آیه
یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخَافُونَ یَوْماً كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً
وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِیناً وَیَتِیماً وَأَسِیراً
إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنكُمْ جَزَآءً وَلَا شُكُوراً
إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِیراً
ترجمه
آنان به نذر وفا مىكنند و از روزى كه شرش فراگیر است مىترسند.
و غذاى خود را با آن كه دوستش دارند، به بینوا و یتیم و اسیر مىدهند.
(و مىگویند:) ما براى رضاى خدا به شما طعام مىدهیم و از شما پاداش و تشكّرى نمىخواهیم.
همانا ما از پروردگارمان، به خاطر روزى عبوس و سخت، مىترسیم.
نکته ها
«مُستطیر» از «سَیطره» یعنى سلطه است و ریشه آن «طَیر»، به معناى گستردگى است.
«قَمطریر» به معناى شرّى است كه سخت باشد.
بر اساس برخى روایات، اطعام مسكین و یتیم و اسیر در یك شب واقع شد و براساس برخى، در سه شب متوالى اتفاق افتاد و هر شب، یكى از آنها مراجعه كرد.
مراد از «یطعمون الطعام على حبّه» آن است كه اهل بیت با آنكه آن غذا را دوست داشتند، به دیگران دادند. چنانكه قرآن در جاى دیگر مىفرماید: «لن تنالوا البرّ حتّى تنفقوا ممّا تحبّون» به نیكى نمىرسید مگر آنكه از آنچه دوست دارید، انفاق كنید.** تفسیر برهان ؛ محاسن برقى، ج 2، ص 397.***
صاحب تفسیر المیزان مىفرماید: محبّت اهل بیت به خداوند در آیه بعد مطرح شده كه مىگویند: «انّما نطعمكم لوجه اللّه» و منظور از «على حبّه»، علاقه به غذا است كه در این صورت، علاوه بر اخلاص، ایثار آنان نیز ثابت مىشود.
اگر به فكر نام و شهرت نباشید، خداوند نامتان را جاودانه مىكند. كارى كه اهل بیت كردند، ارزش مادى فراوانى نداشت ولى چون خالصانه بود، خداوند آن را ماندگار ساخت.
در این آیه، كلمات مسكین و یتیم و اسیر به صورت نكره آمده تا بگوید: در اطعام، نباید گزینش كرد، بلكه به هركس كه بود انفاق كنید.
پروین اعتصامى درباره اخلاص در انفاق مىگوید:
بزرگى داد یك درهم گدا را
كه هنگام دعا یاد آر ما را
یكى خندید و گفت این درهم خُرد
نمىارزید این بیع و شرى را
مكن هرگز به طاعت خودنمایى
حجاب دل مكن روى و ریا را
تو نیكى كن به مسكین و تهیدست
كه نیكى خود سبب گردد دعا را
به وقت بخشش و انفاق پروین
نباید داشت در دل جز خدا را
خوف از خداوند، به معناى خوف از مقام اوست. چنانكه در جاى دیگر مىفرماید: «و لمن خاف مقام ربّه»**الرّحمن، 46.***
پیام ها
1- كمال واقعى زمانى است كه نیكى در انسان نهادینه شود. (تمام كمالات با فعل مضارع كه نشانه استمرار فعل است، آمده است.) «یوفون، یخافون، یطعمون و...»
2- اطعام و انفاق زمانى ارزش بیشتر دارد كه شىء انفاق شده، مورد نیاز و علاقه انسان باشد. «یطعمون الطعام على حبّه»
3- اسلام، حامى مستمندان و یتیمان و اسیران است. «و یطعمون الطعام... مسكینا و یتیما و اسیراً»
4- گروهى طعام را دوست دارند و گروهى اطعام را. «یطعمون الطعام على حبّه»
5 - اطعام، زمانى ارزش بیشترى دارد كه از خود و با دست خود باشد. «نطعمكم»
6- كمكى ارزش دارد كه خالصانه و به دور از هر منّت و انتظارى باشد. «نطعمكم لوجه اللّه»
7- آنچه به عمل ارزش مىدهد، انگیزه خالصانه و اخلاص در عمل است. «نطعمكم لوجه اللّه لا نرید منكم جزاء و لا شكورا»
8 - نیكان، نه تنها با زبان درخواست تشكّر ندارند، بلكه در دل هم به فكر تمجید و تشكّر نیستند. «لا نرید... شكوراً»
9- گرچه ابرار انتظار پاداش ندارند ولى مردم نباید بىتفاوت باشند. در آیه 25 سوره قصص مىخوانیم: حضرت شعیب دخترش را فرستاد تا پاداش سقّایى و آب دادن حضرت موسى را بپردازد. «انّ ابى یدعوك لیجزیك اجر ما سقیت»
10- گذشتن از پاداش، به تنهایى نشانه اخلاص نیست، بلكه گذشتن از تمجید و تشكّر نیز لازم است. «لا نرید منكم جزاءً و لا شكورا»
11- وفاى به نذر واجب است و كسى كه به نذر خود وفا نكند، از قهر الهى بترسد. «یوفون بالنذر و یخافون یوماً»
12- اگر كارى براى خدا باشد، فقط از قهر او مىترسیم، نه مردم. «نخاف من ربّنا»
13- داشتن انگیزه الهى، منافاتى با شوق به ثواب یا خوف از عقاب ندارد. زیرا ثواب و عقاب نیز از خداست. «لوجه اللّه... انّا نخاف من ربّنا یوماً عبوساً»
14- در قیامت، نه تنها مردم عبوسند، بلكه روز عبوس است. «یوماً عبوساً»
15- براى فرار از آن روز عبوس، امروز در برابر مسكین و یتیم و اسیر، عبوس نكنید. « نخاف من ربّنا یوماً عبوساً»