حضرت در ادامهی توصیه خود میفرمایند:
«وَ لَا یكُنْ أَهْلُكَ أَشْقَى الْخَلْقِ بِكَ»
اینطور نباشد كه اهل تو به جهت انتساب به تو بدترین خلق باشند.
طوری زندگی نكن كه مایهی آبروریزی خانوادهات شوی. و یا به عبارت دیگر طوری عمل نكن كه وظیفة خودت را نسبت به اهل خود درست انجام نداده باشی و آنها از افراد منحرف جامعه باشند. توصیهای که بزرگان دین دارند این است که ما باید نسبت به تربیت فرزندان طایفهمان همت لازم را انجام دهیم تا آنها در جامعه آدمهای بدی نباشند و این خدمت بزرگی به جامعه و آن افراد خواهد بود. در راستای سیاق بحث كه میفرمود حق آشنایان و برادران خود را ضایع نکن، اینجا هم میفرمایند: طوری عمل كن كه وابستگان تو به عنوان افراد شقی در جامعه جلوه نكنند، حالا یا به جهت این كه در تربیت آنها کوتاهی کنی، یا به جهت این كه با کارهای خود آبرویشان را ببری. خلاصه مواظب باش كه چوب تو را اهل تو نخورند زیرا نسبت به آبروی آنها مسئول هستی و نسبت به تعالی آنها نیز وظیفهای به عهده داری.
گاهی یکی از افرادِ یک صنف مثل صنف معلمان طوری عمل میكند كه مردم نسبت به بقیة معلمان بدبین میشوند، این فرد باید متوجه باشد او نسبت به آبروی همکاران خود مسئول است. به عبارت دیگر ما مسئول حریم جمعی خودمان نیز هستیم. اگر میخواهید رهنمود حضرت امیرالمؤمنین(ع) را عمل کنید باید حوزه اعمال خود را گستردهتر از موقعیت فردی خود بنگرید، شما به عنوان افراد مذهبی اگر كاری كردید که سایر همفکران شما زیر سؤال رفتند مسئول هستید و وظیفهتان را نسبت به آنها رعایت نکردهاید، حضرت میفرمایند وقتی میخواهی مواظب خود باشی تا اینجاها باید مواظب باشی. سپس میفرمایند:
«وَ لَا تَرْغَبَنَّ فِیمَنْ زَهِدَ عَنْكَ»
رغبت نكن در كسی كه میخواهد از تو دور باشد.
یکجا فرمودند تلاش کن با آشنایان قطع رابطه نکنی، در جای دیگر فرمودند اگر شرایط طوری بود که چارهای جز قطع رابطه نمانده طوری رابطه را قطع کن که اگر طرفِ مقابل متوجه عیب خود شد، جای برگشت باشد، حالا اینجا میفرمایند: اگر کسی نمیخواهد با تو ارتباط داشته باشد، تو در ایجاد رابطه اصرار نداشته باش كه تازه معلوم شود جدایی شما با همدیگر شدید است. یك وقت حس میكنید طرف میخواهد از شما كناره گیری بكند خیلی ظریف بگذارید کنارهگیری کند، بدون آنکه کنارهگیری او معلوم شود. شما بی سر و صدا و بدون طعنه و کنایه از كنار قضیه رد شوید تا قهر او ظاهر نشود، ممکن است فردا معلوم شود این کنارهگیری اشتباه بوده و میخواهد بی سر و صدا برگردد. عرض کردم آن جا میفرماید اگر برادر تو با تو تندی کرد تو تندی و خشونت نكن كه کار به جبههگیری بكشد. این جا میفرمایند اگر فردی مایل نبود ارتباط داشته باشد به او نچسب، زیرا باید در ارتباط با همدیگر تعادلی در بین باشد و لذا در ادامه میفرمایند:
«وَ لَا یكُونَنَّ أَخُوكَ أَقْوَى عَلَى قَطِیعَتِكَ مِنْكَ عَلَى صِلَتِهِ»؛
اینطور نباشد که تلاش برادر تو در قطع ارتباط شدیدتر باشد از انگیزه تو جهت ارتباط.
اگر بناست برادر تو قطع رابطه کند تو شروع كننده نباش. زیرا اگر امنیت ارتباط بین دوستان از بین رفت همه چیز از بین رفته است. بسیاری مواقع وحشت بیارتباطی با مؤمنین قلب آسودة شما را از آرامش خارج میکند. اگر كسی مزة قلب آسوده را بچشد حاضر است خود را به هر آب و آتشی بزند تا آن را از دست ندهد، حتی حاضر است خود را به هر زحمتی بیندازد تا قلب رمیدهی خود را به آرامش برگرداند. در شرح حال آن عالم بزرگوار شوشتر داریم كه؛ «یك كلمه ناخوشایند پشت سر ملامحسن فیض كاشانی گفته بود، از شوشتر حرکت کرد و به كاشان آمد. وقتی مرحوم فیضکاشانی از پشت در خانه گفت كیستی؟ گفت «یاٰ مُحْسِنُ قَدْ اَتاٰکَ الْمُسییء» ای محسنْ گناهكاری سراغ تو آمده است، اینكه من یك كلمه پشت سر تو حرف زدم مرا ببخشید». چرا آن عالم این قدر بیتاب است، چون میداند قلب تیره چقدر دردسر دارد. همچنانکه میداند قلب زلال چه نعمت بزرگی است. لذا نمیگذارد راحتی قلب از بین برود. حضرت میفرماید، فرزندم! اگر برادرت قطع رابطهای را دنبال میکند تو در بریدن رابطه جلو نیفت. سپس فرمودند:
«وَ لَا تَكُونَنَّ عَلَى الْإِسَاءَةِ أَقْوَى مِنْكَ عَلَى الْإِحْسَانِ»
و این طور نباش که انگیزهی بدی کردن او بیشتر و شدیدتر باشد از انگیزهی احسان کردن تو.
یك طوری نباشد که با دیدن کارهای ما انگیزهی برخورد بد با ما در او قوی باشد نسبت به احسانی که باید در مقابل بدی او انجام دهی. جدایی نباید با بدی و بد اخلاقی همراه باشد، حتی اگر در راستای این جدایی همچنان از او بد اخلاقی صادر شود باید بیش از آن از تو خوش خلقی ظاهر شود. اینطور نباشد که اگر فهمیدی به عنوان یک اخلاق غیر صحیح او میخواهد از تو فاصله بگیرد تو زودتر شروع کنی به فاصلهگرفتن، بگویی تو میخواستی فردا با من قهر كنی، من امروز با تو قهر میكنم. آری اینطور نباشد.