تربیت
Tarbiat.Org

سلوک ذیل شخصیت امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه)
اصغر طاهرزاده

خطر انحراف

حضرت امام خمینی(ره) روحی را به جهان عرضه کرده‌اند که اگر ما آن روح را احساس کنیم و جزء مبادی شخصیت ملت خود قرار دهیم تفکر به معنی حقیقی آن در ملت ما شروع می‌شود و آن حیات تاریخی که منجر می‌شود تا ملت ما فعّالانه زندگی خود را شکل دهند، طلوع می‌کند، در این صورت از آن پریشان حالیِ تاریخی عبور می‌کنیم و ذیل آن روح به فلسفه و عرفان نیز رجوع خواهیم داشت.
با توجه به عقیده‌ی فوق، سعی بنده آن است که در رابطه با آن نوع هندسه‌ی فکری که ضرورت دارد عزیزان مدّ نظر قرار دهند، مواردی را عرض می‌کنم تا در بستری که امام(ره) در قالب انقلاب اسلامی فراهم نموده همچون سربازی در راستای تحقق اهداف متعالی آن بکوشند و از خطر انحراف و تحجّر و سیر قهقرایی مصون باشند.
توجه به وضع موجودِ خودمان و تجربه‌ی سال‌های بعد از انقلاب، خبر از آن می‌دهد که در عین دینداری، خطرِ «انحراف از خط اصلی انقلاب» و خطرِ «تحجّر و فرار از آزاداندیشی» و خطرِ «سیر قهقرایی» و برگشت به دیانتِ منهای ولایت فقیه، ما را تهدید می‌کند، چون همه‌ی فضایی که باید در آن فضا مبادی خود را بیابیم نشناختیم، و لذا این امکان هست که از تقدیری که خدا برایمان اراده کرده تا از طریق حضرت امام خمینی(ره) به آن برسیم، محروم شویم.
ملاحظه کرده‌اید که عده‌ی‌ زیادی - حتی آن افرادی که در لندن اتاق فکر تشکیل دادند و آن مذهبی‌های گرفتار در فتنه‌ی 88 - همه می‌گویند می‌خواهیم امام و انقلاب را یاری کنیم، سؤال این است: چطور شده بعضی‌ها تا این اندازه از انقلاب اسلامی فاصله گرفته‌اند که مشخصاً به جای مخالفت با رقیب انتخاباتی خود، با نظام اسلامی درگیر می‌شوند و باز می‌گویند می‌خواهیم انقلاب را یاری کنیم؟ اگر متوجه باشیم که انقلاب اسلامی یک گرایش حزبی سیاسی نیست بلکه مکتبی است بر مدار اسلام ناب محمدی(ص) و مبتنی بر اصولی که حضرت امام خمینی(ره) مطرح فرموده‌اند، می‌توانیم تحلیل درستی از حادثه‌ها داشته باشیم. اصولی که حضرت امام مطرح کرده‌اند می‌تواند میزانی برای تعیین اندازه‌ی مسلمانی هرکس به معنی واقعی آن باشد، در آن صورت روشن می‌شود نمی‌توان ادعای مسلمانی داشت ولی نسبت به راهی که حضرت امام مطرح فرموده‌اند بیگانه بود و لذا نباید انقلاب اسلامی و شخص حضرت امام(ره) را در حد یک جریان سیاسی در نظر گرفت و بعد در عین ادعای یاری انقلاب، با اصول مسلّم آن مخالفت کرد. اعضای اتاق فکر لندن و اکثر اصلاح‌طلبان تصور می‌کردند انقلاب اسلامی یک جریان سیاسی است مثل سایر جریان‌های سیاسی دنیا که می‌توان آن را از طریق انتخابات تملک کرد و هرطور خواستند تغییر دهند.