تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 10(دوره 10 جلدی)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 85. بروج آیه 1-9

آیه
وَالسَّمَآءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ
وَالْیَوْمِ الْمَوْعُودِ
وَشَاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ
قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ
النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ
إِذْ هُمْ عَلَیْهَا قُعُودٌ
وَهُمْ عَلَى‏ مَا یَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِینَ شُهُودٌ
وَمَا نَقَمُواْ مِنْهُمْ إِلَّا أَن یُؤْمِنُواْ بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ
الَّذِى لَهُ مُلْكُ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ عَلَى‏ كُلِّ شَىْ‏ءٍ شَهِیدٌ
ترجمه
سوگند به آسمان كه داراى برجهاى بسیار است.
به روز موعود سوگند.
به شاهد و مشهود سوگند.
مرگ بر صاحبان گودال (پر آتش).
همان آتش پر هیزم.
آنگاه كه آنان بالاى آن نشسته بودند.
و تماشاگر شكنجه‏اى بودند كه نسبت به مؤمنان روا مى‏داشتند.
آنان هیچ ایرادى به مؤمنان نداشتند، جز آنكه به خداى عزیز و حمید ایمان آورده بودند.
آن كه حكومت آسمان‏ها و زمین براى اوست و خداوند بر هر چیز گواه است.
نکته ها
«بُروج» جمع «بُرج» به معناى امر ظاهر و آشكار است، چنانكه «تبرّج» به معناى آشكار ساختن زینت است. اگر به عمارت‏هاى بلند و مرتفع، برج گفته مى‏شود، از آن جهت است كه در میان دیگر ساختمان‏ها، آشكارتر است. مراد از «بروج» در این آیات، ستارگان آسمان است كه همچون برجى بلند، از دور آشكار و درخشان هستند. چنانكه در آیه‏اى دیگر مى‏فرماید: «و لقد جعلنا فى السماء بروجاً و زیّناها للناظرین»**حجر، 16.***
براى آیه «شاهد و مشهود» حدود سى مصداق گفته شده است، از جمله اینكه شاهد، خداوند و مشهود، ما سوى اللّه است، یعنى سوگند به خالق و به كلّ هستى.
امام حسن‏علیه السلام مى‏فرماید:** تفسیر نور الثقلین.***مراد از شاهد، پیامبر است به دلیل آیه «انّا ارسلناك شاهداً...»**احزاب، 45.*** و مراد از مشهود، قیامت است، به دلیل آیه «ذلك یوم مجموع له الناس ذلك یوم مشهود»**هود، 103.***
«وقود» به معناى آتش گیرانه و مایه سوخت است.
«اُخدود» به معناى گودال عمیق است و مراد از «اصحاب الاخدود» كسانى هستند كه در زمین گودالى وسیع ایجاد كردند و آتشى بزرگ در آن افروختند و سپس مؤمنان را در آتش انداخته و آنان را زنده زنده سوزاندند. چنانكه در مورد حضرت ابراهیم نیز چنین عمل كردند.
امّا اینكه این ستمگران و آن مؤمنان چه كسانى بودند، روایات گوناگونى وارد شده، ولى در قرآن ذكرى از آنها به میان نیامده است.
پیام ها
1- همه هستى در نزد خداوند ارزش دارد و قابل سوگند است، از جمله: آسمان و ستارگانش. «و السماء ذات البروج»
2- از قیامت غافل نباشید كه میعادگاه همه است. «الیوم الموعود»
3- شما وكارهایتان، همه زیر نظر است، آن هم زیر نظر خدا. «و شاهد و مشهود»
4- اعلام برائت و اظهار تنفّر از ستمگر لازم است. «قتل اصحاب الاخدود»
5 - در نقل تاریخ، عبرت‏ها مهم است نه جزئیات. (از مكان اخدود، زمان حادثه، نام و تعداد ستمگران و تعداد شهدا و... سخنى به میان نیامده است، چون اثرى در گرفتن عبرت ندارد.) «قتل اصحاب الاخدود»
6- تفكّر ظلم ستیزى و ظالم‏كوبى ارزش است، گرچه ظالم وجود نداشته باشد. (اصحاب اخدود امروز حضور ندارند، چنانكه ابولهب امروز نیست، روحیه تنفّر از آنان باید همچنان زنده باشد. «تبّت یدا ابى لهب و تبّ») «قتل اصحاب الاخدود»
7- سوزاندن، سخت‏ترین نوع عذاب است و در میان انواع كشتن‏ها، خداوند نام در آتش انداختن مؤمنان را نام برده است. «النار ذات الوقود»
8 - نقل ظلم‏ها و مظلومیّت‏ها و ذكر مصیبت و روضه خوانى، سابقه قرآنى دارد. «اصحاب الاخدود النار ذات الوقود اذ هم علیها قعود...»
9- ارتكاب گناه یك مسئله است، ولى سنگدلى و نظاره‏گرى و رضایت بر آن، مسئله دیگر. «و هم على ما یفعلون بالمؤمنین شهود»
10- ستمگرانى كه شاهد بر شكنجه مؤمنانند، بدانند كه خدا شاهد بر آنان و كار آنهاست. «شاهد و مشهود - هم على ما یفعلون بالمؤمنین شهود»
11- پایدارى بر ایمان، تاوان دارد. «و ما نقموا منهم الاّ ان یؤمنوا» (جمله «یؤمنوا» به جاى «آمنوا» رمز آن است كه كفّار از پایدارى مؤمنان ناراحت بودند و اگر دست بر مى‏داشتند شكنجه‏اى در كار نبود.)
12- منطق كافر، تهدید و انتقام است. «و ما نقموا منهم»
13- در نزد كفّار، ایمان بزرگ‏ترین جرم است و جز با دست برداشتن از ایمان به چیز دیگرى راضى نمى‏شوند. «و ما نقموا منهم الاّ أن یؤمنوا...»
14- كافران بدانند كه حامى مؤمنین خداى عزیز است كه قدرت انتقام دارد. «یؤمنوا باللّه العزیز»
15- جاذبه اتّصال به خداى قادر، اشكالات وارده بر شهادت و از جان گذشتگى در راه خدا را حل مى‏كند. «یؤمنوا باللّه العزیز الحمید»
16- حكومت واقعى از آنِ خداوند است. «له ملك السموات و الارض»
17- حكومت الهى همراه با علم و حضور اوست. «واللّه على كُلّ شى‏ءٍ شهید»
توضیحات