اگر متوجه نکته اساسی فوق شویم میبینیم لوازم یک زندگی ساده، خیلی راحت در اختیار ما قرار میگیرد ولی برای یک زندگی گسترده باید خیلی تلاش کنیم، گویا زندگی ساده از قبل برای ما پیشبینی شده ولی زندگی گسترده و پیچیده را باید خودمان بهوجود آوریم. آیتاللهجوادیآملی«حفظهاللهتعالی» میفرمودند: «مؤمن برای خود اهل قناعت و برای مردم اهل فعالیت است.» نمونهاش هم حضرت امام خمینی«(رض)» بود از یک جهت برای خود بسیار ساده بودند و از طرف دیگر برای خدمت به مردم یك دقیقه آرامش نداشتهاند. امیرالمؤمنین(ع) چندین قنات و چاه و نخلستان درست كردند که بعضی از آنها هنوز هم پا برجاست، چون مؤمن برای خود اهل قناعت و برای مردم اهل فعالیت است، آن وقت آن اسارتها از بین میرود. اگر اهل فعالیت برای مردم بودی، اسیر آنچه در دست مردم است نخواهی بود. وظیفهی ما این است که در خدمت مردم باشیم، اما ارتباطمان با مردم برای رفع نیازهایمان، باید در نهایت سادگی باشد، همان اندازهای که بدون حرص از طرف خدا میرسد و هرگز موجب آن اضطرابها و پریشانیهایی که اهل دنیا به آن آلودهاند نمیشود. و همانطور که حضرت میفرمایند آن سادگی «أَعْظَمُ وَ أَكْرَمُ» است از آن تجملاتی که اهل دنیا به دنبال آن هستند تا از آن طرف اعظم و اکرم شوند.
بالاخره باید از این جملهی فوقالعاده راهگشای حضرت، پیامی برای زندگی خود بگیریم. و با جدّیت تمام از زندگی گسترده و آشفتهای که نیاز به مردم را در ما زیاد میکند و حاصل آن هم انسانِ آشفته است، فاصله داشته باشیم.
ابتدا حضرت فرمودند: بپرهیز از اینکه طمع تو را به درّه هلاکت بیندازد و سپس ادامه دادند اگر توانستی کاری کنی که بین تو و خدا صاحب ثروتی در میان نباشد، آن کار را بکن. زیرا تو فقط به آن مقداری که برای تو تعیین کردهاند میرسی و نه بیشتر، حالا هم میفرمایند: آن مقدار کمی که از طرف خدا به تو میرسد اعظم و اکرم است از آن مقدار زیادی که از طرف خلق به دست میآوری، هر چند همه از طرف خدا است «وَ إِنْ كَانَ كُلٌّ مِنْهُ». چه آن کم بدون دردسر و چه آن زیاد پردردسر، ولی تفاوت آنها در این است که اگر به کم قانع نشدی خداوند آن بیشتر را در دست مردم قرار میدهد و حالا تو بدو و مردم بدو. گفت:
جان همه روز از لگدکوب خیال
وز زیان و سود وز بیم زوال
نی صفا می ماندش نی لطف و فرّ
نی به سوی آسمان راه سفر