در دعای ندبه از جهتی خاص به امام نظر دارید و این بهترین نظر به امام است، چون این دعا، جامعه را متوجه حقیقتی متعالی میکند و به چنان رشدی میرساند که در اثر آن، زمینهی ظهور آن حضرت فراهم میشود. همه قبول داریم تا جامعهی ما به امام رجوع نداشته باشد ظهور واقع نمیشود، از طرفی باید از خود پرسید چه نوع رجوع به امام، رجوعِ حقیقی است که منجر به تعالی جامعه میشود؟ این مسلّم است که تا مردم مقام آن حضرت را یک مقام اعتباری بدانند و نه یک حقیقت وجودی، عملاً نمیتوانند رجوع حقیقی به آن مقام داشته باشند. نگاه اعتباری به حضرت به این معنا است که گمان کنیم چون حضرت فرزند امام حسن عسکری(ع)بودند، امام زماناند، در حالی که این نسبت یک نسبت اطمینانبخش است ولی حقیقت امام، ماوراء نسبتهای زمینی، یک حقیقت عرشی است. تا زمانی که مردم مقام آن حضرت را یک مقام اعتباری بدانند و نه یک مقام وجودی، همان برخوردی را با حضرت میکنند که با سایر ائمه(ع) انجام دادند و عملاً ظهور محقق نمیشود. به همین جهت برای تبیین هر چه بیشتر مقام وجودی حضرت، وظیفهی همهی ما است تا از طریق رجوع به «وجود»، حجاب چنین نگاهی را بشناسیم و آن را در نظر و عمل نفی کنیم.
در معرفت نفس به نحو حضوری، راه رجوع به «وجود» را در خود پیدا میکنیم و از آن طریق میتوانیم به حقیقیترین «وجود» در عالم امکان نظر نماییم و با امام زمانِ خود آشنا شویم و از زندگی و مرگِ جاهلیت نجات یابیم.
تا حالا هر چه تلاش میکردیم برای این بود که بگوئیم تا رجوع به وجود نباشد ما قدمی به سوی تاریخی که در جلوی خود داریم بر نمیداریم. از این به بعد میخواهیم موانع رجوع به وجود را بشناسیم تا إنشاءالله بتوانیم از آن بگذریم. گفت:
آب گِل خواهد که در دریا رود
گِل گرفته پای او را میکشد
چیست این از گِل گرفتن آب را
جذب ما نقل و شراب ناب را
چون گرفتار حجاب سوبژکتیویته هستیم نمیتوانیم به «وجود» نظر کنیم به طوری که ذهنیت ما، زندگی ما شده است و عملاً تلاشی برای رجوع به حقیقت از خود نشان نمیدهیم و نمیدانیم چقدر زندگیهایمان گرفتار ظلماتی شده که فرهنگ مدرنیته به ما تحمیل کرده است. تا موضوع سوبژکتیویته درست روشن نشود عظمت شخصیت اشراقی حضرت امام روشن نمیشود. چه بسیار کسانی که خودشان را یار امام میپنداشتند و تا یک جاهایی هم امام را همراهی کردند ولی چون آگاهی لازم نسبت به این حجاب نداشتند از یک جایی به بعد نتوانستند امام را همراهی کنند. شما از ملی مذهبیها و بعضی از احزاب ساده نگذرید و گمان نکنید اینها صرفاً پدیدههای سیاسی بودند. اگر شخصیت امثال آقای بازرگان را در کتابهایشان بررسی کنید معلوم میشود اشکال کجا بوده است. همهی اشکال در یک کلمه است و آن اینکه بنا داشتند با یک خدای فکری و خیالی متعالی خوش باشند و به نام خدای محمد(ص) یک زندگی جنتلمنانه داشته باشند، آن نوع زندگی که در ذیل غرب قرار گیرد. هرکس در این فضای فکری باشد نمیتواند شخصیت اشراقی حضرت امام را درک کند و دیر یا زود با انقلاب اسلامی فاصله میگیرد. مواظب باشید از شخصیت روحانی این قرن یعنی حضرت امام و بانگ توحیدی او در این قرن، محروم نباشید.
خدایا به حقیقت امام زمان(عج) توفیق رجوع به امام زمان(عج) را از ما دریغ مدار.
«والسلام علیكم و رحمةالله و بركاته»