حضرت در جمله بعدی میفرمایند:
«قَدْ یكُونُ الْیأْسُ إِدْرَاكاً إِذَا كَانَ الطَّمَعُ هَلَاكاً»؛
چه بسیار ناامیدی از مردم که منجر به رسیدن به مقصد میشود، و چه بسیار طمع و امیدواری به مردم که موجب هلاكت میگردد.
بسیار پیش آمده آنجایی که برای برآوردهشدن حاجاتتان از وسایل در دست مردم و از خود مردم مأیوس شدهاید و بهخوبی به مقصد رسیدهاید. و چه بسا که به ابزارها و وسایلی که در دست مردم است امیدوار بودهاید و از مقصد خود دور شدهاید. همان طور که گاهی با نپرسیدن و قلب را متوجه حضرت علیم مطلق کردن، به علومی دست مییابید که فوق علوم موجود در کتاب و درس و مدرسه هست. به گفته مولوی:
گر نپرسی زودتر كشفت شود
مرغ صبر از جمله پرّان تر بود
در علوم معنوی گاهی آدم میگوید بروم از فلانی بپرسم، خوب است. این شعر نمیخواهد بگوید آنچه نمیدانی نپرس، میخواهد بگوید با روش صبر و انتظار، اگر نپرسی به مطالب بالاتری دست مییابی. البته این مربوط به اهلش است و نه هرکس. بعضیها چون همّت فکرکردن ندارند زیاد سؤال میکنند، در حالی که چون فکر نکرده اگر جواب او را هم دادی نمیتواند بگیرد. بعضی موارد خوب است که انسان فکر کند و پایداری در فکر، نتیجهاش آن میشود که «مرغ صبر از جمله پرّان تر بود».
بالأخره گاهی شرایط طوری دست بهدست هم میدهد که از همه آنچه شما را به مقصد میرساند ناامید میشوید، در این حالت ممکن است آنچه را میطلبید از همان طریق که هیچ امیدی ندارید برایتان حاصل شود. حال فرمایش حضرت این است كه «قَدْ یكُونُ الْیأْسُ إِدْرَاكاً إِذَا كَانَ الطَّمَعُ هَلَاكاً»، آن وقتی که به چیزهایی امیدواری كه تو را در ناکامیها پرت میكنند، بدان که یأس از آنچه که بدان هیچ امیدی نداری، موجب رسیدن و عین برخورداری است. در واقع در این موارد نفسِ قطع امید موجب گشایش خواهد بود. آنجایی که باید این را بفهمی كه این ابزارها معلوم نیست تو را به مقصد برساند و بیش از حد به ابزارها ارزش دادن موجب هلاکت میشود، در این موارد فقط کافی است از آنها قطع امید کنی، قطع امید کردن همان و گشودهشدن راهِ رسیدن به نتیجه، همان. روایات زیادی در این رابطه هست، از جمله اینکه رسول خدا (ص) یکی از صفات مؤمن را «الْیأْسُ مِمَّا فِی أَیدِی النَّاسْ»(209) یأسِ از آنچه در دست مردم است، میدانند. از این روایات، حداقل این معنا حاصل میشود كه از مردم مأیوس باش نه با مردم ارتباط نداشته باش، از مردم مأیوس باش یعنی رسیدن به مقصدت را در الطاف خداوند دنبال کن. بعد میفرمایند: اگر به مردم امیدوار شدی و مقصدت را از خدا به سوی آنها منصرف کردی، هلاك میشوی. عمده هوشیاری ما این است که بیخود به هرچیز امیدوار نباشیم و آنجایی که باید امیدمان را از خلق و سایر امکانات دنیایی قطع کنیم، این کار را انجام دهیم تا به حوائج خود برسیم.