تربیت
Tarbiat.Org

فرزندم این‌چنین باید بود[جلد دوم](شرح نامه ۳۱ نهج البلاغه)
اصغر طاهرزاده

خانه‌های بی‌همسایه

حضرت در ادامه می‌فرمایند:
«عَنِ الْجَارِ قَبْلَ الدَّارِ»؛
قبل از این که از مسکن بپرسی که این مسکن چه خصوصیاتی دارد.
از همسایه‌هایی بپرس که در کنار تو هستند و باید با آن‌ها همنشین باشی. زیرا نه می‌توان درهای خانه را به روی خود بست و از برکت اُنس با همسایگان محروم شد و در اصلاح رفتار خود از آن‌ها استفاده نکرد، و نه می توان با هر همسایه‌ای اُنس گرفت.
امروزه خانه‌ها طوری شده که اگر خانه‌ی کدورت نباشد، خانه‌ی غربت و تنهایی است، خانه‌ای که همسایه ندارد و پنجره‌ی آن - اگر پنجره داشته باشد- به برهوت باز می‌شود، عملاً خوابگاهی است که افرادِ آن از هرگونه ارتباط با همدیگر محرومند، چه رسد به ارتباط با همسایگان.(219)
از جمله بلاهایی که تمدن امروز بر سر مردم آورده به قول فرانتس فانون، انسان‌ها را نسبت به هم بیگانه کرده و تخم بیگانگی را بر روان‌ها پاشیده است و انسان‌ها نه‌تنها از خدا بیگانه‌اند بلکه از همسایه خود نیز بیگانه‌اند همچنان‌که نسبت به خودشان نیز بیگانه‌اند و ساختارهای اجتماعی آن‌ها هم براساس ادامه همان بیگانگی‌ها شکل می‌گیرد. در حالی‌که در نظام اسلامی همچنان‌که در این فراز ملاحظه می کنید به ارتباط با اطرافیان اهمیت داده می‌شود و در راستای همین نکته است که تأکید می‌شود باید همسایه‌ها انسان‌های قابل قبولی باشند. خدا می‌داند یک مسجد - به عنوان مرکز انس افراد محله با یکدیگر- چه اندازه ارزش دارد و چگونه اهل محل را از ظلماتِ از خود بیگانگی نجات می‌دهد و چطور عامل فوق‌العاده‌ای است در اصلاح روح و رفتار جوانان ما. ما گاهی برکات اسلام را نمی‌شناسیم و لذا:
هر که او ارزان خرد، ارزان دهد

کودکی لعلی به قرص نان دهد

مرد میراثی چه داند قدر مال

رستمی جان کند، مجّان یافت زال

چند چیز است که در تربیت جوانان نقش فوق‌العاده‌ای دارد: اول؛ مادری که رفیق فرزندانش باشد. خدا می‌داند مادری که با فرزندان خود رفیق باشد چه برکتی است. همه‌ی مادران دلسوز فرزندانشان هستند، ولی عده‌ی کمی از مادران رفیق فرزندان خود می‌باشند. این رفاقت به اندازه‌ی تمام گنج‌های عالم در اصلاح رفتار کودکان ارزش دارد. از جمله عوامل دیگری که در اصلاح روان و رفتار کودکان و جوانان خیلی ارزش دارد، همسایه‌های خوب هستند، که عامل محبت و نشاط زیادی بین انسان‌ها خواهند بود. در روایتی از رسول خدا (ص) هست که خدا آنقدر در مورد همسایه سفارش کرد که فکر کردم از همدیگر ارث می‌برند. این سخنان نشان می‌دهد رعایت همسایه و توجه به آن‌ها منشأ برکات معنوی برای انسان خواهد بود و هرچه بستر این ارتباط بهتر محقق شود زمینه‌ی تعالی انسان‌ها بهتر فراهم می‌گردد و عملاً در شرایطی که همسایه‌ها نسبت به همدیگر محبت داشته باشند زمینه‌ی ارتباط بهترشان در مسجد فراهم می‌گردد و سرعت تعالی آن‌ها بیشتر می‌گردد. به همین جهت در روایات ما نقش مسجد در وسعت دادن به اعمال عبادی به نحو چشم‌گیری مدّ نظر قرار گرفته است. مساجد محلی است که متدینین همدیگر را شناسایی می‌کنند و به وجود هم دل‌گرم می‌شوند، و فضای محل با غلبه امور معنوی ادامه‌ی حیات می‌یابد، و در اُنس مؤمنین با همدیگر پریشان‌حالی موجود در دنیای غرب به جامعه اسلامی سرایت نمی‌کند.