دومین نکته از هندسهی فکری که در این زمان باید بر آن تأکید شود تا جایگاه مکتب امام در فرهنگ دینی روشن گردد، رجوع به شخصیت امامخمینی(ره) در راستای رجوع به حضرت ولی عصر(عج) است كه مظهر جامع اسماء الهی است و اساساً در این راستا است که بحث تفصیل مکتب پیش میآید.
در راستای رجوع به حضرت مهدی(عج) و تحقق فرهنگ انتظارِ آن حضرت، چارهای نیست که به سه مهم توجه شود که عبارتند از: «شناخت وجودی خود»؛ «شناخت غرب» و «شناخت هدیهی بزرگ حضرت امام یعنی انقلاب اسلامی». إنشاءالله روشن خواهد شد که چرا در رابطه با حضرت مهدی(عج) لازم است خود را بشناسیم تا متوجه انسان کامل شویم و یا چرا اگر غرب یعنی ظلمات دوران را نشناسیم نمیتوانیم به حضرت مهدی(عج) رجوع کنیم و از طرفی باید روشن شود بدون نگاه درست به حضرت مهدی(عج) محال است غرب درست دیده شود. همچنان که برای شناخت هدیهی بزرگ حضرت امام یعنی انقلاب اسلامی نیاز داریم از یک طرف متوجه مقصد اصلی انقلاب اسلامی- یعنی حکومت حضرت مهدی(عج)- باشیم و از طرفی دیگر متوجه باشیم انقلاب اسلامی نوری است که بنا دارد از ظلمات فرهنگ غرب عبور کند. پس در واقع میخواهیم عرض کنیم اگر رسیدید به اینکه برای قرارگرفتن در ذیل شخصیت حضرت امام و آمادهکردن ملکوتتان جهت ارتباط با ملکوت حضرت امام، راهکار میخواهد، ما راهکار را سه نکتهی فوق میدانیم و معتقدیم در خودِ مکتب امام این نکات مورد توجه قرار گرفته است.
ملاحظه فرمودید امیرالمؤمنین(ع) که میخواهند تفصیل مکتب وحی محمدی(ص) باشند، چگونه با تمام وجود به همان اسلام رجوع میکنند و فرقشان با بقیهی صحابه در رجوع کامل و قلبی به حضرت محمد (ص)است و متوجهاند که مأموراند وَحی الهی را تفصیل بدهند و خداوند هم مددهای خاصی به حضرت امیرالمؤمنین(ع) در آن راستا کرد. عدهای از صحابه نه تماماً به اسلام رجوع کردند و نه خود را مأمور تفصیل وَحی الهی دانستند و آنهایی که جایگاه حضرت علی(ع) را نشناختند عملاً عاملِ به حجاببردن اسلام شدند. اگر به مکتب حضرت امام خمینی رجوع کنیم با این عزم که درصدد تفصیل آن مکتب هستیم ملاحظه خواهید کرد خودِ مکتب چیزهایی در اختیار شما میگذارد.
عرض شد آن سه نکته مهمی که باید به آن توجه شود با رجوع به مکتب امام ظهور میکند. زیرا فرهنگ انتظار همان فرهنگ رجوع به حقیقتِ «وجود» است و این فرهنگ در هر مرحلهای بهترین اندیشه و عمل را به همراه میآورد.(266)
فرهنگ انتظار و نظر به امام منتظَر بر این اساس است که معتقدیم مقام امام معصوم، مقام واسطهی فیض است و تا آنجایی که حضرت مهدی(عج) میفرمایند: «نَحْنُ صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ الْخَلْقُ بَعْدُ صَنَائِعُنَا...»(267) ما ساخته و پرداختهی خداوند هستیم و خلق در مرتبهی بعد، ساخته و پرداختهی ما میباشند.
از نظر روایت فوق، حضرت مهدی(عج) واسطهی فیض هستند و خودشان تجلی مستقیم حضرت حق میباشند و بقیهی عالم تجلی وجود حضرت صاحب الأمراند. با توجه به این امر وقتی میخواهیم به خدا رجوع کنیم از مسیر درجهی وجودی برترِ خودمان - یعنی امام زمان(عج) - میتوان به خدا رجوع کرد. از طرفی واقعیترین واقعیات، آن واقعیتی است که همهی مخلوقات توسط آن واقع شدهاند و آن خداوند است که چون به همهی عالمْ وجود داده خودش عین وجود است و ما به خدا به اعتبار آنکه وجود مطلق است رجوع میکنیم ولی باید بدانیم حضرت حق با تجلی در وجودِ حضرت مهدی(عج) در صحنهی ظهور است. حضرت حق با تجلی در جمال انسان کامل در عالم ظهور میکند و بقیهی موجودات با واسطهی حضرت صاحب الأمر موجود میشوند و از آن جهت که حضرت صادق(ع) میفرمایند: «نَحْنُ وَ اللَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَی»(268) ما آن اسماء حسنای الهی هستیم که باید از طریق آن اسماءِ حسنا خدا را بخوانید، پس با رجوع به وجود حضرت مهدی(عج) به وجود مطلق یعنی حضرت حق رجوع خواهیم کرد، به این معنا که اگر بخواهیم به خدا رجوع کنیم به مظهر تامّ حضرت حق باید رجوع کنیم که همان خلیفهی الهی است.
خداوند در زمین خلیفهای قرار داده تا انسانها با رجوع به آن خلیفه بتوانند به خدا رجوع کنند. به ملائکه هم که فرمود در مقابل او سجده کنید خواست به آنها بفهماند در مقابل این خلیفه از خود فانی بشوید و حاکمیت نور او را بر خود بپذیرید. نتیجه میگیریم اگر بخواهیم به خدا به عنوان «وجود مطلق» رجوع کنیم باید با رجوع به «وجود» در مظهریت تامّ الهی یعنی مهدی(عج) این کار را شروع نمائیم. اینکه امام صادق(ع) میفرمایند: «مائیم آن اسماء حسنایی که باید به آن رجوع کنید، آن اسماء حسنایی که خداوند از بندگانش هیچ عبادتی را نمیپذیرد مگر با معرفت به ما»(269) چون با رجوع به امام زمان به عنوان حقیقت وجودِ همهی مخلوقات، حقیقتاً به خدا رجوع شده و چون به خدا رجوع شده، عبادات قبول میشود.
باید از خود پرسید چرا امامانی که بنا است دست ما را بگیرند و به طرف خدا ببرند متذکر میشوند اگر آنها را نشناسیم خدا را عبادت نکردهایم؟ برای روشنشدن این سؤال باید متوجه مقام وجودی آنها بشویم و در این راستا ابتدا باید متوجه «وجود» شد و برای رجوع به وجود، خودشناسی نیاز است. آن هم خودشناسی از آن زاویه که نظر به «وجودِ» خود بیندازیم و وجود خود را احساس کنیم، نه خودشناسی به آن معنا که اسم و رسم خود را بدانیم. برکات معرفت نفس با احساسِ «وجود» از طریق احساس خودمان، ظهور میکند و معنی واسطهی فیضبودن امام زمان(عج) روشن میشود و میفهمیم از چه جهت باید به امام معصوم نظر کرد و منتظر ظهور آن حضرت بود، پس اگر میگوئیم: «فرهنگ انتظار، فرهنگ رجوع به حقیقت «وجود» است و در هر مرحلهای بهترین اندیشه و عمل را به همراه میآورد.» مبنایمان آن است که عرض شد.