تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد3
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

شرائط پذیرش توبه

در آیـه گـذشـتـه مـسـئله سـقـوط حـد و مـجـازات مـرتـکـبـیـن اعـمـال مـنـافـی عـفـت، در پـرتـو تـوبـه صـریـحـا بـیـان شـد و در ذیل آن با جمله ((ان الله کان توابا رحیما؛ خداوند توبه بندگان را بسیار می پذیرد و نـسبت به آنها رحیم است اشاره به پذیرش توبه از طرف پروردگار نیز شده، در این آیـه صـریـحـا مـسـاءله تـوبـه و پـاره ای از شـرایـط آن را بـیان می کند و می فرماید: ((توبه تنها برای آنها است که گناهی را از روی


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 349@@@

جهالت انجام می دهند.)) (انما التوبة علی الله للذین یعلمون السوء بجهالة).

اکـنـون بـبـیـنـیـم مـنـظـور از ((جـهـالت)) چـیـسـت؟ آیـا هـمـان جهل و نادانی و بی خبری از گناه است، و یا عدم آگاهی از اثرات شوم و عواقب دردناک آن می باشد؟

کلمه ((جهل)) و مشتقات آن گرچه به معانی گوناگونی آمده است ولی از قراین استفاده مـی شـود کـه مـنـظور از آن در آیه مورد بحث طغیان غرایز و تسلط هوسهای سرکش و چیره شدن آنها بر نیروی عقل و ایمان است، و در این حالت، علم و دانش انسان به گناه گرچه از بـیـن نـمـی رود، امـا تـحـت تاءثیر آن غرائز سرکش قرار گرفته و عملا بی اثر می گـردد، و هـنـگـامـی کـه عـلم اثـر خـود را از دسـت داد، عـمـلا بـا جهل و نادانی برابر خواهد بود.

ولی اگر گناه بر اثر چنین جهالتی نباشد بلکه از روی انکار حکم پروردگار و عناد و دشـمـنـی انـجـام گـیـرد، چـنـیـن گـنـاهـی حـکـایـت از کـفـر مـی کند و به همین جهت توبه آن قبول نیست، مگر این که از این حالت بازگردد و دست از عناد و انکار بشوید.

در واقـع ایـن آیـه هـمـان حقیقتی را بیان می کند که امام سجاد (علیه السلام) در دعای ابو حـمـزه بـا تـوضـیـح بیشتری بیان فرموده است آنجا که می گوید: ((الهی لم اعصک حین عـصـیـتـک و انا بربوبیتک جاحد و لا بامرک مستخف و لا لعقوبتک متعرض و لا لوعیدک متهاون لکن خطیئة عرضت و سولت لی نفسی و غلبنی هوای...))

((خدای من! هنگامی که به معصیت تو پرداختم اقدام به گناه از راه انکار خداوندیت نکردم و نـه بـه خاطر خفیف شمردن امر تو بود و نه مجازات تو را کم اهمیت گرفتم و نسبت به آن بـی اعـتـنـا بـودم و نه وعده کیفرت را سبک شمردم بلکه خطایی بود که در برابر من قرار گرفت و نفس اماره، حق را بر من مشتبه کرد و هوی و هوس بر من چیره شد)).

سپس قرآن به یکی دیگر از شرایط توبه اشاره کرده و می فرماید: ((سپس به


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 350@@@

زودی توبه کنند)) (ثم یتوبون من قریب).

در بـاره ایـن کـه مـنـظـور از قریب (زمان نزدیک) چیست؟ در میان مفسران گفتگو است، جمع زیادی آن را به معنی قبل از آشکار شدن نشانه های مرگ می گیرند، و آیه بعد را که می گوید پس از ظهور علائم مرگ توبه پذیرفته نمی شود، شاهد بر آن می دانند بنابر ایـن تـعبیر به ((قریب)) شاید به خاطر این است که اصولا زندگی دنیا هر چه باشد کوتاه و پایان آن نزدیک است.

