تربیت
Tarbiat.Org

پاسخ استاد به جوانان پرسش گر
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

پاورقی

1 - انبیا/ 7.
2 - بقره/ 170.
3 - این مناظره در قالب كتابى به نام گفتمان روشنگر درباره اندیشه هاى بنیادین تنظیم و به وسیله انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى(رحمه الله) به چاپ رسیده است.
4 - براى آشنایى بیشتر با «چگونگى ظهور سكولاریزم» ر.ك: «نگاهى گذرا به نظریه ولایت فقیه»، استاد مصباح یزدى، ص 24 ـ 29.
5 - تعبیر اول از مقوله مفاهیم ارزشى (بایدها و نبایدها) و تعبیر دوم از مقوله مفاهیم واقعى (هست‌ها و نیست‌ها) است.
6 - براى آشنایى بیشتر با دو مفهوم «دین حداقلى و حداكثرى» و نظر اسلام در این‌باره ر.ك: «پرسش‌ها و پاسخ‌ها»، استاد مصباح یزدى ج 3، صص 45 ـ 50.
7 - از دیدگاه حضرت امام خمینى(رحمه الله)، سیاست عبارتست از هدایت جامعه، در جهت مصالح دنیوى و اخروى ایشان معتقدند كه این امر مختص به انبیاء و علماى آگاه است. (صحیفه نور/ ج 13/ ص 218). از منظر ایشان، سیاست ـ در اصطلاح عامش ـ بر سه نوع است: 1. «سیاست شیطانى» كه در آن خدعه، نیرنگ، دروغ و استفاده از هر وسیله ممكن در جهت دستیابى به هدف، مجاز شمرده مى‌شود. 2.«سیاست حیوانى» كه طى آن، حاكم صرفاً در جهت تحقق نیازهاى مادى جامعه و البتّه به دور از ابزار شیطانى، تلاش مى‌كند. 3. «سیاست اسلامى» كه در آن به دو بعد مادى و معنوى انسان توجه شده، تلاش مى‌شود هر دو بعد انسان شكوفا گردد (ر.ك: صحیفه نور/ ج 13/ ص 218 و ج 4/ ص 21). بنابراین «سیاست در تفكر دینى» عبارت است از امامت و رهبرى جامعه بر اساس مصالح مادى و معنوى.
براى آشنایى با نظرات اندیشمندان غربى و اسلامى در باب «تعریف سیاست»‌؛ ر.ك: «فلسفه سیاست»، از انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى(رحمه الله)، ص 17 ـ 21.
8 - جالب است بدانید كه بزرگترین آیه قرآن مربوط به قرض دادن است. ر.ك: بقره / 3 - 282.
9 - به عنوان مثال ر.ك: بقره / 3 ـ 222، 230، 275، 3 - 282‌؛ نساء / 11، 20، 23، 35‌؛ مائده/ 1، 38‌؛ نور/ 2‌؛ احزاب / 49‌؛ حجرات / 9‌؛ جمعه / 10.
10 - احزاب/ 36.
11 - احزاب/ 6: «پیامبر نسبت به مؤمنان، از خود آنها مقدم‌تر است.»، نساء/ 59.
12 - نساء/ 65.
13 - نساء / 10.
14 - باز هم تأكید مى‌كنیم كه سیاستى كه داخل در دین و متن اسلام است، سیاست به معنى آیین كشوردارى است (و به عبارت جامع‌تر: روش اداره جامعه یا تنظیم جامعه به صورتى كه به مصالح و خواسته‌هاى ـ دنیوى و اخروى ـ جامعه تحقق بخشیده شود) و منظور ما از سیاست آن مفهومى نیست كه بار منفى دارد و توأم با دروغ و حقه‌بازى و نیرنگ و فریب دادن دیگران است.
15 - بقره / 30.
16 - معارج / 19 ـ 20.
17 - ابراهیم / 34.
18 - «وَ اِنَّهُ لابُدَّ لِلنّاسِ مِنْ أَمیر بَرٍّ أَوْ فاجِر یَعْمَلُ فى إِمْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ وَ یَسْتَمْتِعُ فیها الْكافِرُ» و همانا مردم را حاكمى باید نیكوكردار یا تبهكار، تا در حكومت او مرد با ایمان كار خویش كند و كافر بهره خود برد (نهج البلاغه، خ 40).
19 - بطور كلّى هر حكومتى كه از راهى غیر از اراده تشریعى و اذن خداى متعال برپا شود و در صدد حاكمیّت احكام و ارزش‌هاى اسلامى و مبارزه با بدعت‌ها بر نیاید، در عرف دینى «حكومت جور» یا «حكومت طاغوت» نامیده مى‌شود.
20 - نحل / 90.
21 - در حالى كه طبق برخى گرایش‌ها، مانند رژیم ماركسیستى حاكم بر شوروى سابق، چنین افرادى هیچ حقى در جامعه ندارند و در قبال آنها دولت هیچ مسؤولیتى ندارد.
