تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 10(دوره 10 جلدی)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 82. انفطار آیه 1-5

آیه
إذَا السَّمَآءُ انفَطَرَتْ
وَإِذَا الْكَوَاكِبُ انتَثَرَتْ
وَ إِذَا الْبِحَارُ فُجِّرَتْ
وَ إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ
عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ‏
ترجمه
آنگاه كه آسمان شكافته شود.
و آنگاه كه ستارگان پراكنده شوند.
و آنگاه كه دریاها گشوده و به هم راه یابند.
و آنگاه كه قبرها زیرورو گردد.
(در آن زمان) هركس مى‏داند، آنچه از پیش فرستاده و آنچه براى بعد گذاشته است.
نکته ها
«اِنفطار» به معناى شكافته شدن است، «فطر» و «افطار» نیز به همین معناست، زیرا روزه با غذا خوردن مى‏شكافد. «انفطار» و «انشقاق» به یك معناست، لكن در انفطار بعد از شكافتن به چیزى مى‏رسیم، بر خلاف انشقاق، چنانكه عرب در حفر قنات مى‏گوید: «فطرتُ» چون بعد از شكافتن زمین، به آب مى‏رسد.
«اِنتثار» به معناى پراكندگى است و به چیزى كه بر سر عروس مى‏ریزند، نثار گویند.
«فَجر» به معناى بروز شكاف و باز شدن راه است و «تفجیر»، بیانگر عظمت و شدّت شكافته شدن كوههاست.
در كلمه «بُعثر» هم معناى «بعث» (به پا خواستن) است و هم معناى «ثور» (دگرگون شدن)، لذا راغب در مفردات گفته است كه بعید نیست فعل «بُعثر» مركّب از این دو فعل باشد، یعنى زیر و رو شدن خاك‏ها و برپاخاستن مردگان.
پیوند میان آسمان و زمین و دریا و خشكى به گونه‏اى است كه هرگاه نظام یكى از آنها به هم بخورد، نظام همه چیز به هم مى‏خورد.
پیام ها
1- نظام حاكم بر آسمان و زمین به دست خداست و هرگاه او بخواهد تغییر مى‏كند. «اذا السماء انفطرت»
2- معاد جسمانى است و مردگان از قبر برمى‏خیزند. «اذا القبور بعثرت»
3- به هم ریختن نظام هستى، مقدّمه رستاخیز و رستاخیز، براى حساب و كتاب و جزاى اعمال انسان‏هاست. «علمت نفس ما قدّمت...»
4- در قیامت ظرفیّت انسان توسعه مى‏یابد و همه كارهاى گذشته را به یاد مى‏آورد. «علمت نفس ما قدّمت»
5 - انسان، هم باید به فكر گذشته خود باشد، تا اگر خلافى كرده توبه كند و هم به فكر پس از مرگ خود باشد تا یادگار خوبى از خود بجاى گذارد. «ما قدّمت و اخّرت»
6- در قیامت، انسان هم به آنچه عمل كرده آگاه مى‏شود و هم به آثار خوب یا بد اعمال خود. «ما قدّمت و اخّرت»
7- در قیامت، انسان به كارهایى كه مى‏توانسته بكند و به تأخیر انداخته و انجام نداده پى مى‏برد. «علمت... ما اخّرت» و شاید مراد از «اخّرت» كارهایى است كه بازدهى آن پس از مرگ به ایشان مى‏رسد. مانند تألیف كتاب یا بناى فساد.
توضیحات