سپس حضرت میفرمایند انسان بیدوست هم نمیتواند بهسر برد چون گرفتار غربت و تنهایی میشود. «وَ الْغَرِیبُ مَنْ لَمْ یكُنْ لَهُ حَبِیبٌ»؛ غریب كسی است كه دوست ندارد. پس اولاً: زندگی صحیح و متعادل آن زندگی است که انسان گرفتار غربت و بیرفیقی نباشد، ثانیاً: هرکس را نمیتوان به دوستی برگزید. و لذا لازم است مؤمنین با هم ارتباط معنوی داشته باشند، باید عده ای كه صلاحیت محبت و انس دارند را به عنوان دوست برگزید ولی نباید بیدلیل هر دوستی را مقدس شمرد، چون در ادامه میفرمایند: «مَنْ تَعَدَّى الْحَقَّ ضَاقَ مَذْهَبُهُ»؛ كسی كه از مسیر حق تعدی کرد و از آن جلو افتاد، مسیرش تنگ میشود. عرصه زندگی برای او سخت میگردد و نمیتواند به نتایجی كه میخواهد برسد دست یابد. پس چه در دوستیابی و چه در دیگر امور زندگی، به امید وسعت زندگی مسیر حق را ترك نكن. همه ما تجربه کردهایم آنجایی كه به امید به دست آوردن زندگی آسودهتر حق را کنار گذاشتیم زندگی خودمان را با دست خود صد پله بدتر کردیم. بعضیها گفتند چون ممکن است جوانان با گرایش به ماهواره منحرف شوند برنامههای سیما را کمی جذاب میکنیم و از این طریق نسبت به بعضی از موضوعات معنوی چشمپوشی کردند، ولی نتیجهاش صد برابر بدتر شد. چون وقتی از حق عبور کنیم راه را برای خود تنگتر کردهایم و در رسیدن به هدف الهی کار مشکلتر میشود. چون کمی از حق پایین آمدیم صدها مشکلِ لاینحل برایمان پیش آمد که به زعم خود باید کمی بیشتر از حق فاصله بگیریم تا حل شود! و بعد با هزاران مشکل روبهرو میشویم. آنجایی كه یك میلیمتر از حق پایین آمدیم، به من نشان بدهید كه یك میلیمتر راحتتر شدیم و صدها میلیمتر مشكلدارتر نشدیم. به اسم توسعه و سازندگی، از عدالت کوتاه آمدیم و این وضعی شد که شما فعلاً با آن روبهرویید، به طوریکه دیگر کارمندان ما خود را مقید به انجام وظیفه در ازاء حقوقی که دریافت میکنند نمیدانند، چون میگویند چرا کارمند آن اداره با همین مدرک و همین سابقه حقوق بیشتری میگیرد ولی کمتر از ما کار میکند. از این طریق همه از دولت طلبکار شدند و دولتی که باید از کارمند طلبکار باشد - چون حقوق میدهد که برای مردم کار کنند- بدهکار شده است. زیرا به اسم توسعه و سازندگی از عدالت غفلت شد و تفاوت طبقاتی به صورت چشمگیری ظاهر گشت. حالا این تفاوت طبقاتی شدید موجب میشود که کاسب و صاحب کالا هر چقدر خواست قیمت کالای خود را گران کند، چون یک عدهای هستند که با پول فراوان آن کالا را بخرند و بقیه هم از داشتن آن کالا اعم از میوه و سایر مایحتاج محروم باشند. در حالیکه در شرایط عادلانه اگر طرف گرانفروشی میکرد امکان فروش کالای خود را نداشت، میوهفروشی که میوه را برخلاف معمول دو برابر قیمتی که باغدار میدهد میفروشد، تعادل اقتصادی را به هم میزند، با پول بیحساب خریدهای بیحساب صورت میگیرد و با ثروتهای بیحساب برجها و ویلاها سر بر میآورند، چون از حق کوتاه آمدیم و توصیه امیرالمؤمنین(ع) را رها کردیم. البته عنایت داشتهباشید که نقد به سیاستهای غلط غیر از نقد به اصل نظام اسلامی است که تنها امید همه ماست جهت برافراشته شدن پرچم حق در همه مناسبات زندگی. این روش غلطی است كه هر چه پیش میآید زود به پای نظام و مسئولان رده بالا بگذاریم. فضلبنعباس به عنوان فرماندار یکی از شهرها در زمان امیرالمؤمنین(ع) پولها را دزدید و فرار كرد ولی ما نباید آن را به پای امیرالمؤمنین(ع) بگذاریم و از آن حضرت روی بگردانیم. آیا میشود بگوییم حضرت امیرالمؤمنین(ع) درست مدیریت نکردند؟ یا باید بپذیریم در هر نظامی از این موارد هست و باید با انتقاد و برنامهریزی صحیح ضعفها کنترل شود. مقام معظم رهبری«حفظهالله» همه را توصیه به امر به معروف کردند و فرمودند نقدکردن کارها تضعیف نظام و تضعیف مسئولان بهحساب نمیآید. بسیاری از انحرافها که ممکن بود نهادینه شود با حساسیتهایی که دوستداران اسلام و انقلاب - اعم از دانشجو و طلبه و غیره - از خود نشان دادند بحمدالله مرتفع شد و باز هم با ایجاد حساسیت و تأکید روی مسائل ارزشی میتوان مشکلات دیگر را نیز مرتفع نمود. عظمت روح حاکم بر انقلاب اسلامی به همین است که انحرافها را میشناسد و نمیپذیرد و از این طریق اجازه نمیدهد نفوذیها به اهداف خود برسند. چون طبق سخن حضرت كه «هر وقت ما از مسیر حق دور شدیم به مشكلات بیشتر میافتیم» به این نتیجه میرسیم که نباید به این فكر افتاد که خوب است در مسائل ارزشی کمی كوتاه بیاییم. آری در حق و در اصول انقلاب اسلامی كوتاه نیایید، در سلیقههای خودتان تا آنجا که میتوانید به نفع یکدیگر كوتاه بیایید، ولی آنجایی كه مطمئن هستید پای سخن حق در میان است اگر کوتاه بیائیم بنا به سخن حضرت به تنگناها میافتیم. ممکن است بگویید کمی کوتاه بیاییم تا انسانهای غیر متدین و یا مرفهین بیدرد ناراحت نشوند، مطمئن باشید به همان اندازه به تنگناهای غیر قابل جبران خواهیم افتاد.
باید طبق سخن حضرت از مرز حق و حقیقت نه یک قدم عقب رفت و نه یک قدم جلو، مرز ما باید حق باشد، اگر خواستیم از حق جلو بیفتیم به تنگنا دچار میشویم و نتیجه همه تلاشهایمان از دست میرود.