22 - اگر سؤال شود كه چه دلیلى بر درستى نظریه اسلام وجود دارد و از كجا كه سایر نظریه‌ها صحیح نباشد؟ آیا واقعاً در جوامع انسانى باید همه مصالح مادى و معنوى تأمین شود و یا تأمین مصالح مادى كفایت مى‌كند؟ در پاسخ باید گفت: ابتدا باید دید اساساً هدف از تشكیل جامعه انسانى چیست و نیز رابطه رفتارهاى اجتماعى انسان با سعادت و كمال نهایى كدام است؟ براى یافتن پاسخ پرسش‌هاى فوق مى‌توانید به پرسش بعدى و... مراجعه كنید.
23 - ممكن است كسى بپرسد خداوند كه احتیاجى به عبادت ما ندارد، چرا انسان را براى پرستش آفرید و فرمود:«و ما خلقت الجن والانس الاّ لیعبدون» (ذاریات / 56).
پاسخ این است كه كمال نهایى انسان جز از طریق پرستش خدا حاصل نمى‌شود، پس باید خدا را شناخت و از او اطاعت كرد، تا انسان بتواند مسیر كمال حقیقى‌اش را طى كند.
24 - در واقع، در عرف حقوق و سیاست، دایره «مباح» وسیع‌تر از مباح در عرف فقها است و شامل مستحب و مكروه هم مى‌شود.
25 - بحارالانوار، ج 32، ص 354.
26 - بحارالانوار، ج 70 ،ص 225.
27 - نساء/ 10.
28 - مقصود از «ارزش مثبت» داشتن یك فعل آن است كه آن فعل در تأمین سعادت نهایى و رسیدن به كمال واقعى انسان، یعنى قرب به خدا تأثیر مثبت داشته باشد. و مراد از «ارزش منفى» داشتن یك فعل آن است كه آن فعل در حصول سعادت انسان تأثیر منفى داشته باشد و او را از رسیدن به كمال نهایى بازدارد.
29 - بحارالانوار، ج 70، ص 96.
30 - فصل مقوم: مراد از فصل مقوّم یك چیز، بخشى اصلى آن است كه اوّلا با نبودنش آن چیز هم وجود پیدا نمى‌كند‌؛ ثانیاً: اعتبار بخش‌هاى دیگر آن چیز نیز به آن است.
31 - در جوامع بزرگ، پیچیده و پر مشكل امروزى، اگر یك یا چند تن، نماینده هر سه قوه باشند، نمى توانند از عهده تدبیر و اداره امور برآیند، از سوى دیگر، تفكیك قوا این فایده بزرگ را نیز دارد كه جلوى بسیارى خودسرى‌ها و قانون شكنى‌ها را مى‌گیرد. اگر كسى كه پیرو هواى نفس و اسیر جاذبه‌هاى دنیوى و دچار انحطاط اخلاقى و معنوى است، هم قانون بگذارد و هم قضاوت كند و هم احكام خودش را، خودش اجرا كند، احتمال تأمین مصالح اجتماعى مردم، نزدیك به صفر مى‌رسد.
32 - دستگاه قضایى در محدوده قوّه مجریه ـ به معناى عامّ آن باز نه به معناى قوه مجریه مصطلح ـ جاى مى‌گیرد، اما نظر به اهمیت ویژه آن و این كه در اختلافات و تخاصمات مرجع صالح شمرده مى‌شود و باید قبل از اجراء قانون آن را بر مصادیق تطبیق دهد، جایگاه مستقلى و شرایط خاصى براى آن در نظر گرفته شده است.
33 - وسائل الشیعه، ج 1، ب 2، ص 34.
34 - حجر / 39.
35 - البته این به آن معنا نیست كه همه ارزش‌ها نسبى‌اند و ما ارزش مطلق نداریم. ما درباره ارزش‌هاى نسبى و مطلق در پاسخ چند پرسش از همین مجموعه به تفصیل سخن گفته‌ایم.
36 - نحل/ 36.
37 - بینه/ 5.
38 - زمر/ 3.
39 - لقمان/ 23.
40 - بقره /30.
41 - انعام /112.
42 - بقره /31.
43 - انفال /22‌؛ بدترین جنبندگان نزد خدا، افراد كر و لالى هستند كه اندیشه نمى‌كنند.
44 - البته این پذیرفتن گزافى و از روى سلیقه و ذوق شخصى نیست كه كس دیگرى كه سلیقه‌اش جور دیگرى است آن را نپذیرد یا نپسندد. بلكه این پذیرش نتیجه مطالعه در عالم هستى و نیز به حكم فطرت الهى انسان‌هاست. نه آن كه چون مسلمان یا موحّد چنین عقیده‌اى دارد پس باید آن چنان هم بیندیشد. ما بپذیریم یا نپذیریم رابطه انسان با خدا در عالم واقعیت و تكوین رابطه وابستگى كامل به خدا و عدم كوچكترین استقلالى از خداست و كسانى كه این واقعیت را نادیده مى‌گیرند یا از حقیقت گریزانند و یا آن كه به سبب قصور یا تقصیر خود هنوز به یافت آن نائل نیامده‌اند.
