تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 10(دوره 10 جلدی)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 74. مدّثر آیه 8-14

آیه
فَإِذَا نُقِرَ فِى النَّاقُورِ
فَذَ لِكَ یَوْمَئِذٍ یَوْمٌ عَسِیرٌ
عَلَى الْكَافِرِینَ غَیْرُ یَسِیرٍ
ذَرْنِى وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِیداً
وَ جَعَلْتُ لَهُ مَالًا مَّمْدُوداً
وَبَنِینَ شُهُوداً
وَ مَهَّدتُّ لَهُ تَمْهِیداً
ترجمه
پس هنگامى كه در صور دمیده شود.
پس آن روز، روز سختى است.
بر كافران آسان نیست.
مرا واگذار با آن كه خود به تنهایى آفریدم.
و به او مالى پیوسته و در حال فزونى دادم.
و پسرانى كه در كنارش حاضرند.
وبراى او اسباب كامیابى را به طور كامل آماده كردم.
نکته ها
«ناقور» چیزى است كه براى ایجاد صدا بر آن مى‏كوبند، همچون طبل و یا در آن مى‏دمند همچون شیپور و مراد از آن در اینجا همان نفخ در صور است كه در آیات دیگر مى‏فرماید: «فاذا نفخ فى الصور»**مؤمنون، 101 و حاقّه، 13.*** به نوك پرندگان «منقار» گویند، چون وسیله كوبیدن و سوراخ كردن است و صداى شیپور، گویا گوش را سوراخ مى‏كند و در مغز فرو مى‏رود.
در قرآن، به دو نفخ در صور تصریح شده است: نفخه‏ى اوّل كه در اثر آن همه مى‏میرند و نفخه‏ى دوم كه در اثر آن دوباره همه زنده مى‏شوند.
در نزدیكى مسجدالحرام مركزى به نام «دارالنّدوه» بود كه مشركان براى مشورت در آن جمع مى‏شدند. ولید بن مغیره كه فردى سرشناس و به داشتن عقل و درایت معروف بود، در مجلسى در آن مركز گفت: بیایید براى مقابله با محمّد، حرف‏هاى خود را یكى كنیم و به زائران كعبه درباره محمّد یك پاسخ بدهیم. یك نفر گفت: مى‏گوییم: محمّد شاعر است، دیگرى گفت: مى‏گوییم: او كاهن است، سوّمى گفت: مى‏گوییم: او مجنون است. ولید چهره در هم كشید و گفت: ما شعرهاى بسیارى شنیده‏ایم امّا سخن محمّد شباهتى به شعر ندارد، و در او اثرى از جنون نیست و كلامش نیز با كاهنان تفاوت دارد. بالاخره تصمیم گرفتند كه بگویند: محمّد ساحر است و میان افراد خانواده جدایى مى‏اندازد و حتّى در یك خانه، كسانى كه به او ایمان آورده‏اند از سایر اعضاى خانواده جدا مى‏شوند.
در این آیات، خداوند، در مورد ولید مى‏گوید: من او را آفریدم و به او مال و فرزند بسیار دادم، اما او از فكر و توان خود سوء استفاده كرد و در برابر پیامبر من ایستاد. پس مرگ بر او باد.
مراد از «وحیداً» در «خلقت وحیداً» یكى از معانى زیر است:
1- «وحید»، صفت مخلوق است، یعنى او تك وتنها وناتوان ونادار بود و من به او نعمت دادم.
2- «وحید»، صفت خالق است، یعنى من به تنهایى او را آفریدم و اكنون هم خودم به تنهایى به حساب او مى‏رسم.

پیام ها
1- پایان این جهان و آغاز جهان دیگر، با صدایى وحشتناك و عظیم است. «نقر فى النّاقور»
2- قیامت براى كافران بسیار سخت است و با گذشت زمان هم انسان‏كافر با آن سختى‏ها خو نمى‏گیرد و براى او آسان نمى‏شود. «عسیر... غیر یسیر»
3- خداوند، پیامبرش را دلدارى مى‏دهد كه دشمن را به من واگذار. «ذرنى...»
4- هم اصل آفرینش و هم امور زندگى به دست خداوند است. «خلقت... جعلت»
5 - اگر امروز اموال و فرزندان در اطراف ما هستند، گرفتار غرور نشویم و فراموش نكنیم كه روزى، تنها آمده‏ایم و تنها مى‏رویم. «خلقت وحیداً»
6- دارایى بشر به اراده و مشیّت خداوند وابسته است، نعمت‏هاى داده شده را در اثر علم و هنر خود ندانید. «جعلت... مهّدت»