تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 10(دوره 10 جلدی)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 89. فجر آیه 6-14

آیه
أَلَمْ‏تَرَ كَیْفَ فَعَلَ‏رَبُّكَ‏بِعَادٍ
إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ
الَّتِى لَمْ یُخْلَقْ مَثْلُهَا فِى الْبِلاَدِ
وَثَمُودَ الَّذِینَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ
وَفِرْعَوْنَ ذِى الْأَوْتَادِ
الَّذِینَ طَغَوْاْ فِى الْبِلاَدِ
فَأَكْثَرُواْ فِیهَا الْفَسَادَ
فَصَبَّ عَلَیْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذَابٍ
إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ
ترجمه
آیا ندیدى كه پروردگارت با قوم عاد چه كرد؟
(همان قوم) ارم، (شهرى) كه داراى بناهاى ستون دار بود.
(بناهایى) كه مانندش در دیگر شهرها ساخته نشده بود.
و با قوم ثمود كه در وادى خود تخته سنگها را (براى ساختن خانه) مى‏بریدند.
و با فرعون، صاحب قدرت و سپاه عظیم.
آنها كه در شهرها طغیانگرى كردند.
و در آن، فساد و تباهى افزودند.
پس پروردگارت تازیانه عذاب بر آنان فرود آورد.
همانا پروردگارت در كمین‏گاه است.
نکته ها
قوم عاد دو گروه بودند؛ عاد قدیم و جدید به دلیل آیه «عادٍ الاولى»، كه بعد از حضرت نوح در منطقه احقاف زندگى مى‏كردند و داراى هیكل‏هایى بزرگ و قدرتى عظیم و شهرهایى آباد بودند.
«اِرَم» یا نام دیگر قبیله عاد است یا نام شاخه‏اى از قوم عاد و یا نام منطقه‏اى كه قوم عاد در آن زندگى مى‏كردند كه ساختمان‏هایشان داراى ستون‏هایى بزرگ و بلند بوده است. بعضى ارم را ساختمان شدّاد و بعضى ساخته اسكندر در اسكندریه دانسته‏اند.
«صَخر» جمع صخره به معناى سنگهاى بزرگ و سخت است و «واد» به فاصله میان كوه و تپه گفته مى‏شود.
«عماد» به معناى ستون یا ساختمان بلند است و «ثمود» به اعراب ما قبل تاریخ گویند كه در شمال عربستان ساكن بودند قومى كه پیامبر آنها حضرت صالح بود.
«جابوا»، به معناى بریدن سنگ است و كلمه «جواب» كه از این ریشه است، به معناى قطع سؤال با پاسخ صحیح است.
ظاهراً قوم ثمود بعد از قوم عاد بوده‏اند كه نامشان بعد از آنها برده شده است.
قهر بر عاد و ثمود نمونه‏اى از در كمین بودن خداوند نسبت به ستمكاران است.
خداوند در كمین است، یعنى خلافكاران راه گریز ندارند و به طور ناگهانى گرفتار مى‏شوند.
استحكام ساختمان‏ها مانع قلع و قمع الهى نیست و به خاطر محكمى ساختمان نباید از قهر خداوند احساس امنیّت كرد.
مقصود از «ذو الاوتاد» یا آن است كه پایه‏هاى حكومت فرعون محكم بود یا آنكه مخالفان خود را میخكوب مى‏كرد و یا آنكه سپاه فراوان داشت.
كلمه «صَبَّ» به معناى ریختن است، تعبیر بارش عذاب، شاید كنایه از عذاب پى‏درپى و مداوم باشد.**تفسیر راهنما.***
چگونه خداوند در كمین نباشد در حالى كه او از رگ گردن به ما نزدیك‏تر است؟ «و نحن اقرب الیه من حبل الورید»** ق، 16.***
پیام ها
1- تاریخِ قلع و قمع متجاوزان را فراموش نكنید. «اَلم تَر»
2- نابود كردن طغیانگران جلوه ربوبیّت خداوند است. «فعل ربّك بعاد» به قول سعدى: ترحّم بر پلنگ تیزدندان ستمكارى بود بر گوسفندان‏
3- نشانه خرد و عقل، عبرت گرفتن از تاریخ است. «لذى حجر الم تَر كیف فعل ربّك»
4- پیامبر اكرم‏صلى الله علیه وآله توسط وحى از تاریخ قوم عاد و ثمود و فرعون آگاهى داشت. «الم تَر»
5 - ابتكار در معمارى با استفاده از سنگ، در آن قوم عاد بوده است. «لم یخلق مثلها فى البلاد»
6- اختلاف و تضاد فكرى، مانع از بیان هنر و ابتكارات دیگران نشود. «لم یخلق مثلها فى البلاد»
7- قدرت بدون معنویّت، عاملى است براى بر هم زدن امنیّت. «جابوا الصخر...ذى الاوتاد....طغوا فى البلاد»
8 - طغیانگر و طغیان مرز نمى‏شناسد. «طغوا فى البلاد»(مراد از بلاد، همه مناطقى است كه به آن دسترسى داشتند)
9- سرچشمه تباهى و فساد، طاغوت‏ها هستند. «طغوا فى البلاد فاكثروا فیها الفساد»
10- تمدن و پیشرفت، اگر همراه با تقوا و صلاح نباشد عامل سقوط و هلاكت است. «فصب علیهم ربّك سوط عذاب»
11- مربى، گاه براى تنبیه، نیاز به شلاق دارد. «ربُّك سوط»
12- طغیان و فساد جز با قهر بر طرف نمى‏شود. «طغوا... سوط عذاب»
13- مهلت‏ها شما را مغرور نكند كه خدا در كمین است. «ان ربّك لبالمرصاد»
14- كیفر دنیوى نسبت به عذاب اخروى همچون تازیانه‏اى است كه درد آن موقّت و آثارش سطحى است و تنها بر پوست مى‏ماند. «سوط عذاب»