اما بعضی دیگر آن را به معنی زمان نزدیک به گناه گرفته اند، یعنی به زودی از کار خـود پـشـیـمـان شـود و بـه سـوی خـدا بـازگـردد، زیـرا تـوبـه کـامـل آن اسـت کـه آثـار و رسـوبات گناه را به طور کلی از روح و جان انسان بشوید، و کـمـتـریـن اثـری از آن در دل بـاقـی نـمـانـد، و ایـن در صـورتی ممکن است که در فاصله نـزدیـکـی قـبـل از آنـکـه گـنـاه در وجـود انـسـان ریـشـه بـدوانـد و بـه شـکـل طـبـیـعت ثانوی در آید از آن پشیمان شود، در غیر این صورت غالبا اثرات گناه در زوایـای قـلب و جـان انـسـانـی بـاقـی خـواهـد مـانـد، پـس تـوبـه کـامـل تـوبـه ای اسـت کـه بـه زودی انـجام پذیرد و کلمه ((قریب)) از نظر لغت و فهم عرف، نیز با این معنی مناسبتر است.

درسـت اسـت کـه تـوبـه بـعـد از زمـان طـولانـی نـیـز پـذیـرفـتـه مـی شـود، امـا تـوبه کـامـل نـیـسـت و شـایـد تـعـبـیـر بـه ((علی الله)): (توبه ای که بر خدا لازم است آن را بپذیرد) نیز اشاره به همین معنی باشد زیرا این تعبیر تنها در این آیه از قرآن آمده است و مـفهوم آن این است که پذیرش این گونه توبه ها از حقوق بندگان می باشد در حالی کـه پـذیـرش تـوبـه هـای دور دسـت از طـرف خـداونـد یـک نـوع تفضل است نه حق.

پـس از ذکـر شـرایـط تـوبـه مـی فرماید: خداوند توبه چنین اشخاصی را می پذیرد و خداوند دانا و حکیم است)) (فاولئک یتوب الله علیهم و کان الله علیما حکیما).


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 351@@@

در آیـه بـعـد اشـاره به کسانی که توبه آنها پذیرفته نمی شود نموده، می فرماید: ((کـسـانـی کـه در آسـتانه مرگ قرار می گیرند و می گویند اکنون از گناه خود توبه کـردیـم تـوبـه آنـان پـذیـرفـتـه نـخـواهـد شـد. دلیـل آن هـم روشـن اسـت زیـرا در حال احتضار و در آستانه مرگ، پرده ها از برابر چشم انسان کنار می رود، و دید دیگری برای او پیدا می شود، و قسمتی از حقایق مربوط به جهان دیگر و نتیجه اعمالی را که در ایـن زنـدگـی انـجـام داده بـا چـشـم خـود مـی بـیـنـد و مـسـایـل جـنـبـه حـسـی پـیـدا مـی کـنـد واضـح اسـت کـه در ایـن صـورت هـر گـنـاهـکـاری از اعـمال بد خود پشیمان می گردد، و همانند کسی که شعله آتشی را نزدیک خود ببیند از آن فرار می کند.

مـسلم است که اساس تکلیف و آزمایش پروردگار بر این گونه مشاهده ها نیست، بلکه بر ایمان به غیب و مشاهده با چشم عقل و خرد است.

بـه هـمـیـن دلیـل در قـرآن مـجـیـد مـی خوانیم: هنگامی که نخستین نشانه های عذاب دنیا بر بـعـضـی از اقـوام پـیـشـیـن آشـکـار مـی گشت باب توبه به روی آنها بسته می شد، در سـرگـذشـت فـرعـون مـی خـوانـیـم: ((حـتـی اذا ادرکـه الغـرق قـال آمـنـت انـه لا اله الا الذی آمـنـت بـه بـنـو اسـرائیـل و انـا مـن المـسـلمـیـن الان و قـد عصیت قـبل و کنت من المفسدین؛ تا آن زمان که غرقاب دامن او را گرفت، صدا زد: الان ایمان آوردم کـه مـعـبودی جز معبود بنی اسرائیل نیست و من از تسلیم شدگانم اما به او گفته می شود الان ایـن سـخـن را مـی گویی؟ و پیش از این نافرمانی کرده و از مفسدان بودی! به همین دلیل توبه تو پذیرفته نخواهد شد.**سوره یونس، آیه 90 و 91.***

از بعضی از آیات قرآن (مانند آیه 12 سوره سجده) استفاده می شود که


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 352@@@

گناهکاران در قیامت با مشاهده عذاب الهی از کار خود پشیمان می شوند ولی پشیمانی آنها سـودی نخواهد داشت. چنین کسانی درست مانند مجرمانی هستند که وقتی چشمشان به چوبه دار افتاد و طناب دار را بر گلوی خود احساس کردند، از کار خود پشیمان می شوند، روشن اسـت کـه ایـن پـشـیـمـانـی نـه فـضـیـلت اسـت و نـه افـتـخـار و نـه تکامل، و به همین جهت چنان توبه ای بی اثر است.

