از آن جهت كه انسان متوجّه جایگاه رزق خود در زندگی نیست، باعث عملكردهای غلط و در نتیجه آبروریزی برای خود میشود که حضرت با توجهدادن ما به موضوع رزق ما را از این ورطه میرهانند. سپس فرمودند: باید دنیا را وسیلة اصلاح امور آخرت خود قرار دهی و رزق حقیقی تو آن است كه وسیلة آبادانی آخرتت قرار بگیرد. اینجاست كه احساس میشود باید با موضوع و جایگاه رزق در زندگی بیشتر آشنا شد.
بندهای كه راهی كوی دوست است، اگر از بندهای اسارت آزاد شود، دلدادگی با حق برایش آسان است. اساساً در مسیر سیر و سلوك مجموعهای از افكار و اعمال و گرایشهای غلط نمیگذارند انسان، سالك واقعی باشد و به سوی مقصد حقیقی سیر كند. اگر افكار ما صحیح باشد و گرایشهای ما متعادل گردد و اعمال ما درست شود، به خودی خود روح و قلب ما با حق مراوده خواهد داشت. پس باید روشن شود، چه كنیم كه افكار و اعمال و گرایشهای ما مانع سیر و سلوكمان نشود؟
امام علی(ع) در دستوراتی كه به فرزندشان میدهند در واقع میخواهند از آن طریق بندهای توقّف در دنیا و عوامل محرومیت از حق را در انسان از بین ببرند. یكی از بندهای بسیار محكم كه انسان را در دنیا متوقف میكند و از بهرهای كه باید در زندگی ببرد باز میدارد، گرفتارشدن در رزق است و مسلّم خداوندی كه ما را برای بندگی خلق كرده - و از طرفی گرفتار رزقشدن، ما را از بندگی خدا باز میدارد- بنا ندارد ما را در زندگیِ دنیا گرفتار رزقمان كند.
حضرت میفرمایند: چه بخواهی و چه نخواهی خدا رزق تو را تأمین كرده است و آن رزق به دنبال توست تا تو را بیابد و خود را به تو برساند، پس به جای اینكه همة زندگی را برای طلب رزق خود خرج کنی، سیر بندگی را مدّنظر داشته باش. در جایی میفرمایند: «رِزْقُكَ یَطْلُبُكَ فَاَرِحْ نَفْسَكَ مِنْ طَلَبِهِ»(186) روزیِ تو، تو را طلب میكند، خود را نسبت به طلب آن در زحمت مینداز.