امامالموحدین(ع) میفرمایند: فرزندم همین قدر دنیا را بگیر که فعلاً در اختیار تو گذاشتهاند و خواستهاند ازآن استفاده کنی و از آن بدر آیی، پس آن را یک فرصت بدان. کسی که این حرف را زده چشم بیداری بوده است که میخواسته نه از دنیا خیلی انتظار برآوردن آرمانهای خود را داشته باشیم، و نه از آن حیات ابدی گسترده غافل شویم.
در شرح حال آیتالله سیدمحمدحسنطباطبائی«ره»(79) گفتهاند: «آقا سید حسن به جای خواستن دنیا، نخواستن دنیا را یاد گرفته بود» هرکس متوجه موقتیبودن دنیا شد به چنین هنری دست مییابد. جنس دنیا گذران است و لذا هر کس به آن دل بست دائماً با ناکامی روبهرو میشود. جوان و پیر هم ندارد، گاهی میپنداریم پیرها به موقتیبودن دنیا و به مرگ بهتر فکر میکنند در حالیکه تا منظر ما نسبت به دنیا عوض نشود هر چقدر هم از عمرمان بگذرد با همان منظر قبلی به دنیا مینگریم. موقتیبودن دنیا یک اصل است برای همهی آنهایی که در دنیا زندگی میکنند و این نکته همواره مدّ نظرشان است. هرکس بهتر این موضوع را دید سالمتر به سوی قیامت سیر میکند. اگر موقتیبودن دنیا دیده شود از همان جوانی زندگی ما به بهترین نحو جلو میرود و از فرصتها به بهترین نحو استفاده میگردد. چنین چشم بیداری، چه پیر باشد و چه جوان، توانسته است منظر خود را نسبت به دنیا درست کند و آن را در زندگی ادامه دهد. اتفاقاً اگر در جوانی انسان متوجه چنین نکتهای شد در پیری احساس نمیکند زندگی را باخته است، چون با بصیرت و چشمی بیدار زندگی دنیایی را دیده و با آن برخورد کرده است. در چنین بصیرتی است که نوع انتخابهای انسان همانند انتخاب سالکان کوی دوست میشود و یک لحظه نظر خود را از آن حیات ابدی، با آنهمه وسعت و ظرفیت، برنمیدارد. چنین انسانی مسلّم از زندگی اهل تجمل فاصله میگیرد و به ماوراء آرزوی افرادِ دنیازده میاندیشد.
وقتی دنیا در منظر انسان خراب شد خانهای آبادتر در منظر قلب او سر بر میآورد؛ گفت:
خانه بر کن، کز عقیق این یمن
صد هزاران خانه شاید ساختن
گنج زیر خانه است و چاره نیست
پس زهَدْم خانه مَنْدیش و مأیست
ما امروز متأسفانه گرفتار تمدنی هستیم که این تمدن به شدت بر دنیایی کردن زندگی میتَنَد و همین امر باعث شدهاست که ما سر گرمیهای دنیا را جدّی به حساب آوریم و آنها را جزء زندگی بگیریم و از همه چیزِ زندگی ابدی باز بمانیم. برای نجات یافتن از فرهنگِ دنیایی غرب و تحت تأثیر آن فرهنگ قرارنگرفتن، هیچ راهی نداریم مگر اینکه سخن امیرالمؤمنین(ع) را دائم مدّ نظر خود قرار دهیم که میفرمایند: «إِنَّمَا خُلِقْتَ لِلْآخِرَةِ لَا لِلدُّنْیَا، وَ لِلْفَنَاءِ لَا لِلْبَقَاءِ، وَ لِلْمَوْتِ لَا لِلْحَیَاةِ».
فرزندم! بدان و بدان، تو برای آخرت خلق شدهای، نه برای دنیا، برای فناشدن در دنیا خلق شدهای و نه برای باقی بودن در آن، و برای مردن خلق شدهای و نه برای زندگی. فرزندم! اینطور نیست که اتفاقاً میمیری، بلکه یک سنت بزرگ و یک ارادهی اساسی در کار است که بنا نیست در این دنیا بمانی، پس طبیعیترین حرکت، حرکتی است که تو در انتخابهای خود طوری عمل کنی که متوجه باشی باید از این دنیا بگذری.