آیه
وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ
لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ
ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ
فَمَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِینَ
وَإِنَّهُ لَتَذْكِرَةٌ لِّلْمُتَّقِینَ
وَإِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنكُم مُّكَذِّبِینَ
وَإِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْكَافِرِینَ
وَإِنَّهُ لَحَقُّ الْیَقِینِ
فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِیمِ
ترجمه
و اگر پیامبر بعضى گفتارهاى ساختگى را به ما نسبت دهد، قطعاً او را با قدرت (و به قهر) مىگرفتیم.
سپس رگ قلبش را قطع مىكردیم.
و هیچ یك از شما نمىتوانست سپر او شود.
همانا این قرآن براى اهل تقوا وسیله تذكّر است.
و ما مىدانیم كه بعضى از شما تكذیب كننده قرآنید.
و بى شك (این تكذیب در قیامت) بر كافران حسرتى خواهد بود.
و همانا آن، حق و یقینى است.
پس با نام پروردگار بزرگت به تسبیح پرداز.
نکته ها
«تَقَوَّل» یعنى نسبت دادن سخن به كسى كه آن را نگفته است.
«وَتین» رگى است كه خون را به قلب مىرساند و اگر بریده شود انسان مىمیرد.
قرآن، در دنیا و آخرت مایه حسرت كفّار است. در دنیا حسرت مىخورند كه چرا مانند آنرا نمىتوانند بیاورند و در آخرت حسرت مىخورند كه چرا به آن ایمان نیاوردند.
گرفتن با «یمین» كنایه از قدرت است، چون قدرت دست راست بیشتر است.
خداوند با هیچ كس رودربایستى ندارد، جائى كه خداوند با پیامبرش این گونه سخن مىگوید، دیگران باید حساب كار خود را بكنند.
قرآن داراى ویژگىهایى است، از جمله: «تنزیل من ربّ العالمین»، «لتذكرة للمتّقین»، «لحقّ الیقین»
پیامبر، هرگز چیزى را به خداوند نسبت نداده است، زیرا كلمه «لَو» در موردى به كار مىرود كه كار نشدنى باشد.
در آیات قبل خداوند از پیامبرش بهترین دفاع را كرد ولى در عین حال در این آیه تهدید هم مىكند كه اگر سخنى به ناحق به خدا نسبت دهد، شاه رگ او با قدرت قطع شود.
پیام ها
1- خداوند، حافظ وحى است و احدى قدرت كم یا زیاد كردن آن را ندارد. «و لو تقوّل علینا بعض الاقاویل»
2- شخص پیامبر، همچون دیگران باید حریم وحى را حفظ كند. «و لو تقوّل»
3- همه انسانها حتّى پیامبر، در برابر قوانین الهى یكسانند. «و لو تقوّل... لاخذنا منه الوتین»
4- قرآن، نه تنها گفتار شاعر و كاهن نیست، بلكه گفتار پیامبر نیز نیست. «و لو تقوّل...»
5 - در قانون و كلام خداوند، تساهل و تسامح ممنوع است. «و لو تقوّل...»
6- قاطعانه برخورد كردن، دیگران را از طمع در تصرف باز مىدارد. «لاَخَذنا منه بالیمین»
7- قرآن، از مصونیّت كامل برخوردار است. «و لو تقوّل»
8 - دفاع از حق، مهمتر از شخص است. براى مصونیّت وحى، حتّى جان بهترین افراد را مىگیریم. «لو تقوّل... لاخذنا...»
9- براى حفظ حدود و حریم قرآن، قاطعانه باید سخن گفت. «لاخذنا منه بالیمین»
10- گناهان بزرگ، كیفر بزرگ دارد. «لاخذنا منه... ثمّ لقطعنا...»
11- هر چیز كه ارزش بیشترى دارد باید حراست از آن شدیدتر باشد. «تنزیل من ربّ العالمین... لو تقوّل... لاخذنا... لقطعنا...»
12- قهر خداوند نسبت به كسانى كه حریم وحى را بشكنند، نابودى است. «لقطعنا منه الوتین»
13- هیچ كس، قدرت هیچ گونه مقاومتى در برابر قهر الهى ندارد. «فما منكم من احدٍ عنه حاجزین»
14- تأثیر قرآن روى متقین جدى و قطعى است. «و انّه لتذكرة للمتّقین»
15- شرط پند پذیرى، روحیه تقواست. «لتذكرة للمتّقین»
16- در برابر متّقین، مكذّبین هستند. «للمتّقین... منكم مكذّبین»
17- مبلّغ نباید توقّع داشته باشد كه همه مردم تسلیم او باشند. «منكم مكذّبین»
18- مكذّبین بدانند كه زیر نظر خدا هستند. «لنعلم انّ منكم مكذّبین»
19- در برابر موضعگیرىهاى مكذّبین، در پناه یاد خدا به راه خود ادامه بده. «فسبّح باسم ربّك العظیم»
20- تسبیح خداوند در راستاى تربیت انسان است. «فسبّح باسم ربّك العظیم»