حضرت(ع) در این فراز ما را متوجه ابدیتمان میکنند و اینکه چگونه مسیر زندگی را برای بیشترین نتیجه به بهترین شکل طی کنیم. غافلترین انسانها آنهاییاند که از جدّیترین بُعد زندگی که همان ابدیت انسان است، غافل باشند و خود را جهت آن شرایط فوقالعاده متعالی آماده ننمایند. ما را متوجه میکنند که راه بسیار بلندی در جلو خود داریم و باید این راه بلند را با مشقت و با زیرپاگذاردن میلهای نفس امّاره طی کنیم. به عبارت دیگر میفرمایند کارهایی را باید در درون خود انجام دهی تا نفس تو بتواند این راه را طی کند میفرمایند: فرزندم از طیكردن این راه غافل مشو هرچند طیکردن آن سخت مینماید. مثلاً شما وقتی میخواهید به مقامی برسید كه دیگر نسبت به دنیا حریص نباشید، باید مسیری را طی کنید که به ظاهر مثل مسیرهای دنیایی نیست ولی به واقع مسیر محسوب میشود؛ مسیری از منِ مادون به سوی منِ مافوق. حضرت ما را متذکر این مسیر مینمایند که طیکردن آن در عین سختی و مشقت بسیار پربرکت است. شما در ابتدا میخواهید حریص نباشید و لذا با توجه به دستوراتی آن را پشت سر میگذارید، بعد کمی جلوتر میآیید، میبینید نسبت به مقصد عالیهای که دارید باید حسادت را نیز پشت سر بگذارید. در نتیجه چون میخواهید حسود نباشید و با توجه به دستوراتی که در جای خودش مطرح است حسادت را نیز پشت سر میگذارید، کمی جلوتر میآیید، عجله را برای رسیدن به مقصد عالیه خود مانع میبینید، در نتیجه چون میخواهید مسافتهای مربوطه را طی کنید، باید عجول نباشید و باز با توجه به دستورات مربوطه عجله را پشت سر میگذارید و همچنان به لطف الهی جلو میروید، مگر اینها طیکردن راه نیست؟ نفس شما منزل به منزل موانع را پشت سر میگذارد و نسبت به مقصد اصلیاش جلو میرود.
نفس شما اگر خواست به مقصد اصلی خود برسد و احساس بیثمری و پوچی نکند، باید مسافتهای مربوطه را طی کند. بعضیها در حسادت میمانند و متأسفانه تلاش نمیکنند از آن بگذرند، اینها عملاً جلو نمیروند، وقتی چنین منازلی را طی نکنند عملاً نفسشان متوقف است. نفسی که در حسد متوقف است مگر همین حالا در عذاب نیست؟ انسانهای حسود همین حالا در فشارند و با هر نعمتی که از طرف خداوند به افراد میرسد در عذاب قرار میگیرند، چنین افرادی همین حالا در جهنم در حال سوختن هستند و با همین حالت به قیامت میروند و در آنجا که عوامل غفلت از سوختن عقب میرود، عمق سوختنشان را احساس میکنند، چون مسافتی را که باید با تلاش و مشقت طی کنند، طی نکردند و لذا وقتی هم که به منزل معنوی برزخ رسیدند از آن شرایطِ عالی و گستردة معنویت، هیچ استفادهای نمیکنند، بلکه برعکس؛ در آن شرایطِ معنوی و بیدارکننده با شخصیت ظلمانی و جهنمی خود، بدون هیچ حجاب و پردهای روبهرو میشوند، چون روح آنها هنوز در دنیا است و گرفتار منازلی است که باید در دنیا از آنها میگذشتند و عملاً هنوز دنیایی هستند و قیامتی نشدهاند، در آنجا هم كه هستند، به جهت روحیه حسادت دنیایی که دارند میسوزند، آن هم سوختنی كه روح را میسوزاند.