مردم ما 8 سال با جهان کفر جنگیدند و عملاً 8 سال از فرهنگ طاغوت فاصله گرفتند و هشتسال با عطر معنویت و ایثار و شهادت زندگی کردند، با این حال وقتی جنگ تمام شد خیلیها کم و بیش به همان عادات نظام طاغوت برگشتند. حالا اگر جنگ واقع نشده بود و بعد از انقلاب شرایط به صورت عادی جلو میرفت ببین چگونه مردم به طرف فرهنگ طاغوت برمیگشتند. لذا حضرت(ص) میفرمایند: انصاف نیست جزای آن كه تو را مسرور كرده است بد بدهی و بگویی این مرا بدبخت كرد. میگوید این فرد به اسم دشمنی بدون آنکه بخواهد تو را شاد كرده، درست است که آدم بدی بود و قصد داشته به تو ظلم کند ولی ظلمی که فکر کنی چشمگیر است از او نسبت به تو صادر نشده.
بررسی بفرمایید بسیاری مواقع روحیات ما تحت تأثیر تفكرات غلط، آن چنان خرد میشود كه دیگر امكان زندگی ندارید و از خود نمیپرسیم مگر میشود خداوند به چنین نتیجهای راضی باشد. میگوید این مسئول اداره پدر مرا درآورد. میپرسی چطور پدر تو را درآورد؟ میگوید من میتوانستم منتقل بشوم به اصفهان نزد مادرم، من را مجبور كرد به یاسوج بروم در تنهایی و غربت. این قدر راجع به این مسئله فكر میكند كه داغون میشود و روح و روان خود را خاكستر میکند. غافل از این که آمدی یاسوج تا استقلال شخصیت پیدا کنی و بتوانی فردا مرد زندگی باشی. پس باید در ضربههایی که میخوریم بیشتر خود را مقصر بدانیم وگرنه مشکلات بستر تعالی است و دشمنان بیش از ایجاد مشکلات کاری نمیتوانند بکنند.
«والسلام علیكم و رحمةالله و بركاته»