45 - اسراء/ 1.
46 - فجر/ 27 - 29.
47 - یس/ 60 - 61.
48 - فصل مقوم یك چیز به بخشى از آن گفته مى‌شود كه بود و نبود آن چیز وابسته به آن باشد. و فصل ممیز نیز به ویژگى ذاتى یك چیزى مى‌گویند كه او را از انواع دیگر همجنسش جدا مى‌كند. مثلا «ناطق بودن» فصل مقوّم و ممیز انسان به شمار مى‌آید كه هم انسان بودن هر كس وابسته به آن است و هم این ویژگى، انسان را از سایر انواع حیوان جدا مى‌كند.
49 - دیوید هیوم (David Hume) فیلسوف تجربى قرن هیجدهم و اهل اسكاتلند است.
50 - براى بررسى بیشتر درباره عقل نظرى و عقل عملى و نیز دیدگاه هیوم و نقد آن، ر.ك: فلسفه اخلاق، استاد محمدتقى مصباح یزدى، انتشارات اطلاعات، تهران 1373، ص 62 ـ 20.
51 - غاشیه/ 22.
52 - انعام/ 107.
53 - مائده / 99.
54 - انسان/ 76.
55 - كهف/ 28.
56 - احزاب/ 36.
57 - مائده / 55.
58 - نساء/ 59.
59 - نساء / 64.
60 - احزاب/ 6.
61 - البته داشتن آزادى و اختیار قبل از اسلام و سلطه نداشتن حاكم اسلام بر انسان، به این معنا نیست كه مسؤولیتى هم متوجه او نیست و فرداى قیامت نیز مؤاخذه‌اى از جهت عدم پذیرش اسلام، ولایت پیامبر و جانشینانش، متوجه انسان نخواهد بود. بلكه این آزادى عمل و اختیار تنها ویژه این دنیاست و در جهان پس از دنیا، انسان باید در برابر عدم پذیرش اسلام و تك تك الزام‌هاى آن پاسخگو باشد.
62 - احزاب/ 36.
63 - توبه/ 6.
64 - آل عمران/ 159.
65 - توبه / 73.
66 - بقره / 190 ـ 191.
67 - زمر/ 18.
68 - نساء / 140.
69 - احزاب/ 36.
70 - نساء/ 59.
71 - همه مفسران معروف شیعه در این زمینه اتفاق نظر دارند كه منظور از «اولوالامر»، امامان معصوم مى‌باشند... والبته كسانى كه از طرف آن‌ها به مقامى منصوب شوند و پستى را در جامعه اسلامى به عهده بگیرند، با شروط معینى اطاعت آن‌ها لازم است نه به خاطر اینكه اولوالامرند، بلكه به خاطر اینكه نمایندگان اولوالامر مى‌باشند. (ر.ك: تفسیر نمونه، ج 3 ، ص 436.)
72 - نظیر قوانین عقلى كه در ریاضیّات و فلسفه مطرح است و یا قوانین طبیعت كه در علومى مثل فیزیك و شیمى مطالعه مى‌شود.
73 - نظیر توصیه عقل به رعایت عدل و انصاف‌؛ ولى در اینكه عدل و انصاف چیست و مصادیق آن كدامند نیاز به قوانین دیگرى است كه قوانین موضوعه آن را تعیین مى‌كند.
74 - یكى از ضروریات و اصول ثابت در نظریه سیاسى اسلام این است كه قانون باید از طرف خداوند وضع شودو كسانى كه منكر قانون الهى شوند در واقع یكى از ضروریات دین را منكر شده‌اند.
75 - براى آشنایى بیشتر با نظر اسلام در رابطه با قوانین حقوقى مى‌توانید به كتاب «حقوق و سیاست در قرآن» و در فلسفه حقوق از كتابهاى «سلسله دروس اندیشه‌هاى بنیادین اسلامى» انتشارات موسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى مراجعه كنید.
76 - حج/ 78.
77 - بقره/ 185.
78 - حكم قطعى عقل با شرایطى كاشف از اراده تشریعى خدا، و یكى از منابع فقه اسلام است.
79 - شوراى نگهبان از این جهت شبیه مجلس سنا در دیگر كشورها و شبیه دادگاه قانون اساسى است، و از جمعى فقیه و حقوقدان تشكیل مى‌شود.
80 - نساء /59.
81 - احزاب /6.
