تربیت
Tarbiat.Org

پاسخ استاد به جوانان پرسش گر
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

نسبت دین با عقل و علم

پرسش:
رابطه عقل و توانمندى‌هاى آن با دین چیست؟ به عبارت دیگر: اگر دین همه جوانب زندگى انسان را در بر مى‌گیرد، چه جایى براى عقل و علوم بشرى باقى مى‌ماند؟
پاسخ: براى روشن شدن پاسخ پرسش فوق باید بین دو جنبه از افعال انسان تفكیك قائل شد: جنبه ارزشى افعال انسان و جنبه ماهوى و كیفیّت انجام افعال.
همانگونه كه بارها نیز گفته‌ایم: اسلام دنیا و تمام اعمال ریز و درشت و فردى و اجتماعى انسان را كه در آن صورت مى‌دهد مقدّمه آخرت و پیوسته با آن مى‌بیند و معتقد است مجموعه رفتارها و اعمال انسان در تكامل و سعادت ابدى یا انحطاط و شقاوت او نقش دارند و در واقع افعال انسان از همین جا و به دلیل همین نقش و تأثیر رنگ ارزشى به خود مى‌گیرد و دین حق پیدا مى‌كند كه درباره آنها قضاوت كند. بنابراین دین جنبه ارزشى همه افعال و جوانب زندگى انسان را در بر مى‌گیرد و راجع به این بُعد از اعمال و رفتار انسان نظر مى‌دهد.(167)
اما درباره ماهیّت و كیفیّت انجام افعال و یا ساختار و چگونگى چیزهایى كه اعمال انسان بر روى آنها صورت مى‌گیرد و بیان قوانین علمى و فلسفى و چگونگى كشف این امور از جهان هستى و محیط پیرامون، سخنى نمى‌گوید. و اظهار نظر در این‌باره را به عقل و فهم و دستاوردهاى علمى بشر وا مى‌نهد و هر چه بیشتر او را تشویق مى‌كند تا با به كارگیرى قوّه تعقّل و اندیشه و استعدادهاى خدادادى در صدد شناخت عالم و پدیده‌هاى موجود در آن، و كیفیّت بهتر انجام امور زندگى خود بر آید.
به زبان ساده، دین حلال و حرام افعال ما را بیان مى‌كند، نه كیفیّت انجام آنها را‌؛ دین
( صفحه 294)
مى‌گوید خوردن برخى از غذاها حرام و گناه است. مثلا خوردن گوشت خوك و نوشیدن مسكرات حرام است. اما بیان نحوه درست كردن شراب و پروراندن خوك كار دین نیست. این كه دین خوردن گوشت خوك را حرام كرده، از آن روست كه در راستاى تكامل دینى نیست و اساساً احكام ایجابى و سلبى دین به جهت اثرات مثبت و منفى‌اى است كه متعلّقات(168) احكام براى سعادت و آخرت انسان در پى دارند و براى بیان وجه ارزشى رفتارهاست.
بنابراین دین نمى‌گوید چه غذایى بخورید یا چگونه غذا تهیّه كنید و چگونه خانه بسازید، امّا مى‌گوید در زمین غصبى خانه نسازید و یا خانه را چنان نسازید كه مشرف به خانه دیگران شود، تا بر ناموس آنها اشراف داشته باشید و نیز مى‌گوید با پول حلال خانه بسازید نه با پول ربا، در واقع كیفیّت ارزشى تهیّه خانه را براى ما بیان مى‌كند.
حاصل پاسخ این است كه حوزه زندگى انسان و واقعیّت‌هاى خارجى مربوط به آن، دو رویه دارند: رویه اوّل روابط علّى و معلولى و سببى و مسببّى است، چنان كه این روابط بین پدیده‌ها نیز وجود دارد‌؛ مثل این كه چه عناصرى باید باهم تركیب شوند تا فلان پدیده شیمیایى به وجود آید و در چه شرایطى موجود زنده رشد مى‌كند. این كه انسان به عنوان موجودى زنده چگونه زندگى كند و چگونه سلامتى خویش را حفظ كند و وقتى بیمار شد از چه راهى به مداواى خویش بپردازد. رویه دیگر واقعیت‌هاى این جهانى ارتباطى است كه با روح انسان و كمالات معنوى و مسائل ارزشى دارند.
این كه الكل چگونه و از چه موادى ساخته مى‌شود و چند نوع الكل داریم، بحث علمى است و كار دین بررسى این گونه مسائل نیست، كار دین این است كه بیان كند الكل را باید نوشید یا نه، و نوشیدن آن براى روح و ساحت معنوى انسان ضرر دارد یا نه‌؛ به عبارت دیگر، دین بیان مى‌كند كه مصرف الكل حلال است یا حرام‌؛ و همین‌طور در سایر مواردْ دین حكم و وجه ارزشى را بیان مى‌كند، نه جهات علمى را. دین به روابط بین پدیده‌ها نمى‌پردازد، بلكه رابطه پدیده‌ها را با روح انسان و مصالح انسانى بررسى مى‌كند.
( صفحه 295)
بنابراین گر چه دین تمام شؤون زندگى و رفتارهاى انسان را در بر مى‌گیرد و درباره آنها از زاویه ارزشى حكم صادر مى‌كند امّا این همه نافى جایگاه علم و عقل در شناخت واقعیّات و تبیین روابط آنها و لزوم برنامه‌ریزى براساس آن دو، و شناخت هر چه بیشتر جهان و طبیعت با استفاده از ابزار عقل و دانش نیست. و اتفاقاً دین اسلام مؤكّداً بر كسب و افزایش دانش و بكارگیرى هر چه بیشتر عقل، و همینطور پیشبرد امور بر اساس آن دو سفارش مى‌كند.
( صفحه 296)