البـتـه ایـن آیـه بـا روایـاتـی کـه می گوید: توبه تا آخرین نفس پذیرفته می شود هـیـچـگـونـه مـنافاتی ندارد، زیرا منظور از آن روایات لحظاتی است که هنوز نشانه های قطعی مرگ را مشاهده نکرده و به اصطلاح دید برزخی پیدا ننموده است.

دسـتـه دوم: از کـسـانـی کـه تـوبـه آنـهـا پـذیـرفـتـه نـمـی شـود آنـهـا هـسـتـنـد کـه در حـال کـفـر از جـهـان مـی رونـد، در آیـه فـوق دربـاره آنـهـا چـنـیـن مـی فرماید: آنها که در حال کفر می میرند توبه برای آنان نیست)) (و لا الذین یموتون و هم کفار).

این حقیقت در آیات متعدد دیگری از قرآن مجید نیز بازگو شده است.**سوره بقره آیه های 161 و 217، آل عمران آیه 91، محمد آیه 34.***

اکـنـون ایـن سـؤال پـیـش مـی آیـد کـه چـنـیـن کـسـانـی کـه در حال کفر از دنیا می روند چه موقع توبه می کنند که توبه آنها پذیرفته نخواهد شد؟

بـعـضـی احـتـمـال داده انـد کـه تـوبـه آنـهـا در عـالم دیـگـر پـذیـرفـتـه نـمـی شـود و بـعـضـی احـتـمـال داده اند که منظور از توبه در اینجا توبه بندگان نیست، بلکه توبه خداوند یـعـنـی بـازگـشت او به عفو و رحمت می باشد، ولی ظاهر این است که آیه هدف دیگری را تـعـقـیـب مـی کـنـد و مـی گـویـد: ((کـسـانـی کـه از گـنـاهـان خـود در حـال صـحـت و سـلامـت و ایـمـان تـوبـه کـرده انـد ولی در حال مرگ با ایمان از دنیا نرفتند توبه های گذشته آنها نیز بی اثر است)).

تـوضـیـح ایـنـکـه: مـی دانـیـم یـکـی از شـرائط قـبـولی اعمال نیک انسان ((موافات بر


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 353@@@

ایـمـان)) اسـت. یـعـنـی بـا ایـمـان از دنیا رفتن، و کسانی که در لحظه پایان زندگی کـافـر بـاشـنـد، اعـمـال گـذشـتـه آنـهـا (حـتـی اعـمـال نـیـکـی کـه در حـال ایمان انجام داده اند) طبق صریح آیات قرآن**سوره بقره آیه 217.*** حبط و نابود می گردد، توبه های آنان از گناه اگر چه در حال ایمان انجام شده نیز در چنین صورتی نابود خواهد شد.

بـطـور خـلاصـه شـرط قـبـولی تـوبـه دو چـیـز اسـت: نـخـسـت ایـن کـه قبل از مشاهده نشانه های مرگ باشد و دیگر این که انسان، با ایمان از دنیا برود.

ضـمنا از این آیه استفاده می شود که انسان نباید توبه را به تاءخیر اندازد، زیرا ممکن اسـت بـطـور نـاگـهـان مـرگ او فرا رسد و درهای توبه به روی او بسته شود و جالب تـوجـه ایـن کـه تاءخیر توبه که از آن به تسویف تعبیر می کنند در آیه فوق هم ردیف مـرگ در حال کفر قرار داده شده است و این نشانه اهمیتی است که قرآن به این موضوع می دهد.

در پـایـان آیـه مـی فـرمـایـد: ((برای این هر دو دسته، عذاب دردناکی مهیا کرده ایم)) (اولئک اعتدنا لهم عذابا الیما).

احـتیاج به تذکر ندارد که توبه علاوه بر آنچه گفته شد شرایط دیگری نیز دارد که در آیات مناسب به آن اشاره خواهد شد.




@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 354@@@