فرهنگ مدرنیته نسبت ما را با آسمانِ معنویت قطع کرده و ما متأسفانه تحت تأثیر همان فرهنگ، به جای آنکه به آن ارتباط برگردیم، جایگزینیهای غلط میکنیم. ارتباط با موبایل را جای ارتباطات ملکوتی قرار میدهیم. قبلیها از طریق اُنس و ارتباط با ملکوت عالم، با همدیگر ارتباط ملکوتی و اشراقی داشتند. در روش ارتباط از طریق موبایل، ماهواره در میان است، امواج صوت را به ماهواره میفرستید و ماهواره منعکس میکند به گوشی موبایل آن کسی که شما با او تماس گرفتید. قبلاً ارتباطات ملکوتی در میان بود، قلبها با ملکوت مرتبط بودند و از طریق ملکوت به همدیگر پیام میدادند. مادران بدون اینکه دائم به دخترشان تلفن بزنند میدانستند اجمالاً دخترشان در چه حالی است و قلبشان آن حالت را میشناخت و رفقا هم با هم ارتباط ملکوتی داشتند، چون رجوع آنها به جنبهی نورانی همدیگر بود و نه جنبهی جزئی زمینی. در ارتباط جزئی، مادر به دخترش تلفن میزند که صبحانه چه خوردهای، برای این نوع آگاهیها تلفن و موبایل نیاز است و فرهنگ مدرنیته مأمور تأمین این نوع آگاهیها میشود. در ارتباط ملکوتی روحها نظر به جنبهی وجودی همدیگر داشتند و به همان جنبهی «وجودی» نظر میانداختند و حقایق عالم و آدم را درک میکردند و در حال حاضر تقریباً آن فرهنگ در حجاب رفته است، هرچند حقیقت آن فرهنگ در دل شیعه هست و روحانیون اصیلِ ما از این نوع انوار برخوردارند. به همین جهت به دنبال موضوعات جزئی عالم نیستند، روح شیطانی آمریکا را میشناسند و میدانند کید شیطان ضعیف است و میفرمایند: «آمریکا هم هیچ غلطی نمیتواند بکند»(65) شما هم اگر در آن شرایطِ روحی قرار بگیرید و آن ایمان در جان شما طلوع کند از همان الهامات بهرهمند میشوید. اولیاء الهی عموماً در نماز شبهایشان راحتتر به این الهامات میرسند. در روایت هم داریم که نماز شب «نِعْمَ الْمَطِیه» مرکب خوبی است تا انسان را به بالا سیر دهد.
میخواهیم عرض کنیم انقلاب اسلامی به قلب حضرت امام اشراق شد. إنشاءالله شواهد و مواردی که بتواند ما را به این نکته برساند آرامآرام ظاهر میشود، چون کشف این نکته مثل نظر به نور است و نه مثل دیدن دیوار، بنابراین در شواهد و حادثهها میتوان آثار آن را پیدا کرد. برای روشنشدن موضوع ابتدا باید فرق بین اشراق و تعقل روشن شود، زیرا مسیر درست جهت رجوع به حضرت امام در راستای فهم اندیشهی اشراقی ایشان نهفته است.