تربیت
Tarbiat.Org

فرزندم این‌چنین باید بود[جلد دوم](شرح نامه ۳۱ نهج البلاغه)
اصغر طاهرزاده

تغییر نگاه

عزیزان توجه دارند که ائمه(ع) هرگز به ما نصیحت‌های ساده‌ و سطحی نمی‌کنند، آن‌ها در سخنانشان بینش ما را عوض می‌کنند، نصایح اهل‌البیت(ع) نصیحت‌های لیبرالیستی و کانتی برای راحت‌تر جان کندن در دنیای مدرن نیست. ائمه دین(ع) در نصایح خود نمی‌خواهند ما فقط در همین دنیا راحت باشیم و جوانی خود را بدون دردسر و با رفاه کامل به پیری تبدیل کنیم، آن‌ها به ما بصیرتی می‌دهند که نگاهمان به زندگی عوض شود و بینشِ ما بینشی صحیح شود. اگر انسان جای خود را در هستی مشخص کرد و متوجه شد دارد به سوی آخرت می‌رود، تمام مناسباتش، مناسبات خاص می‌شود. این است که عرض می‌کنم بر عکس سخنان امامان معصوم(ع) گاهی دستورات اخلاقی به جای این‌که وسیله‌ای باشد تا ما از دنیا فاصله بگیریم، عین دنیاگرایی است. برتراندراسل می‌گوید شما گوساله‌ی همسایه را ندزدید تا او هم گاو شما را ندزدد، این نوع توصیه‌ها جهت زندگی را عوض نمی‌کند. وقتی جهت زندگی شما تصحیح می‌شود که بفهمید کلّ این زندگی یک موقعیت موقت است و بس. مواظب باشید شیطان هم این‌جا سراغتان نیاید «که ما حالا جوانیم، اول زندگی‌مان است و این حرف‌ها ذوق زندگی را در انسان می‌میراند». حرف حضرت این نیست که زندگی را تعطیل کنید، حرف این است همان وقتی که داری کاری را انجام می‌دهی بدان که آن کار را در یک کشتی داری انجام می‌دهی، و آن کشتی دارد به ساحل می‌رسد، پس طوری نباش که وقتی کشتی به ساحل رسید نتوانی پا در ساحل بگذاری، و نتوانی از آنچه در کشتی ساخته‌ای دل بکنی.