تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد3
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

بزرگترین نعمت خداوند

در این آیه، سخن از بزرگترین نعمت الهی یعنی نعمت ((بعثت پیامبر اسلام)) به میان آمده است و در حقیقت، پاسخی است به سؤالاتی که در ذهن بعضی از تازه مسلمانان، بعد از جنگ احد خطور می کرد، که چرا ما این همه گرفتار مشکلات و مصائب شویم؟ قرآن به آنها می گوید: ((خداوند بر مؤمنان منت گذارد (نعمت بزرگی بخشید) هنگامی که در میان آنها پیامبری برانگیخت)) (لقد من الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا)

بنابراین اگر در این راه، متحمل خسارتهائی شده اید، فراموش نکنید که خداوند، بزرگترین نعمت را در اختیار شما گذاشته، پیامبری مبعوث کرده که شما را تربیت می کند، و از گمراهیهای آشکار باز می دارد. هر اندازه برای حفظ این نعمت بزرگ، تلاش کنید و هر بهائی بپردازید باز هم ناچیز است.

جالب توجه اینکه ذکر این نعمت با جمله ((لقد من الله علی المؤمنین؛ شروع شده است که شاید در بدو نظر تصور شود


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 183@@@

نا زیبا است، ولی هنگامی که به ریشه اصلی لغت ((منت)) باز می گردیم مطلب کاملا روشن می شود، توضیح اینکه همانطور که راغب در کتاب مفردات می گوید: این کلمه در اصل از ((من)) به معنی سنگهائی است که با آن وزن می کنند و به همین دلیل هر نعمت سنگین و گرانبهائی را ((منت)) می گویند که اگر جنبه عملی داشته باشد یعنی کسی عملا نعمت بزرگی به دیگری بدهد کاملا زیبا و ارزنده است و اما اگر کسی کار کوچک خود را با سخن، بزرگ کند و برخ افراد بکشد کاری است بسیار زشت، بنابراین منتی که نکوهیده است به معنی بزرگ شمردن نعمتها در گفتار است اما منتی که زیبنده است همان بخشیدن نعمتهای بزرگ است.

خداوند در آیه فوق می گوید: پروردگار بر مؤمنان منت گذارد یعنی نعمت بزرگی عملا در اختیار آنها نهاد.

اما اینکه چرا تنها نام مؤمنان برده شده در حالی که بعثت پیامبر صلی اللّه علیه و آله برای هدایت عموم بشر است، بخاطر این است که از نظر نتیجه و تاثیر، تنها مؤمنان هستند که از این نعمت بزرگ استفاده می کنند و آن را عملا بخود اختصاص می دهند.

سپس می فرماید: یکی از مزایای این پیامبر صلی اللّه علیه و آله این است که ((او از جنس خود آنها و از نوع بشر است)) (من انفسهم).

نه از جنس فرشتگان و مانند آنها تا احتیاجات و نیازمندیهای بشر را دقیقا درک کنند و دردها و مشکلات و مصائب و مسائل زندگی آنها را لمس نمایند و با توجه به آن به تربیت آنها اقدام کنند، بعلاوه مهمترین قسمت برنامه تربیتی انبیاء تبلیغات عملی آنها است به این معنی که اعمال آنها بهترین سرمشق و وسیله تربیت است زیرا با ((زبان عمل)) بهتر از هر زبانی می توان تبلیغ کرد و این در صورتی امکان پذیر است که تبلیغ کننده از جنس تبلیغ شونده باشد با همان خصائص جسمی و با همان غرائز و ساختمان روحی اگر پیامبران مثلا از جنس فرشتگان بودند این سؤال


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 184@@@

برای مردم باقی می ماند که اگر آنها گناه نمی کنند آیا بخاطر این نیست که شهوت و غضب و نیازها و غرائز گوناگون بشری ندارند و به این ترتیب برنامه تبلیغات عملی آنها تعطیل می شد لذا پیامبران از جنس بشر انتخاب شدند با همان نیازها و غرائز تا بتوانند سرمشقی برای همگان باشند.

سپس می گوید: این پیامبر صلی اللّه علیه و آله سه برنامه مهم را درباره آنها اجرا می کند نخست ((خواندن آیات پروردگار بر آنها و آشنا ساختن گوشها و افکار با این آیات)) (یتلو علیهم آیاته).

و دیگر تعلیم، یعنی وارد ساختن این حقایق در درون جان آنها و به دنبال آن، تزکیه نفوس و تربیت ملکات اخلاقی و انسانی (و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة).

از آنجا که هدف اصلی و نهائی تربیت است، در آیه، قبل از تعلیم ذکر شده، در حالی که از نظر تربیت طبیعی، تعلیم بر تربیت مقدم است.

جمعیتی که از حقایق انسانی بکلی دورند به آسانی تحت تربیت قرار نمی گیرند بلکه باید مدتی گوشهای آنها را با سخنان الهی آشنا ساخت و وحشتی را که قبلا از آن داشتند از آنها دور کرد، سپس وارد مرحله تعلیم اصولی شد و به دنبال آن محصول تربیتی آن را گرفت.

این احتمال نیز در تفسیر آیه وجود دارد که منظور از تزکیه، پاک ساختن آنها از پلیدیهای شرک و عقائد باطل و خرافی و خوهای زشت حیوانی بوده، زیرا مادام که نهاد آدمی از این آلودگیها پاک نشود، ممکن نیست که آماده تعلیم کتاب الهی و حکمت و دانش واقعی شود، همانطور که اگر لوحی را از نقوش زشت، پاک نکنی هرگز آماده پذیرش نقوش زیبا نخواهد شد و به همین جهت تزکیه در آیه فوق بر تعلیم کتاب و حکمت یعنی معارف بلند و عالی اسلامی، مقدم شده است.

اهمیت یک نعمت بزرگ آنگاه روشن می شود که زمان برخورداری از آن را با


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 185@@@

زمانهای قبل مقایسه کنیم، و فاصله آن دو را بیابیم، قرآن در جمله فوق می گوید نگاهی به دوران قبل از اسلام بکنید و ببینید در چه حال و چه روزی بودید و از کجا به کجا رسیدید (و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین). جالب توجه اینکه قرآن از وضع دوران جاهلیت به ((ضلال مبین؛ گمراهی آشکار)) تعبیر کرده است زیرا: ضلال و گمراهی انواع و اقسامی دارد، بعضی از وسائل گمراهی طوری است که انسان به آسانی نمی تواند باطل بودن آنها را بفهمد و گاهی چنان است که هر کس مختصر عقل و شعوری داشته باشد، فوری پی به آن می برد.

مردم دنیا به ویژه مردم جزیرة العرب در زمان بعثت پیامبر اسلام صلی اللّه علیه و آله در ضلالت و گمراهی روشنی بودند، سیه روزی و بدبختی، جهل و نادانی، و آلودگیهای گوناگون معنوی در آن عصر، تمام نقاط جهان را فرا گرفته بود، و این وضع نا بسامان بر کسی پوشیده نبود.




@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 186@@@