تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد3
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

بهانه جوئی یهود

یهود، برای این که از قبول اسلام، سرباز زنند، بهانه های عجیبی می آوردند از جمله همان است که در آیه فوق، به آن اشاره شد، آنها می گفتند: ((خداوند از ما پیمان گرفته که دعوت هیچ پیامبری را نپذیریم، تا برای ما قربانی بیاورد که آتش، آن را بخورد)) (الذین قالوا ان الله عهد الینا الا نؤمن لرسول حتی یأ تینا بقربان تأ کله النار).

مفسران گفته اند: یهود ادعا می کردند که پیامبران الهی برای اثبات حقانیت خود باید حتما دارای این معجزه مخصوص باشند و حیوانی را قربانی کنند و به وسیله صاعقه آسمانی در برابر مردم سوخته شود.

اگر به راستی یهود، این کار را به عنوان یک معجزه می خواستند، نه لجاجت و بهانه جویی، مطلبی بود، ولی تاریخ گذشته آنها و همچنین برخوردهای مختلفی که با پیامبر اسلام صلی اللّه علیه و آله داشتند، این حقیقت را به خوبی ثابت می کرد که منظور آنها هرگز، تحقیق حق نبود بلکه آنها هر روز برای فرار از پذیرش اسلام، در برابر فشار محیط و استدلالات روشن قرآن، پیشنهاد جدیدی می کردند و اگر هم انجام می شد باز ایمان نمی آوردند، به دلیل اینکه آنها در کتابهای خود تمام نشانه های پیامبر اسلام صلی اللّه علیه و آله را خوانده بودند و با این حال از قبول حق، سرباز می زدند.

قرآن به پیامبران می گوید: در پاسخ این بهانه جویی ها به آنها ((بگو: گروهی از پیامبران بنی اسرائیل پیش از من آمدند و نشانه های روشنی با خود آوردند و حتی چنین قربانی برای شما آوردند اگر راست میگویید چرا به آنها ایمان نیاوردید و چرا آنها را کشتید)) (قل قد جائکم رسل من قبلی بالبینات و بالذی قلتم فلم قتلتموهم ان کنتم صادقین).

اشاره به زکریا و یحیی و جمع دیگری از پیامبران بنی اسرائیل است که به


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 228@@@

دست خود آنان به قتل رسیدند.

بعضی از مفسران اخیر (مانند نویسنده تفسیر المنار) احتمال دیگری درباره مساءله قربانی داده است که خلاصه آن این است: منظور آنها این نبوده که حیوانی ذبح شود و آتشی به طرز اعجازآمیز از آسمان فرود آید و آن را بسوزاند بلکه منظور این بوده که در دستورات مذهبی آنها یک نوع قربانی بنام قربانی سوختنی بوده، حیوانی را سر می بریدند، و با مراسم مخصوصی آن را آتش می زدند که شرح این مراسم در فصل اول سفر لاویان از تورات آمده است.

آنها مدعی بودند که خدا با ما عهد کرده که این دستور ((قربانی سوختنی)) در هر آئین آسمانی خواهد بود، و چون در آئین اسلام نیست ما به تو ایمان نمی آوریم!

ولی این احتمال در تفسیر آیه بسیار بعید است، زیرا اولا این جمله در آیه فوق عطف بر ((بینات)) شده که گواهی می دهد منظور از آن یک کار اعجازآمیز است که با این تفسیر تطبیق نمی کند ثانیا کشتن یک حیوان و سپس سوزاندن آن یک عمل خرافی است و نمی تواند جزء دستورات آسمانی انبیاء باشد.

در آیه بعد خداوند پیامبر خود را دلداری می دهد که اگر این جمعیت سخنان تو را نپذیرند نگران نباش، زیرا این موضوع سابقه بسیار دارد، پیامبرانی پیش از تو آمدند و آنها را تکذیب کردند (فان کذبوک فقد کذب رسل من قبلک).

((در حالی که آن پیامبران هم نشانه های روشن و معجزات آشکار با خود داشتند)) (و جائوا بالبینات).

((و هم کتب محکم و عالی)) (الزبر).

((و هم کتابهای روشنی بخش)) (الکتاب المنیر).

باید توجه داشت که ((زبر)) جمع ((زبور)) به معنی کتابی است که با استحکام


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 229@@@

نوشته شده است زیرا این ماده در اصل به معنای نوشتن است، اما نه هر گونه نوشتن بلکه نوشتنی که با استحکام تواءم باشد.

و اما تفاوت ((الزبر)) و ((الکتاب المنیر)) با اینکه هر دو از جنس کتاب می باشد ممکن است از این جهت باشد که اولی اشاره به کتب پیامبران قبل از موسی (علیه السلام) است و دومی به تورات و انجیل، زیرا قرآن در سوره مائده آیه 44 و 46 از آنها به عنوان ((نور)) یاد کرده است: ((انا انزلنا التوراة فیها هدی و نور؛ ما تورات را نازل کردیم در حالی که در آن، هدایت و نور بود)). ((و آتیناه الانجیل فیه هدی و نور؛ و انجیل را به او دادیم که در آن هدایت و نور بود)).

بعضی از مفسران احتمال داده اند که زبور، تنها به آن قسمت از کتب آسمانی گفته می شود که محتوی پند و اندرز و نصیحت است (همانطور که زبور منسوب به داود که اکنون در دست است سراسر پند و اندرز می باشد) ولی کتاب آسمانی یا کتاب منیر به آن قسمت گفته می شود که دارای احکام و قوانین و دستورات فردی و اجتماعی می باشد.


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 230@@@