یكى از این موارد، داستان هابیل و قابیل در قرآن است.(202) حدود سى سال پیش یكى از كسانى كه داراى افكار التقاطى بود، در تفسیر سمبلیك خود از این داستان گفته بود: هابیل سمبل قشر زحمتكش و طبقه كارگر و كشاورز است كه حاصل تلاش و فعالیت طاقتفرساى آنها بسیار اندك است و چون خداوند طرفدار و دوستدار این طبقه است، هدیه اندك و ناچیز كشاورز فقیر را كه مقدارى گندم بود ـ پذیرفت. اما قابیل سمبل سرمایهداران است و وقتى یكى از سرمایهداران گوسفندى قربانى كرد، خداوند آن قربانى را نپذیرفت، چون خداوند مخالف و دشمن سرمایهداران است. آن گوینده نتیجه گرفته بود كه قابیل و هابیل و هدیه گوسفند و گندم واقعیت عینى و خارجى نداشتهاند و تنها جنبه نمادین و سمبلیك دارند و حاكى از طبقه كارگر و سرمایهدار و تضادّ و كشمكش بین آن دو طبقه است.(203)
گوینده مزبور از هابیل و قابیل تفسیر سمبلیك ارائه داد، اما نگفت كه زاغ سمبل چیست؛ تا این كه یكى از شاگردان او این رمز را كشف كرد و در مقاله خود زاغ سیاه را به عنوان سمبل آخوندها معرفى كرد كه به روضهخوانى و عزادارى مىپردازند و در روى منبر ترویجگر سیاهى و تیره روزى هستند و به حمایت از فئودالها و سرمایهداران مىپردازند. او با كشف این رمز، به اصطلاح ضلع سوم مثلت زر و زور و تزویر را كامل
( صفحه 334)
كرد. جالب این كه خداوند در مقام بیان این داستان مىفرماید: «وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ...»(204) یعنى حقیقت آن رخداد واقعى را براى مردم بگویید؛ گویا خداوند تلویحاً خبر از آن مىدهد كه روزى تفسیر غیر واقعى و غلطى از آن جریان و رخداد مىشود و تأكید دارد كه دخل و تصرفى در آن داستان صورت نگیرد و حقیقت آن براى مردم بازگو شود.
آرى، در طى دهههاى اخیر غربزدگان به تفسیر غیر واقعى و سمبلیك قرآن پرداختند و بخصوص امروزه برداشتهاى سمبلیك و نمادین و اسطورهاى از قرآن فزونى گرفته و از آن ترویج مىشود، تا آن جا كه برخى از ایشان ادعا مىكنند كه زبان قرآن واقعنما نیست و چنان نیست كه آیات قرآن حقایق و واقعیتهاى عینى و تغییرناپذیرى را براى ما نمایان سازند و ما براى تفسیر آیات قرآن، از مبانى قطعى و برهانى و چارچوبهاى ثابت و معیارهاى تخلّفناپذیر و علمى برخوردار نیستیم، تا بتوانیم بر اساس آنها ادّعا كنیم كه از فلان آیه تنها یك تفسیر و برداشت مىتوان داشت و برداشتهاى دیگر باطل است. بلكه هر كسى بر اساس پندارها و پیش داورىها و ذهنیّات خود مىتواند تفسیرى نمادین و سمبلیك از آیات قرآن داشته باشد، گرچه تفسیر او كاملا متضاد و مغایر با سایر تفسیرها باشد(205)!