تربیت
Tarbiat.Org

فرزندم این‌چنین باید بود[جلد دوم](شرح نامه ۳۱ نهج البلاغه)
اصغر طاهرزاده

وقتی مُردن را سخت می‌کنیم

جنس دنیا حرکت و رفتن است پس این‌طور نیست که اتفاقی می‌میریم و بتوانیم برنامه‌ریزی کنیم که نمیریم، فقط ما می‌توانیم بودن و رفتنمان را جهت بدهیم. این یک فکر احمقانه‌ و نادیده‌گرفتن واقعیت است که بخواهیم برنامه بریزیم تا نمیریم! با این کارها مردن را سخت‌تر می‌کنیم، و لذا حضرت برای این‌که در چنین تصمیمات احمقانه‌ای فرو نیفتیم می‌فرمایند تو اصلاً خلق شده‌ای برای مردن. تو باید برنامه بریزی تا سیر و رفتن خود را جهت صحیح بدهی. قرآن در رابطه با کمال یا عدم کمالِ یک اندیشه، توجه به مرگ و آمادگی جهت رویارویی با آن را مطرح می‌کند و به یهود می‌فرماید: «قُلْ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ هَادُوا إِن زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِیَاء لِلَّهِ مِن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِینَ»(80) ای قوم یهود! اگر گمان می‌کنید از اولیاء خدا هستید و بقیه‌ی مردم چنین نیستند، پس تمنای مرگ کنید و نسبت به مرگ با روی گشاده برخورد نمایید، اگر در ادعای خود صادق هستید. بعد ادامه می‌دهد: «وَلَا یَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ»؛((81 هرگز شما به جهت نوع اعمالی که انجام داده‌اید چنین تمنایی ندارید و خداوند هم به اعمال ظالمان آگاه است. منظور عرضم این است که اساساً خداوند ملاک کمال را خوشرویی با مرگ می‌داند و یهودیان را با همین ملاک ارزیابی می‌کند و مورد نقد قرار می‌دهد. و امروزه متأسفانه افکار مردم جهان را بینش یهودی‌گری تحت تأثیر قرار داده است. ابزار‌های فرار از مرگ، مرگ را عقب نمی‌اندازند، بلکه توجه به حقیقت مرگ و گذران دیدن دنیا را که وسیله‌ی هدایت انسان‌ها است، پنهان می‌کنند. لذا خداوند در ادامه می‌فرماید: «قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِیكُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ»؛(82) بگو آن مرگى كه از آن مى‏گریزید قطعا به سر وقت ‏شما مى‏آید آنگاه به سوى خدای داناى غیب و شهادت بازگردانیده خواهید شد و به آنچه مى‏كردید آگاهتان خواهد كرد. حضرت امام‌الموحدین(ع) می‌فرمایند: واقعیتِ بودنِ خود در دنیا را درست ببین و آن عبارت است از این که «خُلِقْتَ لِلْآخِرَةِ لَا لِلدُّنْیَا» برای آخرت و رفتن از دنیا خلق شده‌ای. «وَ لِلْمَوْتِ لَا لِلْحَیَاةِ» و برای مردنِ در دنیا خلق شده‌ای و نه برای ماندن در آن. این را بدان و مطابق آن عمل کن تا پس از این دنیا بتوانی با عالَمی با وسعت و بی‌کرانه و با ظرفیتی بی‌نهایت روبه‌رو شوی.
این چه تمدنی است که می‌خواهد نمردن را برای بشریت به ارمغان بیاورد. این تمدن بدون آن که بتواند مانع مردن شود، توجه به مردن را پنهان می‌کند تا بشر نتواند نسبت به دنیا موضع‌گیری صحیحی انجام دهد و گرفتار انواع آرزوها و تخیلات نگردد. امیرالمؤمنین(ع) در جای دیگر می‌فرمایند: «إِنِّی أَخْشَى عَلَیْكُمُ اثْنَتَیْنِ طُولَ الْأَمَلِ وَ اتِّبَاعَ الْهَوَى- فَأَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَیُنْسِی الْآخِرَةَ وَ أَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَیَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ إِنَّ الدُّنْیَا قَدْ تَرَحَّلَتْ مُدْبِرَةً وَ الْآخِرَةَ قَدْ جَاءَتْ مُقْبِلَةً وَ لِكُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهُمَا بَنُونَ فَكُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الْآخِرَةِ وَ لَا تَكُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الدُّنْیَا فَإِنَّ الْیَوْمَ عَمَلٌ وَ لَا حِسَابَ وَ غَداً حِسَابٌ وَ لَا عَمَل»؛(83)
من از دو چیز بر شما نگرانم؛ آرزوى دراز و پیروى از هوس. اما آرزوى درازْ آخرت را از یاد انسان مى‏برد، و پیروى از هوس جلوگیر از حقّ است. راستى كه دنیا پشت كرده و مى‏رود، و آخرت رو كرده و مى‏آید، و هر كدام را فرزندانى است، پس از فرزندان آخرت باشید نه از فرزندان دنیا، كه امروز روز عمل است نه پاداش، و فردا روز پاداش است نه عمل.
ملاحظه فرمودید که وقتی حضرت می‌فرمایند: «إِنَّمَا خُلِقْتَ...لِلْمَوْتِ» تو برای مردن خلق شدی، با این نگاه زندگی ما را وارد چه ساحت و عالَمی می‌کنند.
در ادامه می‌فرمایند: «وَ أَنَّكَ فِی قُلْعَة(84)ٍ وَ دَارِ بُلْغَةٍ(85) وَ طَرِیقٍ إِلَى الْآخِرَةِ».
تو در منزلی هستی که باید از آن کوچ کنی و کنده شَوی. در خانه‌ای که باید به کمِ آن اکتفا کرد، محلی که به قدر ضرورت می‌توان از آن بهره گرفت، و در راهی هستی که به سوی آخرت ختم می‌شود.