تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 10(دوره 10 جلدی)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 75. قیامة آیه 36-40

آیه
أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَن یُتْرَكَ سُدىً
أَلَمْ یَكُ نُطْفَةً مِّن مَّنِىٍّ یُمْنَى‏
ثُمَّ كَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى‏
فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّكَرَ والْأُنثَى‏
أَلَیْسَ ذَ لِكَ بِقَادِرٍ عَلَى‏ أَن یُحْیِىَ الْمَوْتَى‏
ترجمه
آیا انسان مى‏پندارد كه به حال خود رها مى‏شود؟
آیا او قطره‏اى از منى نبود كه (در رحم) ریخته مى‏شد؟
سپس خون بسته‏اى شد و خداوند آن را آفرینش داد و استوار ساخت.
و دو جنس زن و مرد را از آن پدید آورد.
آیا این خدا قادر نیست كه مردگان را زنده كند؟
نکته ها
این سوره با سوگند به قیامت شروع شد و با قدرت خداوند بر زنده كردن مردگان در قیامت پایان مى‏یابد.
كسانى كه معاد را انكار مى‏كنند، خداوند را به درستى نشناخته‏اند، زیرا اگر با مردن انسان پرونده او محو شود، حكمت خدا زیر سؤال مى‏رود. چنانكه در این آیه مى‏فرماید: «أیحسب الانسان أن یترك سُدى» و در جاى دیگر مى‏فرماید: «أفحسبتم انّما خلقناكم عبثاً و انّكم الینا لاترجعون» آیا گمان مى‏برید ما شما را بیهوده آفریده‏ایم و شما به سوى ما باز نمى‏گردید؟
این آیات در ابتدا به حكمت الهى در برپاكردن قیامت اشاره مى‏كند و سپس به قدرت خداوند در آفرینش انسان كه بیانگر امكان دوباره آفریدن اوست. البتّه خداوند نمونه‏هاى دیگرى از قدرت خود در مورد بازآفریدن را به دست پیامبرانش در این دنیا نشان داده است:
حضرت عیسى‏علیه السلام با دمیدن در دو پرنده‏اى كه از گل درست كرده بود، آن را زنده كرد.
حضرت ابراهیم‏علیه السلام با صدا زدن پرنده‏هایى كه گوشت آنها درهم كوبیده و مخلوط شده بود، آنها را دوباره زنده كرد.
هفتاد نفرى كه همراه حضرت موسى‏علیه السلام به كوه طور آمدند و زمانى كه خداوند در كوه تجلّى كرد مردند، خداوند متعال دوباره آنها را زنده كرد.
پیام ها
1- كسى كه انسان را بى‏هدف و بى‏مسئولیّت مى‏پندارد، سزاوار تحقیرهاى مكّرر است. «أولى لك فاولى ثّم أولى لك فاولى أیحسب الانسان أن یترك سُدى»
2- خداوند حكیم است و انسان موجودى هدفدار، مسئول و مكلّف، پس باید قیامتى در كار باشد. «أیحسب الانسان أن یترك سدى»
3- بسیارى از محاسبات انسان باطل است. در آغاز سوره خواندیم: «أیحسب الانسان أن لن نجمع عظامه» و در پایان آن مى‏خوانیم: «أیحسب الانسان أن یترك سُدى»، آرى انسان موجودى خیال‏گرا است و اگر رهنمود انبیا نباشد منحرف مى‏شود. «یحسب... یحسب»
4- آفرینش نخستین، نشانه‏اى بر امكان و توان آفرینش بعدى است. «الم یك نطفة...»
5 - متكبّران بدانند كه ضعیف و ناچیزند. «یتمطّى...من منىّ یمنى»
6- خداوند انسان را به صورت كامل و به دور از هر گونه كاستى و فزونى آفریده است. «فخلق فسوّى»
7- مطالعه در مراحل و چگونگى آفرینش انسان از راههاى معادشناسى است. «نطفة... علقة... الذكر و الانثى»
8 - تعادل میان جنسیّت دختر و پسر، نشانه قدرت و حكمت خداوند است. «فجعل منه الزوجین الذكر و الانثى»
9- اگر قیامتى در كار نباشد، آفرینش انسان بى‏معنا و بدون هدف مى‏شود. «أیحسب الانسان أن یترك سُدى... ألیس ذلك بقادرٍ على أن یحیى الموتى»