تربیت
Tarbiat.Org

فرزندم این‌چنین باید بود[جلد دوم](شرح نامه ۳۱ نهج البلاغه)
اصغر طاهرزاده

رمز سازگاری عالم با انسان

سپس حضرت باب نکته مهمی را باز می‌کنند؛ می‌فرمایند:
«مَنْ تَرَكَ الْقَصْدَ جَارَ»
كسی كه میانه‌روی را ترك كند ستم خواهد كرد.
یكی از عوامل مهمی که انسان به خود و دیگران ستم می‌کند و عوامل بیرونی و درونی را بر ضد خود می‌شوراند، خارج شدن از میانه‌روی است. از جمله علت‌های ورود غم در زندگی انسان این است كه انسان مرزهای زندگی و تصمیم‌های خود را تعیین نكند. ما باید این نکته مهم را بفهمیم كه نظام حکیمانه‌ای که توسط خدای حکیم به‌وجود آمده براساس میانه‌روی‌ها با ما سازگاری می‌کند. بر اساس همین قاعده از ما انتظار هست در زندگی دنیایی مرزبندی‌هایی در ارتباط با خود و دیگران داشته باشیم كه این حالت را «قَصْدْ» می‌گویند. می‌‌فرمایند اگر كسی مرزبندی‌ها را رعایت نکرد ستم روا داشته است، اَعم از ستم به خود و یا به دیگران و یا به طبیعت و یا به دین. و لذا باید منتظر عکس‌العمل این ستم‌کردن‌ها باشد. باید حدّ افکار و گرایش‌ها و اعمالمان را مشخص كنیم، از حّد اقتصاد و خرج و دخل بگیر تا حد ارتباط اجتماعی و یا برخورد با طبیعت. باید معلوم شود چقدر باید ارتباطات بیرونی داشته باشیم، آیا در حدی كه بهترین هدیه حیات، یعنی مثلاً عباداتمان را هم لگدمال این نوع از ارتباط‌ها كنیم، و به دنبال زندگی بهتر 16 ساعت كار كنیم؟ حضرت می‌فرمایند این ستمگری است و معلوم است نتیجه ستمگری چیز مطلوبی نیست. گاهی شخص به جهت غفلت از میانه‌روی آن‌چنان شب و روزش کارکردن شده که گویا كاری جز كار کردن بلد نیست، خلوت با خدا، صله رحم، مسجد، نماز جماعت، اُنس با همسر و فرزندان، همه را گم كرده‌. این بنده خدا خودش را از مرز تعادل بیرون انداخته و لذا هم به خودش ستم می‌كند هم به جامعه و اطرافیان. عکس‌العمل این ستم، غم‌ها و ناکامی‌هایی است که به سراغش می‌آید و خودش علت آن را نمی‌شناسد، چون با کارهای افراطی بیشتر می‌خواهد مشکل را حل کند.