنها فرزندان مشروع خواهند بود، البته پس از نزول این آیه لازم بوده فورا جدا شوند.

پایان آیه یعنی جمله ((ان الله کان غفورا رحیما)) نیز متناسب با این معنی می باشد.




@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 369@@@