82 - زیرا اگر منشأ اعتبار قانون اساسى را رأى مردم دانستیم، لا اقل جاى این پرسش باقى خواهد بود كه: كسانى كه به قانون اساسى رأى نداده‌اند به چه دلیل باید از آن، و یا قوانین موضوعه و مقرّرات اجرایى كه در چارچوب آن وضع مى‌شود اطاعت كنند، مگر نه آن است كه اعتبار و لازم الاجرا بودن قانون اساسى به دلیل رأى مردم است، حال كسانى كه به آن رأى نداده‌اند چرا باید ملزم به اطاعت باشند و چرا باید آن قانون و سایر قوانین كشور در مورد آنها اعتبار داشته و اعمال شوند؟
83 - البته این قوانین خاص باید با در نظر گرفتن مصالح جامعه و از روى مطالعات كارشناسانه وضع شوند و جامع نگرى و واقع‌بینى لازم براى هر چه كارآمدتر كردن آنها اِعمال گردد.
84 - این افراد، غیر از پیامبر و ائمه(علیهم السلام)، اصطلاحاً «فقیه جامع الشرایط» مى‌گویند.
85 - بحارالانوار ، ج 89، ص 148.
86 - نور/ 2.
87 - نحل/ 116.
88 - یونس/ 59.
89 - نساء / 59.
90 - همان/ 80.
91 - نجم/ 3 - 4.
92 - ر.ك: از جمله: بحارالانوار، ج 2، ص 100، باب 14، حدیث 59.
93 - گفتنى است ما همین مطلب را ـ یعنى انحصار قانونگذارى به خداوند و كسانى كه از او اذن در قانونگذارى دارند. ـ در پاسخ به پرسش از دیدگاه قرآنى بررسى كرده‌ایم و اكنون نیز بر آنیم تا یكبار دیگر همین امر را از دیدگاه آزاد و با ادله عقلى اثبات نماییم و روشن است كه هر دلیل عقلى بر پایه یك سرى اصول موضوعه (= پیش‌فرضهایى) قرار دارد كه یا خود (بدیهى) مى‌باشند و یا در علم دیگر بازگشت آنها به بدیهیات اولیه آشكار گردیده است.
94 - مراد از دو كلمه تضمن و التزام آن است كه قانون در دل خود چنین امر و نهیى دارد. گاهى زبان قانون زبان امر و نهى و باید و نباید نیست، مثلا مى‌گوید «حقى براى چنین كسى ثابت است»، اما معناى این كه حقى براى كسى ثابت است این است كه دیگران «باید» این حق را رعایت كنند و این امرى است كه قانون متضمن آن است. همچنین دیگران «نباید» به این حق تجاوز كنند و این نهیى است كه قانون متضمن آن است.
95 - لقمان / 25.
96 - حجر/ 36 ـ 39.
97 - برخى فلاسفه حقوق چنین گرایشى دارند. براى اطلاع بیشتر از این نظریه و نقد آن از دیدگاه حقوق اسلامى از جمله مى‌توانید به كتاب «فلسفه حقوق» (از كتابهاى سلسله دروس اندیشه‌هاى بنیادین اسلامى)، انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى(رحمه الله)، مراجعه نمایید.
98 - دیدگاه اسلام در این‌باره آن است كه علاوه بر نظم و امنیت و عدالت، قانون باید به گونه‌اى باشد كه سعادت دنیا و آخرت ـ هر دو ـ را تأمین نماید.
99 - نساء/ 59.
100 - حشر/ 7.
101 - براى مطالعه بیشتر این ویژگى به سؤال بعدى رجوع كنید.
102 - حلال محمّد(صلى الله علیه وآله)، حلال ابداً الى یوم القیامة و حرامه حرام ابداً الى یوم القیامة لا یكون غیره و لا یجیئ غیره. (اصول كافى، ج 1، ص 58، روایت 19).
103 - فقیه و مجتهد چون با روح اسلام و منابع اسلامى، یعنى، كتاب، سنّت و سیره پیامبر و امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ آشنایى دارد، مى‌تواند احكام ثابت را از احكام متغیّر باز شناسد و مشخّصه‌ها و مؤلّفه‌هاى هر یك را تشخیص دهد.
104 - نساء /105.
105 - مائده /44.
106 - مائده /45، 47.
107 - بقره /229.
108 - ر.ك: احكام امام(رحمه الله) در انتصاب و تنفیذ رؤساى جمهور‌؛ صحیفه نور، ج 11، ص 260، ج 15، ص 76 و 179، و ج 19، ص 221.
109 - براى اطلاع بیشتر در این باره ر. ك: فصل هشتم از همین كتاب.
110 - نساء / 141.
111 - ما در این باره، در پاسخ چند پرسش فصل معرفت دینى همین مجموعه، بیشتر توضیح داده‌ایم.
