پس از طرح این نگاه به زن و توجه به نکاتی اینچنین دقیق، زاویهی دیگری را در رابطه با زن میگشایند که: «إِیاكَ وَ التَّغَایرَ فِی غَیرِ مَوْضِعِ غَیرَةٍ فَإِنَّ ذَلِكَ یدْعُو الصَّحِیحَةَ إِلَى السَّقَمِ وَ الْبَرِیئَةَ إِلَى الرِّیبِ»؛ بپرهیز از غیرت نشاندادنِ بیجا که این کار انسانِ درستکار را به نادرستی میکشاند، و پاکدامن را به بدگمانی میخواند.
در این زاویه ما را از خطری میرهانند که شیطان بعضاً ما را از برکتِ ارتباط صحیح با همسر و خواهر و مادرمان محروم میکند. زنان بر اساس فطرت الهی در عفت و پاکی قرار دارند و باید شرایط بسیار بحرانی باشد تا ما تصورمان از آنها منفی شود. اخیراً روزنامهها نوشتند خانمی به دست یکی از جوانان محله کشته شد، زیرا آن خانم با ظاهر نامناسب در کوچه و خیابان ظاهر میشده، آن جوان تصور میکند وقتی با اینچنین شکل بیرون میآید پس حتماً مایل به ارتباط نامشروع خواهد بود، در یکی از روزها که آن زن در خانه بوده آن جوان وارد خانه میشود و تقاضای عمل نامشروع میکند که با مخالفت شدید آن زن روبهرو میشود و آن جوان هر چه تلاش میکند راه به جایی نمیبرد، میرود کارد آشپزخانه را برمیدارد و آن خانم را به قتل میرساند. عرضم از این مثال آن است که عنایت داشته باشید به این راحتیها نمیتوان نسبت به زنان سوءظن داشت، البته آن خانم به جهت ظاهر نامناسبش در قتل خود بیتقصیر نیست، ولی قضاوت آن جوان هم قضاوت نادرستی بوده است. ممکن است زنان در بعضی موارد نسبت به رعایت دستورات الهی بیاحتیاطی كنند ولی به این راحتی بیعفتی نمیكنند. حضرت میفرمایند: آنچنان غیرت به خرج نده که گویا در کوچکترین ارتباط بین همسر و خواهر و مادرت با مردان غریبه آنها را مجرم بهحساب آوری. وقتی در مورد زنانی که به ورطههای نامشروع سقوط کردهاند مطالعه میفرمائید متوجه میشوید واقعاً در شرایطی قرار گرفتهاند که برای حفظ عفت خود مقاومت زیادی میخواسته و متأسفانه آنها از خود نشان ندادهاند و تازه این نوع زنان بر خلاف آنچه شیطان القاء میکند، بسیار قلیلاند. لذا باید متوجه بود به این راحتیها زنان به این ورطهها که ما تصور میکنیم نمیافتند و لذا به این راحتیها هم شما نباید غیرت به خرج دهید، زیرا غیرت بیجا منفور است. مثلاً خانم رفته تخممرغ و گوشت بخرد حالا تاکسی نبوده که سوار شود نزدیک ظهر است فرزندانش از مدرسه میآیند، شوهرش از اداره میآید، غذا میخواهند به جای تاکسی ماشین شخصی سوار شده، برادر شوهرش دیده و به شوهرش گفته و چه بدبینیها که پیش نیامده است، محاکمه پشت محاکمه كه باید مشخص شود چرا تاكسی سوار نشدهای. یا چون طرف با شوهر خواهرش كمی باز برخورد کرده - و از نظر شرعی هم به واقع شوهر خواهر همان قدر نامحرم است که یک مرد غریبه نامحرم است- ولی حالا آقا عصبانی است که چرا جلوی شوهر خواهرت بلند خندیدی، پس من دیگر به تو اعتماد ندارم، و در نزد خود هزار فکر بیمورد نسبت به همسرش شکل داده است. آری! كار بدی كرده که جلو نامحرم بلند خندیده است، ولی اگر حدّ این نوع سختگیریها مشخص نشود معلوم نیست غیرت ورزی بهجایی باشد. میفرمایند غیرتورزی بیجا موجب میشود که زنان درستکار را به نادرستی، و زنان پاکدامن را به بدگمانی بکشاند. وقتی كه مرد بیخود و با غیرتورزی بیجا پناهش را از زن برمیدارد خودش با دست خودش به همسرش میگوید برو در ورطههای دیگر. حالا این چقدر میتواند در مقابل وسوسههای شیطان و پناهی که مردان غریبه به او میدهند، مقاومت كند؟ مظلومیت زنان از آنجا شروع میشود كه مردان غیرت بیجا میورزند. همانطور كه مردان بیغیرت، مردان پست و فرومایهای هستند، و خدا مردان غیور را دوست دارد، مردانی هم که به اسم غیرت، افراط میکنند و در هر ارتباطی حساسیت نشان میدهند زنان خود را اگر هم به خطر نیندازند به زحمتهای زیاد مبتلا میکنند. نمیشود با اندك خیال و احتمال، غیرت به خرج داد. حضرت میفرمایند اگر این كار را كردی سالمها را نیز ضایع میكنی، در یکی از تشکلهای کاملاً مذهبی و وِلایی که فعالیت آنها در دانشگاه کاملاً ضروری است، شوهر یکی از خواهران دانشجو گفته بود من راضی نیستم فعالیت خود را در آن تشکل ادامه دهی چون ممکن است با مرد نامحرمی صحبت کنی و من ناراحت میشوم! آیا این غیرتورزی است یا بازیچهی شیطانشدن؟