تربیت
Tarbiat.Org

فرزندم این‌چنین باید بود[جلد دوم](شرح نامه ۳۱ نهج البلاغه)
اصغر طاهرزاده

راز استفاده درست از دین

حضرت در این فراز می‌خواهند بفرمایند، جایگاه خودت را در هستی، کشف کن و در آن صورت است که جای خود را در دنیا می‌توانی درست بشناسی و در موضع‌گیری‌هایت نسبت به دنیا درست عمل کنی.
مسئله‌ای که در بینش انسان بسیار اساسی است و اگر از آن غفلت شود چنانچه همه‌ی انبیاء جمع بشوند و همه‌ی معارف الهیه را به او بدهند، نمی‌تواند از آن‌ها درست استفاده کند، مسئله‌ی موقتی یافتن خود در حیات زمینی است. غیر ممکن است بشر از معارف دینی درست استفاده کند مگر این‌که نحوه‌ی گذرا بودن حیات زمینی را دائماً در منظر خود داشته باشد.
حضرت امام الموحدین(ع) به عنوان انسانی که با بصیرت کامل و به زیبایی تمام توانستند در زندگی دنیا موفق باشند، می فرمایند: فرزندم! نظر به موقت‌بودن حیات دنیایی خود را هرگز از دست مده. بودن مستمرِ تو یک طرف است، و زندگی موقت زمینی تو طرف دیگر. و این دو عموماً در زندگی مخلوط می‌شوند.
انسان به جان خود که رجوع کند، به‌طور بدیهی خود را ابدی می‌یابد و چنین دریافتی از خود، دروغ نیست. به همین جهت احساس ابدی بودن خود را در حرکات و رفتارش نشان می‌دهد. اشتباهش این است که بودن ابدی خود را با ماندن در دنیا یکی می‌گیرد، واین منشأ همه‌ی مصیبت‌ها است. انسان ابدی است و رسیدن به چنین احساسی نیاز به استدلال ندارد، هر انسانی چنین احساسی دارد. هر چند اثبات این که انسان ابدی است از نظر فلسفی بسیارآسان است.کافی است شما متوجه جدایی نفس از تن باشید و این‌که نفسِ انسان مجرد است و موجود مجرد فانی شدنی نیست. ولی بدون این حرف‌ها انسان‌ها خود را یک موجود ابدی احساس می‌کنند و از نظر روانشناختی خود را در آینده حاضر می‌یابند. بنده حتی در کتاب «آثار منتخب» از لنین که به ادعای خودش یک مارکسیست است و همه چیز را ماده می‌داند و معتقد به قیامت نیست، چنین احساسی را می‌یافتم. احساس ابدی بودن در الفاظش ظاهر است. می‌گوید: آن وقتی که در آینده‌ی تاریخ ناظرِ حاکمیت سوسیالیست واقعی هستیم، همه‌ی زحمات ما به ثمر می‌رسد. ملاحظه بفرمایید می‌گوید: وقتی ما در تاریخ آینده ناظر به ثمر رسیدن سوسیالیست هستیم. یعنی وقتی من می‌میرم ولی آثار کارم می‌ماند ناظر به ثمر رسیدن کارم هستم. این نشان می‌دهد که او از نظر روانشناختی خود را ناظر در آینده‌ی تاریخ می‌بیند.