112 - جامعه مدنى اسلامى علاوه بر دو كاركرد و ویژگى یاد شده‌؛ یعنى، جلب مشاركت مردم در كارها و بالا بردن توان اقتصادى، اجتماعى، سیاسى و فرهنگى امّت و نیز كاستن از بار تصدّى و مسؤولیت‌هاى دولت‌؛ ویژگى‌هاى دیگرى هم دارد كه از آن جمله مى‌توان به امور زیر اشاره كرد: 1ـ استیفاى حقوق مردم 2ـ بهره‌گیرى از افكار و اندیشه‌ها در تصحیح و بهبود روش‌ها، تصمیم‌گیرى و برنامه‌ریزى‌ها 3‌جلوگیرى از مفاسد ادارى و اجتماعى و ممانعت از تعدیات دولت علیه مردم 4. هدایت و تربیت مردم 5. انجام تكالیف اجتماعى همچون «النصیحة لائمة المسلمین» و امر به معروف و نهى از منكر و...‌.
113 - تقسیم معروفى كه توسط مونتسكیو صورت گرفت كه در آن حكومت به سه قوه مجریه، مقننه و قضائیه تقسیم مى‌شود، و امروزه در تمام نظام‌هاى سیاسى دنیا پذیرفته شده است و تقریباً به عنوان یك قرارداد شناخته شده است، از این جهت مناقشه‌اى در این تقسیم‌بندى وجود ندارد.
114 - ر. ك: به دلایل تفكیك قوا (پرسش پیشین).
115 - علاقه‌مندان به مطالعه بیشتر در این باره، مى‌توانند به كتاب «نظریه سیاسى اسلام»، ج 2، ص 125ـ122، و ص 117 و 116، مراجعه نمایند.
116 - البته مقبولیّت و كارآمدى این افراد برگرفته از اقبال و آراى عمومى است و این مهم با مشاركت مردم در انتخابات و نیز در قالب بیعت و حمایت مردمى و همكارى با مسؤولان بدست مى‌آید.
117 - مقصود از آزادى‌هاى مشروع، آزادى در چارچوب قوانین اسلامى ـ اعم از قوانین ثابت و متغیّر و قوانین موضوعه مجلس شوراى اسلامى ـ است.
118 - درباره احكام ثابت و متغیّر اسلام در چند جا از مجموعه حاضر بحث كرده‌ایم.
119 - براى آشنایى با دموكراسى، نقد و اشكالات آن از جمله مى‌توانید به كتاب فلسفه سیاست از كتابهاى «سلسله دروس اندیشه‌هاى بنیادین اسلامى» انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى(رحمه الله) ص 133 ـ 160 مراجعه كنید.
120 - زیرا بجز همه وظایف و كار ویژه‌هاى حكومتهاى دیگر، حكومت اسلامى وظایفى دارد كه در حكومتهاى دیگر وجود ندارد مانند ترویج و اقامه شعائر اسلامى، اجراى حدود و احكام اسلامى و جلوگیرى از تخلف از احكام شریعت.
121 - براى مطالعه بیشتر ر.ك: به سؤال مربوط به توازن بین اختیارات و وظایف در دولت اسلامى و ارزیابى ولایت مطلقه فقیه.
122 - ر.ك: از جمله، صحیفه نور، ج 9، ص 251.
123 - یونس / 32.
124 - «حكومت اسلامى»، امام خمینى(رحمه الله)، ص 55‌؛ و «شؤون و اختیارات ولىّ فقیه»، امام خمینى(رحمه الله)، ص 33 و 34، 35، 77.
125 - صحیفه نور، ج 6، ص 31.
126 - صحیفه نور، ج 15، ص 76. همچنین ر.ك: همان، ج 11، ص 260 و ج 15، ص 179 و ج 19، ص 221‌؛ در رابطه با احكام ریاست جمهورى بنى‌صدر و مقام معظم رهبرى.
127 - همان، ج 20، ص 176.
128 - پیش‌تر گفتیم كه ولایت مطلقه فقیه یعنى آن كه حاكم و رهبر امّت اسلامى براى انجام وظایف خود از اختیارات لازم برخوردار باشد.
129 - از جمله این اصول، اصل چهارم قانون اساسى است كه مى‌گوید: «كلیه قوانین و مقررات مدنى، جزائى، مالى، اقتصادى، ادارى، فرهنگى، نظامى، سیاسى و غیر اینها باید بر اساس موازین اسلامى باشد. این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسى و قوانین و مقررات دیگر حاكم است و تشخیص این امر بر عهده فقهاى شوراى نگهبان است.»
130 - حجرات/ 13.
131 - اعلامیه جهانى حقوق بشر ماده 18: هر كس حق دارد از آزادى فكر، وجدان و مذهب بهره‌مند شود. این حق متضمن آزادى تغییر مذهب یا عقیده و همچنین متضمن آزادى اظهار عقیده و ایمان است و نیز شامل تعلیمات مذهبى و اجراى مراسم دینى است. هر كس مى‌تواند از این حقوق منفرداً یا مجتمعاً بطور خصوصى یا عمومى برخوردار باشد.
