اگر متوجه نباشیم اسلام یک حقیقت اجمالی است و از طریق ائمه(ع) به تفصیل میآید و در صدر اسلام پس از رحلت رسول خدا(ص) نگذاشتند آن حقیقت اجمالی به تفصیل بیاید، متوجه وظیفهی امروزین خود نخواهیم بود. سقیفه، غدیر را در حجاب برد. غدیر نصب الهی است برای آن که حقیقت قدسی اسلام توسط امیرالمؤمنین به تفصیل در آید و مسلماً بدون امیرالمؤمنین(ع) اسلام حتماً ملموس نخواهد بود. زیرا رجوع به اسلام وقتی به صورت عملی ممکن است که نمونهی عینی اسلام، یعنی قرآنِ ناطق مدّ نظرها قرار گیرد. آن کسی که امروز میگوید: من به اندیشهی ولایت فقیه معتقدم و نه به شخص ولی فقیه، جایگاه غدیر را نمیشناسد. با توجه به دعای ندبه، فرهنگِ ایجاد تفصیل حقیقت اسلام از طریق امام تبیین میشود و نه از طریق تئوریهای بدون مصداق عینی.
دعای ندبه پیامی است به تاریخ که مردم متوجه باشند هنوز زمانه، ظرفیت رسیدن به امیرالمؤمنین(ع) را ندارد زیرا مردم متوجه نیستند حقیقت وَحی محمدی(ص) باید به تفصیل در آید و این کار فقط در فرهنگ اهلالبیت(ع) - که قلبشان محل تماس با حقیقت قرآن است - محقق میشود. شیعه در این دنیا نشان داده است، اگر یك فكر قدسی بخواهد جایش را در تاریخ باز كند، ساز و كارِ خاص خود را میطلبد و نباید به جهت اینکه شرایط تاریخی آن فکر فراهم نیست آن را به عنوان یک آرمان به فراموشی سپرد.
در دعای ندبه - که حکایت از بصیرت تاریخی شیعه دارد- روشن میکنید درست است که هنوز بشر نمیداند دین، یک حقیقت اجمالی است که باید تفصیلاً ظاهر بشود و فقط هم با اهل البیت(ع) ظاهر میشود، ولی نباید این موضوع فراموش گردد و نسبت به ساز و کارِ لازم جهت تحقق شرایط تفصیل دین کوتاهی کرد، بر همین مبنا اشاره به سخن رسول خدا(ص) میکنید که حضرت میفرمایند: «یَا عَلِیُّ لَوْ لَا أَنْتَ لَمْ یُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ مِنْ بَعْدِی»(161) ای علی اگر تو نبودی هیچ مؤمنی بعد از من شناخته نمیشد. زیرا پذیرفتن حکم خدا به ظهورِ حکم است در مقام تفصیل، آن هم توسط امامان معصوم. تأکید بنده در این جلسات این است: همان نگاهی که در دعای ندبه در رابطه با تفصیل اسلام توسط ائمه مطرح است، در ذیل اسلام و فرهنگ ائمه(ع)، نسبت به تفصیل اندیشهی حضرت امام و انقلاب اسلامی باید مطرح باشد. ما در دعای ندبه متوجهایم هنوز روح جامعه به اینجا نرسیده است که اجمالِ یک حقیقت نیاز به تفصیل دارد آن هم توسط کسی که روح آن حقیقت اشراقی را میشناسد. فهم این نکته بر شیعه و سنی ضروری است، با این نگاه شیعه و سنی به درجهای از شعور و خودآگاهی میرسند که دیگر بحثهای جَدَلی در بینشان رخت برمیبندد. فرهنگی به میان میآید که مسلمانان متوجه میشوند برای ادامهی مسلمانی نیاز به تبیین اسلام دارند و اگر به عامل تفصیل اسلام رجوع نکنند در حدّی از اسلام بیبهره میشوند که دستشان به ریختن خون فرزند رسول خدا(ص) آغشته میشود.