پرسش:
دشمنان با اتخاذ شیوههاى تبلیغاتى مخرّب و ایراد شبهات به معارف اسلامى و طرح مفاهیم و ارزشهاى غربى چه هدفى را دنبال مىكنند؟
پاسخ: ابتدا باید توضیح دهیم كه منظور از ایراد شبهات به معارف اسلامى القاء افكارى است كه مبانى دینى و اعتقادى را مورد خدشه و شك و تردید قرار دهد. امّا حاكم شدن شك و تردید منجر به سستى و بىتفاوتى نسبت به باورهاى دینى خواهد شد در نتیجه، هم انگیزه براى دفاع از ارزشها و عقائد دینى از بین مىرود و هم زمینه براى جایگزین شدن اندیشههاى باطل به جاى باورهاى صحیح فراهم مىگردد.
مراد از مفاهیم و ارزشهاى غربى آن مفاهیم و ارزشهایى است كه خاستگاه آن فرهنگ مادّى و الحادى غرب بوده و بر مبانى همخوان با این فرهنگ استوار شده است در نتیجه تناسب و سازگارى با فرهنگ توحیدى اسلام نخواهد داشت لذا رواج و قبول این ارزشها بستر مناسب با آنها را ایجاد خواهد كرد یعنى فرهنگ مسلمانان را به فرهنگ الحادى و مادّى تنزل خواهد داد. همچنین طرح این مفاهیم خلاء ایجاد شده در فكر و ذهن افراد بوسیله شبهات را پر خواهد كرد.
در نتیجه افرادى همسو و پیرو اندیشه خود به وجود مىآورند تا اهداف خود را بوسیله این گروه پیگیرى كنند.
امّا در رابطه با نقش تبلیغات باید گفت دشمنان همواره با شیوهها و شگردهاى متنوع پیچیده علیه اسلام تبلیغ نمودهاند و امروز نیز با استفاده از شیوههاى تبلیغاتى و ادبى و هنرى كه طى قرنها آموخته و تجربه كردهاند و با استفاده از ابزارها و امكانات پیشرفتهاى كه در اختیار گرفتهاند تبلیغات مستمر خود را ادامه مىدهند.
بررسى انواع و اقسام این شیوهها و بیان جهت تخریبى آنها باید جداگانه بحث شود با این حال، آنچه در اینجا باید توضیح داده شود چند نكته است:
( صفحه 276)
نخست آنكه طرح شبهات به صورت یك جریان سالم علمى در یك محفل آكادمیك یا مناظره با صاحبنظران و اندیشمندان اسلامى براى دشمنان اسلام سودى در بر نخواهد داشت زیرا با پاسخهاى در خور عالمان دین مواجه خواهند شد. پس به ناچار در جهت هدف خود این شبهات را از فضاى علمى و جایگاه صحیح خود خارج مىكنند و در میان افرادى كه توانایى و تخصص پاسخ به این سؤالات را ندارند طرح مىنمایند و در اقشار مختلف جامعه رواج مىدهند و این كار را با شیوههاى مختلف ادبى و هنرى و از طریق همین شگردهاى مخرّب روانى تبلیغاتى انجام مىدهند.
نكته دیگر آنكه: رواج ارزشهاى غربى بیش از آنكه به اتكاء مبانى نظرى انجام شود، عمدتاً از طریق روشهاى عملى و تبلیغات غیرمستقیم صورت مىگیرد. ترویج بىبند و بارى و شهوترانى و كامجویىهاى غیر اخلاقى و لذّتپرستى همه در جهت توسعه و رواج همین ارزشها و دستاوردهاى فرهنگ غرب است.
بطور كلّى، نقش تبلیغات این است كه با مغالطه و جوسازى و شیوههاى روانى ناسالم و انواع شگردها، تلاش عالمان دین و آگاهان به معارف اسلامى را براى پاسخ به شبهات دینى بىاثر مىكنند و جواب شبههها را از نظر دور مىكنند و با همین شیوه مخرّب چنان مفاهیم و ارزشهاى غربى را مطلق و مقدس جلوه مىدهند و آنها را به صورت بتى در مىآورند كه كسى جرأت نقد آنها را نمىكند و اگر سخنى در این زمینه گفته شود گوینده آن متهم به ارتجاع و كهنهپرستى و واپسگرایى مىگردد.
حاصل آنكه: دشمن در راستاى هدف كلى خود یعنى دین زدایى و گستراندن تسلط و نفوذ خود، القاء شبهات را براى بىتفاوت كردن افراد؛ و طرح ارزشهاى غرب را به خاطر سرسپرده كردن آنها با بهرهگیرى از شیوههاى تبلیغاتى انجام مىدهد.
استفاده از این شیوههاى تبلیغاتى مستمر مىتواند آثار عمیق و خطرناكى در فرهنگ مردم بر جاى گذارد تا آنجا كه ممكن است نسل جدید كه هدف سمپاشىها و تبلیغات ضد فرهنگى دشمن قرار گرفته است هویت ملّى و دینى و اصالت خویش را فراموش كند و تحت تأثیر تبلیغات فاسد دشمن شخصیت مسخ شدهاى را بپذیرد. و این چیزى است كه نظریات روانشناختى و تجارب عینى آن را تأیید مىكند.
( صفحه 277)