132- Tolerance
133 - البته واقعیت آن است كه نفى مطلق خشونت در غرب، تنها درباره اهانت به دین و ارزش‌ها و گزاره‌هاى دینى و پاره‌اى مفاهیم مشابه آن است. و گرنه در غرب نیز حساسیت‌ها و واكنش‌هاى جدى و شدید در برابر نفى و یا تضعیف پاره‌اى عقاید و مبانى فكرى صورت مى‌گیرد. ضمن آن كه هر كس به مبارزه با مبانى نظرى حكومت مشروع هر یك از كشورهاى غربى برخیزد شدیداً با او مقابله مى‌شود. بالاتر آن كه اگر كسى بر خلاف منافع برخى احزاب به ابراز اندیشه و ارائه تحقیق مستند خود بپردازد با وى ـ على‌رغم همه ادّعاها و شعارها ـ برخوردى كاملا حذفى و خشن خواهد شد. نمونه این‌گونه برخوردها، رفتار اخیر دولت‌هاى فرانسه و آلمان با اندیشمندانى است كه مطالبى بر خلاف ادّعاى احزاب صهیونیستى این كشورها، از خود منتشر كردند.
134 - فتح / 29.
135 - توبه / 12.
136 - مائده / 33.
137 - انفال / 60.
138 - آل عمران/ 4.
139 - سجده/ 22.
140 - بقره/ 90.
141 - انعام/ 12.
142 - دعاى جوشن‌كبیر.
143 - از جمله، ر.ك: سوره نور، آیه 2، درباره حد زانى و زانیه. و سوره توبه، آیه 73، و سوره تحریم، آیه 9، درباره لزوم جهاد و سخت‌گیرى و خشونت در مورد كافران و منافقان. و نیز سوره فتح، آیه 29، درباره ویژگى رسول خدا(صلى الله علیه وآله)و مؤمنان در برخورد توأم با شدت با كافران، و توأم با رحمت با خودى‌ها و مؤمنان.
144 - باید توجه داشت كه منظور ما از قوانین، قوانین اجتماعى است، نه احكام و قوانین فردى كه كسى در وجود آنها در دین شكى ندارد.
145 - نساء/ 65.
146 - وسائل الشیعه، ج 27، ص 232.
147 - نور/ 2.
148 - مائده / 38.
149 - این مطلب را در پاسخ به پرسش 12 از فصل سوم مبسوطتر بیان كردیم.
150 - ص/ 26.
151 - نساء/ 105.
152 - همان/ 65.
153 - البته این شرك با شرك موجب ارتداد متفاوت است. این شرك ضعیفى است كه از كج‌اندیشى و كج‌فكرى ناشى مى‌گردد و در پرتوِ آن عصیان و لغزش رخ خواهد داد و این گناه كوچكى نیست كه كسى خود را هم‌سطح خداوند بداند و تصرفات او در بندگانش را حق خود بشمارد.
154 - حجرات /13.
155 - ما به این مغالطه در پرسش 9 از فصل پنجم همین كتاب، پاسخ داده‌ایم.
156 - نساء /141.
157 - وصیت نامه حضرت امام خمینى(رحمه الله)، بند «م».
158 - صحیفه نور، ج 1، ص 40.
159 - در واقع اجراى احكام اجتماعى و سیاسى اسلام كه بخش وسیعى از دین را تشكیل مى‌دهد منوط به وجود حكومت است و بدون آن معطل خواهد ماند و اجراى بخشى از احكام فردى دین نیز دچار اختلال خواهد شد.
160 - ممكن است اشكال شود كه در غرب هم به ارزشهاى اخلاقى و معنوى نظیر ایثار و فداكارى و توجه به محرومین و حمایت از كلیسا پرداخته مى‌شود. در پاسخ باید گفت كه منظور فرهنگ غالب غرب است نه اینكه هر كه در غرب زندگى مى‌كند این‌گونه است و اقتضاى این فرهنگ بخلاف فرهنگ اسلام توجه به ارزشها و معنویات نیست گرچه در مواردى ناچارند بخاطر تأمین همان مصالح مادّى خودشان به این مطالب هم توجّه نشان دهند.
161 - اشاره به وقایع 18 تیر 1378.
162 - درباره مفهوم دین حدّاقلى و دین حدّاكثرى، و دیدگاه اسلام در این باره‌؛ ر. ك: «پرسش‌ها و پاسخ‌ها»، استاد محمد تقى مصباح یزدى، جلد سوم، ص 50 ـ 45.
163 - بحث ما در خصوص ادیان آسمانى و بطور مشخص دین «اسلام» است.
164 - علاقمندان به بررسى و پژوهش بیشتر را به آیات ذیل كه تنها بخشى از آیات مربوط به ابعاد اجتماعى دین هستند ارجاع مى‌دهیم: بقره/ 3ـ222، 230، 240، 275، 3ـ282‌؛ نساء/ 11، 20، 23، 35، 65‌؛ مائده/ 1‌؛ احزاب/ 6، 36، 49‌؛ نور/ 2‌؛ حجرات/ 9‌؛ جمعه/ 10‌؛ و البته چندین برابر این آیات در روایات و سنّت پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله)و ائمه معصومین(علیهم السلام)آمده است و مى‌توان با مراجعه به مجامع روایى به مطالعه آن پرداخت.
