تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 10(دوره 10 جلدی)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 93. ضحی آیه 6-11

آیه
أَلَمْ یَجِدْكَ یَتِیماً فََاوَى‏
وَوَجَدَكَ ضَآلّاً فَهَدَى‏
وَ وَجَدَكَ عَآئِلاً فَأَغْنَى‏
فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلَا تَقْهَرْ
وَأَمَّا السَّآئِلَ فَلَا تَنْهَرْ
وَأَمَّا بِنَعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ‏
ترجمه
آیا تو را یتیم نیافت، پس پناه داد و سامانت بخشید.
و تو را سرگشته یافت، پس هدایت كرد.
و تو را تهى‏دست یافت و بى‏نیاز كرد.
(حال كه چنین است) پس بر یتیم قهر و تندى مكن.
و سائل را از خود مران.
و نعمت پروردگارت را (براى سپاس) بازگو كن.
نکته ها
مراد از «آخرت» در آیه «و للاخرة خیر لك من الاولى» یا روز قیامت است و یا عاقبت كار پیامبر در همین دنیا.
قبل از تولد پیامبرصلى الله علیه وآله، پدرش عبداللّه از دنیا رفت. در كودكى مادرش را از دست داد و هشت ساله بود كه جدش عبدالمطلب از دنیا رفت و از این رو از درد یتیمان خبر داشت.
قرآن مى‏فرماید: «ما ضلّ صاحبكم و ما غوى‏»** نجم، 2.*** یعنى پیامبر شما حتّى براى یك لحظه گمراه نبوده است. پس مراد از «وجدك ضالاً فهدى» آن است كه اگر هدایت الهى نبود، راه به جایى نمى‏بردى.
چنانكه در سوره شورى آیه 52 مى‏فرماید: «ما كنت تَدرى ما الكتاب و لا الایمان ولكن جعلناه نورا نهدى به» اگر لطف ما نبود تو خبرى از كتاب و ایمان نداشتى.
و در سوره یوسف آیه 3 نیز مى‏فرماید: «اوحینا الیك هذا القرآن و ان كنت من قبله لمن الغافلین» تو قبل از نزول قرآن از بى‏خبران بودى.
كلمه «ضالّ» هم به معناى گمراه است و هم به معناى گمشده، نظیر «الحكمة ضالة المؤمن»** نهج‏البلاغه، حكمت 80.***حكمت گمشده مؤمن است.
آرى پیامبر قبل از نزول وحى متحیّر بود و با نور وحى با دستورات و وظیفه الهى خود آشنا مى‏شد.
«عائل» به فقیر گفته مى‏شود و «قهر»، غلبه توأم با تحقیر است. «نهر» راندن همراه با خشونت است. عنوان نهر آب نیز به خاطر حركت تند آب است.
اگر نیازهاى یتیم تأمین نشود مفاسد اخلاقى و اجتماعى فراوانى جامعه را تهدید مى‏كند و كمبود محبت ممكن است یتیم را به صورت فردى سنگدل و عقده‏اى درآورد.
در حدیث مى‏خوانیم: امیدواركننده‏ترین آیات قرآن، آیه «و لسوف یعطیك ربّك فترضى‏» مى‏باشد كه مراد شفاعت است.**شواهد التنزیل، ج‏2، ص‏446.***
رضاى پیامبر در دنیا و آخرت، مورد نظر خداست. چنانكه در دنیا قبله را براى رضاى او تغییر داد تا یهودیان بر او منت ننهند كه رو به بیت المقدّس كه قبله ماست نماز مى‏گزارى. «فلنولینك قبلةً ترضاها» و در آخرت، مقام شفاعت به او مى‏دهد تا راضى شود. «و لسوف یعطیك ربّك فترضى»(87)
امام باقر علیه السلام دوبار سوگند یاد فرمودند كه مراد از آن عطاى مخصوص كه خداوند به پیامبرش عطا خواهد كرد، شفاعت است. «واللّه الشفاعة واللّه الشفاعة»**بحار، ج‏8، ص‏57.*** و امام صادق‏علیه السلام فرمود: رضایت جدم به این است كه موحدى در آتش باقى نماند.** تفسیر صافى.***
امام صادق علیه السلام در ذیل آیه «و امّا بنعمة ربّك فحدّث» فرمودند: «حدّث بما اعطاك اللّه و فضّلك و رزقك و احسن الیك و هداك»** تفاسیر مجمع البیان و نمونه.*** آنچه از عطاها، برترى‏ها، رزق‏ها، احسان‏ها و هدایت‏هاى اوست بازگو كن.
پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله فرمودند: «التحدّث بنعمة اللّه شكر و تركه كفر»**وسائل، ج‏8، ص‏40.***كسى كه آثار نعمت‏هاى الهى در زندگى او دیده نشود، دشمن خدا و مخالف نعمتهاى اوست.
پیام ها
1- خداوند پیامبرش را از هرگونه قهر و غضب در دنیا و آخرت بیمه كرده است. «وللاخرة خیر لك...»
2- نعمت‏هاى آخرت، زوال و رنج و نقص نعمت‏هاى دنیوى را ندارد. «وللاخرة خیر لك من الاولى»
3- در برابر قطع موقت وحى، خداوند وعده چشمگیر به پیامبرش مى‏دهد. «ولسوف یعطیك ربُّك»
4- مالكیّت تمام دنیا هم مردان خدا را راضى نمى‏كند، پس تحقیق وعده خداوند، در جهان دیگرى است. «لسوف یعطیك ربّك فترضى»
5 - جلب رضاى پیامبر، مورد توجه خداست. «فترضى‏»
6- رهبر باید درد آشنا باشد تا درد دیگران را لمس كند. «الم یجدك یتیماً، عائلاً»
7- یتیمى، مانع رسیدن به كمال نیست. «الم یجدك»
8 - منت گذارى انسان بر انسان زشت است، ولى منت خدا بر انسان یك ارزش است. «الم یجدك یتیماً فاوى...»
9- یاد نعمتهاى الهى، روحیه تشكر از خدا و خدمت به دیگران را در انسان زنده مى‏كند. «الم یجدك یتیماً فاوى... فاما الیتیم فلا تقهر»
10- در هنگام قدرت، از زمان ضعف خود یاد كنید. «الم یجدك یتیماً »
11- الطاف الهى با واسطه است. «آوى‏» (مَأوى دادن و غنى كردن خداوند از طریق حضرت ابوطالب و حضرت خدیجه بود).
12- پناه دادن به یتیم و غنى كردن فقیر، كارى الهى است. «فاوى - فاغنى‏»
13- اگر گذشته تلخ خود را یاد كنید، محرومان را منع و طرد نمى‏كنید. «فاما الیتیم فلا تقهر»
14- رسیدگى به یتیم، به دلیل شرایط سنى و روحى او در اولویّت است. «فلا تقهر - فلا تنهر»
15- نعمتها را از خدا بدانید و به آن مغرور نشوید. «نعمة ربّك»
16- بازگو كردن نعمت یك نوع شكرگزارى است. «فحدّث»
17- لطف گذشته خداوند، عامل امید به آینده است. (خدایى كه در گذشته، یتیمى و فقیرى و تحیر تو را برطرف كرد، آینده و آخرت تو را بهتر قرار مى‏دهد.) «وللاخرة خیر لك... الم یجدك...»
18- خدا زیاد مى‏بخشد ولى كم مى‏خواهد، فقیر را غنى مى‏كند ولى از ما نمى‏خواهد فقیر را غنى كنیم، فقط مى‏فرماید: فقیر را طرد نكنید. «و امّا السائل فلا تنهر» یتیم را مأوى مى‏دهد ولى از ما در این حد مى‏خواهد كه بر یتیم سلطه نیفكنیم. «و امّا الیتیم فلا تقهر»
19- خداوند، سؤال نكرده عطا مى‏كند، پس ما لااقل بعد از سؤال و درخواست، به دیگران كمك كنیم. «ووجدك عائلا فاغنى... و امّا السائل فلا تنهر»
20- نعمت‏ها را محصولِ علم و تخصص و زرنگى خود ندانید، بلكه لطف او بدانید «بنعمة ربّك...»
21- یاد نعمت‏ها انسان را از یأس و خودباختگى نجات داده و مقاومت او را در برابر حوادث زیاد مى‏كند. «بنعمة ربّك فحدّث»
22- مهمتر از غذا و لباس براى یتیمان، محبت است. «امّا الیتیم فلا تقهر»
23- اگر بیمارى و فقر و سختى براى انسان رخ دهد، یاد سایر نعمت‏ها براى او مرهمى است. «و امّا بنعمة ربّك فحدّث»
24- نعمت‏هاى الهى باید در مسیر رشد و تربیت انسان باشد نه غفلت او. «نعمة ربّك»