تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد3
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

نفوذ آیات قرآن در دلهای مسلمانان

نفوذ آیات قرآن در دلهای مسلمانان بقدری سریع و عمیق بود که بلافاصله


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 13@@@

بعد از نزول آیات اثر آن ظاهر می گشت، به عنوان نمونه در مورد آیه فوق در تواریخ و تفاسیر اسلامی چنین می خوانیم:

1 - یکی از یاران پیامبر صلی اللّه علیه و آله بنام ابوطلحه انصاری در مدینه نخلستان و باغی داشت بسیار مصفا و زیبا، که همه در مدینه از آن سخن می گفتند، در آن چشمه آب صافی بود که هر موقع پیامبر صلی اللّه علیه و آله به آن باغ می رفت از آن آب میل می کرد و وضو می ساخت، و علاوه بر همه اینها آن باغ درآمد خوبی برای ابو طلحه داشت، پس از نزول آیه فوق به خدمت پیامبر صلی اللّه علیه و آله آمد و عرض کرد:

می دانی که محبوبترین اموال من همین باغ است، و من می خواهم آن را در راه خدا انفاق کنم تا ذخیره ه ای برای رستاخیز من باشد، پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود: ((بخ بخ ذلک مال رابح لک؛ آفرین بر تو، آفرین بر تو، این ثروتی است که برای تو سودمند خواهد بود)) سپس فرمود: من صلاح می دانم که آن را به خویشاوندان نیازمند خود بدهی، ابو طلحه دستور پیامبر صلی اللّه علیه و آله را عمل کرد و آن را در میان بستگان خود تقسیم کرد.**مجمع البیان و صحیح مسلم بخاری.***

2 - روزی میهمانی بر ابوذر وارد شد، او که زندگی ساده ای داشت از میهمان معذرت خواست که من بر اثر گرفتاری نمی توانم شخصا از تو پذیرایی کنم، من چند شتر در فلان نقطه دارم، قبول زحمت کن بهترین آنها را بیاور (تا برای تو قربانی کنم) میهمان رفت و شتر لاغری با خود آورد، ابوذر به او گفت به من خیانت کردی، چرا چنین شتری آوردی؟ او در جواب گفت: من فکر کردم روزی به شترهای دیگر نیازمند خواهی شد، ابوذر گفت: روز نیاز من زمانی است که از این جهان چشم می بندم (چه بهتر که برای آن روز ذخیره کنم) خداوند می فرماید:(لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون).**مجمع البیان، جلد 2، صفحه 474.***


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 14@@@

3 - زبیده همسر هارون الرشید قرآنی بسیار گرانقیمت داشت که آن را با زر و زیور و جواهرات تزیین کرده بود و علاقه فراوانی به آن داشت، یک روز هنگامی که از همان قرآن تلاوت می کرد به آیه ((لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون)) رسید، با خواندن آیه در فکر فرو رفت و با خود گفت هیچ چیز مثل این قرآن نزد من محبوب نیست و باید آن را در راه خدا انفاق کنم، کسی را به دنبال جواهر فروشان فرستاد و تزیینات و جواهرات آن را بفروخت و بهای آن را در بیابانهای حجاز برای تهیه آب مورد نیاز بادیه نشینان مصرف کرد که می گویند امروز هم بقایای آن چاهها وجود دارد و به نام او نامیده می شود.


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 15@@@