165 - البته اجماع هم كه به عنوان یكى از منابع شناخت اراده و احكام الهى معرفى شده، به سنّت بر مى‌گردد و كاشف از آن است.
166 - درباره عقل و شعاع توانایى‌هاى آن در ادراك ارزش‌ها واحكام دینى در پاسخ به پرسش بعدى از همین فصل بیشتر سخن گفته‌ایم.
167 - البته این بدان معنا نیست كه دین كیفیّت انجام هیچ عملى را بیان نمى‌كند‌؛ زیرا كیفیّت انجام اعمال عبادى و حتّى در مواردى اعمال غیر عبادى مانند كیفیّت انجام نماز و حج و یا دفن میّت را نیز بیان كرده است. چنان كه بعضاً راه كارهایى براى پیاده شدن ارزش‌هاى دینى در جامعه ارائه نموده است. اما به هر حال این مسأله كلیّت ندارد و آنچه در تمام اعمال از سوى دین مورد توجّه قرار مى‌گیرد همان جنبه ارزشى آنهاست.
168 - مقصود از متعلقات احكام همان اعمال و افعال انسان است كه مفاهیمى چون واجب، حرام، مستحب، مكروه و مباح به آنها نسبت داده مى‌شود. مانند: نماز خواندن یا شراب نوشیدن كه به اوّلى واجب و به دومى حرام گفته مى‌شود.
169 - این مفاهیم كلّى را اصطلاحاً «بدیهیات اولیّه» مى‌گویند.
170 - Scientific
171 - ر.ك: پرسش 1 از فصل اول.
172 - ر. ك: پرسش‌هاى 1 از فصل اول و 13 از فصل سوم از همین كتاب.
173 - امام صادق(علیه السلام) فرمود: حلال محمّد(صلى الله علیه وآله) حلالٌ ابداً الى یوم القیامة و حرامه حرام ابداً الى یوم القیامة لا یكون غیره و لا یجیىء غیره (اصول كافى، ج 1، ص 58 روایت 19).
174 - بحارالانوار، ج 70، ص 96.
-175 Pluralism
176 - براى بررسى بیشتر، از جمله: ر. ك: مبانى معرفت دینى (از كتاب‌هاى سلسله دروس اندیشه‌هاى بنیادین اسلامى)، محمد حسین‌زاده، انتشارات موسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى(رحمه الله)، چاپ اول، 1379، ص 126ـ 95.
177 - البته برخى طرفداران افراطى پلورالیسم حتى وجود چنین حقیقتى را هم منكرند. و البته نقد دیدگاه ایشان نیز مجالى گسترده‌تر مى‌طلبد كه امیدواریم در مجموعه‌هاى بعدى دست دهد.
-178 Scepticism
179 - مثلا حق نداریم بگوییم «خدا یكى است، و نمى‌شود خدا دو تا یا سه تا باشد» بلكه باید گفت: «خدا یكى است» همان قدر درست است كه «خدا دوتاست» و «خدا سه تاست»‌؛ و ما نباید اصرار داشته باشیم كه حتماً «خدا یكى است» درست است، ممكن است «خدا دوتاست» یا «خدا سه تاست» هم درست باشد.
180 - به پیروان ادیان آسمانى ـ غیر از اسلام ـ كه در كشورى اسلامى و تحت حاكمیّت حكومت اسلامى زندگى مى‌كنند، «ذمّى» گفته مى‌شود.
181 - آل عمران /64.
182 - عنكبوت /46.
183 - نساء /171.
184 - مریم /90.
185 - همان‌گونه كه امروز، برخى در كشورمان همین را پیشنهاد مى‌كنند.
186 - خاستگاه دیگر شعار تعدّد قرائت‌ها و مطلق نبودن رأى و نظر، دانش هرمنوتیك و نظرّیه تفسیر متون است و ما در پاسخ به پرسش 4 از همین فصل، اندكى درباره این دانش توضیح داده‌ایم‌؛ با این حال تبیین و بررسى تفصیلى مبانى نظرى دیدگاه تعدّد قرائت‌ها، نیازمند بحث‌هاى آكادمیك و تخصّصى است كه از حوصله این مجموعه خارج است. ما تنها سعى كرده‌ایم حاصل آن مباحث را با زبانى ساده و به دور از اصطلاحات با مخاطبان خود در میان بگذاریم.
187 - عصمت به معناى مصون بودن پیامبر از خطا و اشتباه و عصیان و نیز تحریف و تغییر در آنچه به او وحى شده است مى‌باشد و این مصونیّت در چند مرحله است: 1. در مقام دریافت وحى، 2. در مقام حفظ و نگهدارى وحى نزد خود، 3. در مقام تبیین و تبلیغ آن به دیگران، 4. در مقام عمل و اجراى آن.
