آیه
وَالسَّمَآءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ
وَالْیَوْمِ الْمَوْعُودِ
وَشَاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ
قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ
النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ
إِذْ هُمْ عَلَیْهَا قُعُودٌ
وَهُمْ عَلَى مَا یَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِینَ شُهُودٌ
وَمَا نَقَمُواْ مِنْهُمْ إِلَّا أَن یُؤْمِنُواْ بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ
الَّذِى لَهُ مُلْكُ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَىْءٍ شَهِیدٌ
ترجمه
سوگند به آسمان كه داراى برجهاى بسیار است.
به روز موعود سوگند.
به شاهد و مشهود سوگند.
مرگ بر صاحبان گودال (پر آتش).
همان آتش پر هیزم.
آنگاه كه آنان بالاى آن نشسته بودند.
و تماشاگر شكنجهاى بودند كه نسبت به مؤمنان روا مىداشتند.
آنان هیچ ایرادى به مؤمنان نداشتند، جز آنكه به خداى عزیز و حمید ایمان آورده بودند.
آن كه حكومت آسمانها و زمین براى اوست و خداوند بر هر چیز گواه است.
نکته ها
«بُروج» جمع «بُرج» به معناى امر ظاهر و آشكار است، چنانكه «تبرّج» به معناى آشكار ساختن زینت است. اگر به عمارتهاى بلند و مرتفع، برج گفته مىشود، از آن جهت است كه در میان دیگر ساختمانها، آشكارتر است. مراد از «بروج» در این آیات، ستارگان آسمان است كه همچون برجى بلند، از دور آشكار و درخشان هستند. چنانكه در آیهاى دیگر مىفرماید: «و لقد جعلنا فى السماء بروجاً و زیّناها للناظرین»**حجر، 16.***
براى آیه «شاهد و مشهود» حدود سى مصداق گفته شده است، از جمله اینكه شاهد، خداوند و مشهود، ما سوى اللّه است، یعنى سوگند به خالق و به كلّ هستى.
امام حسنعلیه السلام مىفرماید:** تفسیر نور الثقلین.***مراد از شاهد، پیامبر است به دلیل آیه «انّا ارسلناك شاهداً...»**احزاب، 45.*** و مراد از مشهود، قیامت است، به دلیل آیه «ذلك یوم مجموع له الناس ذلك یوم مشهود»**هود، 103.***
«وقود» به معناى آتش گیرانه و مایه سوخت است.
«اُخدود» به معناى گودال عمیق است و مراد از «اصحاب الاخدود» كسانى هستند كه در زمین گودالى وسیع ایجاد كردند و آتشى بزرگ در آن افروختند و سپس مؤمنان را در آتش انداخته و آنان را زنده زنده سوزاندند. چنانكه در مورد حضرت ابراهیم نیز چنین عمل كردند.
امّا اینكه این ستمگران و آن مؤمنان چه كسانى بودند، روایات گوناگونى وارد شده، ولى در قرآن ذكرى از آنها به میان نیامده است.
پیام ها
1- همه هستى در نزد خداوند ارزش دارد و قابل سوگند است، از جمله: آسمان و ستارگانش. «و السماء ذات البروج»
2- از قیامت غافل نباشید كه میعادگاه همه است. «الیوم الموعود»
3- شما وكارهایتان، همه زیر نظر است، آن هم زیر نظر خدا. «و شاهد و مشهود»
4- اعلام برائت و اظهار تنفّر از ستمگر لازم است. «قتل اصحاب الاخدود»
5 - در نقل تاریخ، عبرتها مهم است نه جزئیات. (از مكان اخدود، زمان حادثه، نام و تعداد ستمگران و تعداد شهدا و... سخنى به میان نیامده است، چون اثرى در گرفتن عبرت ندارد.) «قتل اصحاب الاخدود»
6- تفكّر ظلم ستیزى و ظالمكوبى ارزش است، گرچه ظالم وجود نداشته باشد. (اصحاب اخدود امروز حضور ندارند، چنانكه ابولهب امروز نیست، روحیه تنفّر از آنان باید همچنان زنده باشد. «تبّت یدا ابى لهب و تبّ») «قتل اصحاب الاخدود»
7- سوزاندن، سختترین نوع عذاب است و در میان انواع كشتنها، خداوند نام در آتش انداختن مؤمنان را نام برده است. «النار ذات الوقود»
8 - نقل ظلمها و مظلومیّتها و ذكر مصیبت و روضه خوانى، سابقه قرآنى دارد. «اصحاب الاخدود النار ذات الوقود اذ هم علیها قعود...»
9- ارتكاب گناه یك مسئله است، ولى سنگدلى و نظارهگرى و رضایت بر آن، مسئله دیگر. «و هم على ما یفعلون بالمؤمنین شهود»
10- ستمگرانى كه شاهد بر شكنجه مؤمنانند، بدانند كه خدا شاهد بر آنان و كار آنهاست. «شاهد و مشهود - هم على ما یفعلون بالمؤمنین شهود»
11- پایدارى بر ایمان، تاوان دارد. «و ما نقموا منهم الاّ ان یؤمنوا» (جمله «یؤمنوا» به جاى «آمنوا» رمز آن است كه كفّار از پایدارى مؤمنان ناراحت بودند و اگر دست بر مىداشتند شكنجهاى در كار نبود.)
12- منطق كافر، تهدید و انتقام است. «و ما نقموا منهم»
13- در نزد كفّار، ایمان بزرگترین جرم است و جز با دست برداشتن از ایمان به چیز دیگرى راضى نمىشوند. «و ما نقموا منهم الاّ أن یؤمنوا...»
14- كافران بدانند كه حامى مؤمنین خداى عزیز است كه قدرت انتقام دارد. «یؤمنوا باللّه العزیز»
15- جاذبه اتّصال به خداى قادر، اشكالات وارده بر شهادت و از جان گذشتگى در راه خدا را حل مىكند. «یؤمنوا باللّه العزیز الحمید»
16- حكومت واقعى از آنِ خداوند است. «له ملك السموات و الارض»
17- حكومت الهى همراه با علم و حضور اوست. «واللّه على كُلّ شىءٍ شهید»
توضیحات