زیر بنای وجودی هر کس با قوم و خویشانش یك طوری به هم وصل است. و حضرت هم روی همین موضوع دست گذاشتهاند. رسول خدا (ص) در رابطه با رحم میفرمایند: «الرّحم شجنة من الرّحمن فمن وصلها وصله اللَّه و من قطعها قطعه اللَّه»(249) خویشاوندى رشتهاى از طرف خداوند است، هر كه آن را پیوند دهد خدا او را پیوند دهد و هر كه آن را ببُرد خدا او را ببُرد. همچنین حضرت میفرمایند: «الرّحم معلّقة بالعرش یقول: من وصلنی وصله اللَّه و من قطعنی قطعه اللَّه.»(250) رَحم به عرش آویخته است و گوید هر كه مرا پیوند دهد خدا او را پیوند دهد و هر كه مرا ببرد خدا او را ببرد.
این احادیث همه خبر از نقش تکوینی قوم و خویشی در نظام هستی دارد، به همین جهت رسول خدا(ص) فرمودند: «ثلاث معلّقات بالعرش: الرّحم تقول: «اللّهمّ إنّی بك فلا أقطع» و الأمانة تقول «اللّهمّ إنّی بك فلا أختان» و النّعمة تقول: «اللّهمّ إنّی بك فلا أكفر»؛(251) سهچیز بهعرش آویخته است، رَحم گوید «خدایا من به تو وابستهام مرا نبرند» و امانت گوید: «خدایا من به تو وابستهام در من خیانت نكنند» و نعمت گوید: «خدایا من به تو وابستهام مرا كفران نكنند».
به همین جهت فقهای بزرگوار قطع رحم را حرام می دانند زیرا مثل بقیهی گناهان در سرنوشت انسان تأثیر میگذارد و راه سعادت او را میبندد، کسی که با رَحِم خود قطع رابطه کند راه ارتباط با خدا را در قلب خود بسته و راه وسوسهی شیطان را در قلب خود باز نموده است، به همین جهت آه اقوام و خویشان عامل توقف انسان در سیر به سوی معنویات میشود، که صورت قیامتی این توقف همان نکتهای است که در روایات داریم رَحِم سر پل صراط کسی را اجازه ورود میدهد که حق او را اداء کرده است.
قطع رَحِم از جنبهی اجتماعیاش نیز اولاً: موجب میشود تا وسعت شخصیت اجتماعی انسان روشن نباشد و او را انسانی منفرد و بیکس به حساب آورند. ثانیاً: آن وقتی که تنهایی به انسان روی میآورد و رفقای گذشته همه به دنبال کارشان هستند، کسی را نداشته باشند که به نحو دلگرم کننده آن تنهایی را جبران کند.
عنایت داشته باشید که حضرت نفرمود از اقوامت پیروی کن، فقط از خدا و پیامبر و امامان معصوم(ع) میتوان پیروی کرد، فرمودند: به آنها احترام بگذار. یعنی اقوام ما بدانند آنها در نزد ما محترم هستند، تفاوت سلیقهها و فکرها آنجایی که خلاف شرعی در میان نیست، نباید عامل جدایی باشد و این موضوع را باید از طریق ارتباط با همدیگر روشن کنیم تا معلوم شود ارزش اقوام نزد ما بیش از آن است که با اندک اختلاف فکری احترام و ارتباط با آنها زیر پا گذارده شود. با چنین رویکردی مسلم بین اقوام صفا و صمیمیت خدا دادی باقی میماند و رشد میکند تا آنجایی که إنشاءالله زمینهی تأثیرگذاری شما بر روی آنها فراهم میگردد و شما میتوانید سخن حقّی را که میشناسید به آنها گوشزد کنید تا اگر اشتباهی در زندگی آنها پیش آمده اصلاح شود. فراموش نفرمائید اگر نسبت به حقوق اقوام کوتاهی کردیدآنها روز قیامت جلو شما را میگیرند که چرا در مشکلات ما را یاری نکردید. گاهی باید به آنها سر بزنید تا اگر کدورتی بین شما هست برطرف شود. شما هر اندازه هم که توانا باشید جاهایی هست که دست شما به آن جاها نمیرسد ولی دست بعضی از اقوام شما به آنجا میرسد، لذا حضرت میفرمایند: «وَ یَدُكَ الَّتِی بِهَا تَصُولُ»؛ آنها دست تو هستند که بدانها دفع دشمن میکنی و این یک توصیهی دینی است و نه صِرف یک محاسبه اجتماعی و دنیایی. آیا پوچی و بیهویتی خانوادههایی که نسبت به همدیگر غریبهاند را نمیبینید، بنده كسانی را سراغ دارم یکی از برادران در آمریکا است، برادر دیگر در هلند، یکی از آنها هم در ایران. اصلا برایشان مهم نیست که کدامشان چه کار میکنند، آیا فرزندان آنها، آن نوع تنهایی را که فقط با عموها و دختر عمو و پسر عمو جبران میشود، احساس نمیکنند؟ و از آن طرف آیا فرزندان آنها آن شادی و نشاطی را که آدمها در اثر اُنس با اقوام به دست میآورند، میشناسند؟ مگر رفقا میتوانند جای اقوام را بگیرند؟ با توصیهی حضرت و احترامی که به اقوام میگذارید شوق سر زدن به اقوام در روح و روان آنها ریشه میدواند. این نوع نشاط نیاز روح ما و فرزندان ما است.
درست است روح مدرنیته، روح فردگرایی و گسستن جوامع طبیعی است ولی شما نهایت تلاشتان را بکنید که چنین روحیهی ظلمانی بر زندگی شما و فرزندانتان حاکم نشود، حتی در حدّ یك سر زدن موقت. قدیمها یکی از کارهایی که مؤمنین در ماه مبارک رمضان انجام میدادند این بود که در حین روز به اقوام خود سر میزدند، در حین روز سر زدن به اقوام بود تا اولاً: به ثواب آن برسند ثانیاً: روزه باشند تا میزبان آنها متحمل زحمتی جهت پذیرایی نگردد و نیز بتوانند در آن فرصت موقت به راحتی با همدیگر احوالپرسی کنند. چون شرایط زندگی در گذشته توحیدیتر بود این ارتباطها بیشتر انجام میشد، این ارتباطها موجب میگشت که اقوام روحاً، نسبت به هم، از همدیگر راضی شوند و در نتیجه زمینهی صعود معنوی آنها فراهم میشد.