188 - زیرا نسبت دادن امورى به اسلام و خداوند متعال در صورتى صحیح خواهد بود كه اوّلا: از منابع معتبر دینى، یعنى قرآن و سنّت معتبر، بدست آمده باشد، و ثانیاً: این برداشت از منابع دینى، از طریق روش معتبر برداشت از دین كه اصول آن مبتنى بر عقل و قواعد بیان شده از سوى ائمه معصومین(علیهم السلام) است و اصطلاحاً فقاهت نام دارد، صورت گرفته باشد. البّته معرّفى تفصیلى این روش مجالى بسیار گسترده مى‌طلبد كه در این مختصر نمى‌گنجد.
189 - نساء /105.
190 - البته با دقت در پاسخ، به راحتى مى‌توان به اشتباه این دسته افراد پى‌برد و نادرستى دیدگاه ایشان را بازشناخت.
191 - قید «منطقى» در اینجا، بیانگر آن است كه این اعتقاد جزمى باید مطابق با واقع هم باشد وگرنه صرف اعتقاد شخصى ارزش یك گزاره را «مطلق» نمى‌كند.
192 - بررسى مطلق و یا نسبى‌بودن معرفت مربوط به شاخه‌اى از فلسفه است، به نام معرفت‌شناسى یا اپیستمولوژى (Epistemology).
193 - مقصود از گزاره‌هاى ارزشى گزاره‌هایى هستند كه در آنها مفاهیمى چون: باید و نباید، خوب و بد، و واجب و حرام بكار رفته است.
194 - مراد از علوم حقیقى، علوم تجربى، علوم عقلى و ریاضیّات و زیرشاخه‌هاى این علوم هستند.
195 - لقمان / 13.
196- Positivism
197 - روم/ 3.
198 - در تبیین و نقد نظریه نسبیت معرفت و قبض و بسط شریعت كتاب‌ها و مقالات زیادى نوشته شده است. با این حال براى آشنایى اجمالى با این نظریه و ادله ارائه شده براى اثباتش و همینطور نقد این ادلّه، رجوع كنید به : «مبانى معرفت دینى» (از كتاب‌هاى سلسله دروس اندیشه‌هاى بنیادین اسلامى، ، محمدحسین زاده، انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى(رحمه الله)، چاپ اول، 1379، ص 94 ـ 81.
199 - بقره / 163.
200 - لازمه این سخن انكار عصمت پیامبر در تلقى و گرفتن وحى است. در حالى كه عصمت پیامبر در دریافت وحى هم از ضروریات دین اسلام است كه شیعه و سنى به آن اعتراف و اتفاق دارند، و هم دلیل عقلى قطعى آن را اثبات مى‌كند.
201 - دقت شود كه طرفداران نظریه نسبیت معرفت دینى، به طور كلى وجود هر گونه گزاره مطلق و ثابتى در دین را نفى مى‌كنند و مدّعى‌اند هیچ گزاره ثابتى در دین وجود ندارد و همه گزاره‌هاى دینى قابل قرائت‌هاى مختلف‌اند.
202 - ر.ك: مائده / 27، درباره این داستان.
203 - البته این سؤال مطرح است كه در زمان حضرت آدم كه بجز حضرت آدم و همسر و دو پسرش شخص دیگرى خلق نشده بود، چطور طبقه كارگر و سرمایه‌دار وجود داشت و اصلا این تقسیم طبقاتى براى آن دوران چه مفهومى دارد!
204 - مائده / 27.
205 - ما ضمن پاسخ پرسش‌هاى آینده به جواب این سخنان نیز خواهیم پرداخت.
206 - براى آشنایى گذرا با هرمنوتیك، اقسام آن و نقد اجمالى آن‌؛ ر.ك: مبانى معرفت دینى، محمدحسین‌زاده، صص 140 ـ 129.
207 - عهد عتیق به «تورات» و چند كتاب دیگر، و عهد جدید به «انجیل» و چند كتاب دیگر كه یكجا گردآورى شده‌اند گفته مى‌شود.
208 - نحل/ 92.
209 - جمعه/ 5.
210 - اسراء/ 105.
211 - ر.ك: آل عمران، آیه 7.
212 - نهج البلاغه، خطبه 17.
213 - Humanism
214 - مثلا در صورتى كه هرج و مرج بروز كند و چون در این حالت همین آزادى انسان به خطر مى‌افتد، پس به ناچار باید تن به یك سرى محدودیّت‌ها و قوانین داد. اما به محض این كه هرج و مرج و ضرورت زایل شد، باز باید فضا را به نفع آزادى و دلخواه انسان تغییر داد.
215 - عدالت عبارتست از دادن حق هر صاحب حقّى به او.