تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 10(دوره 10 جلدی)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 71. نوح آیه 5-9

آیه
قَالَ رَبِّ إِنِّى دَعَوْتُ قَوْمِى لَیْلاً وَنَهَاراً
فَلَمْ یَزِدْهُمْ دَعَآءِى إِلَّا فِرَاراً
وَإِنِّى كُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُواْ أَصَابِعَهُمْ فِى آذَانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْاْ ثِیَابَهُمْ وَ أَصَرُّواْ وَ اسْتَكْبَرُواْ اسْتِكْبَاراً
ثُمَّ إِنِّى دَعَوْتُهُمْ جِهَاراً
ثُمَّ إِنِّى أَعْلَنتُ لَهُمْ وَأَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْرَاراً
ترجمه
(نوح) گفت: پروردگارا همانا من قوم خود را شب و روز دعوت كردم.
ولى دعوت من جز بر فرار آنان نیفزود.
و البتّه هرگاه كه آنان را دعوت كردم تا(ایمان آورند و) تو آنان را بیامرزى، انگشتانشان را در گوشهایشان نهادند و لباسهایشان را بر سر كشیدند و (بر طغیان خود) اصرار كردند و سخت تكبر ورزیدند. آنگاه من آنان را با صداى بلند دعوت كردم.
سپس گاهى به طور آشكار و گاهى در نهان (با آنان سخن) گفتم.
نکته ها
برخورد قوم نوح با آن حضرت به گونه‏اى بود كه گاه دست فرزندان خود را مى‏گرفتند و نزد حضرت نوح مى‏آوردند و مى‏گفتند: همان گونه كه پدران ما به ما سفارش كردند ما نیز به شما مى‏گوییم كه حرف این مرد را گوش ندهید.
میان كفّار زمان حضرت نوح و كفّار زمان پیامبر اسلام‏صلى الله علیه وآله، شباهت‏هایى است، از جمله:
1. فرار از حق‏
فرار قوم نوح: «فلم یزدهم دعایى الاّ فرارا»**احزاب، 13.***
فرار قوم پیامبر: «ان یریدون الاّ فرارا»
2. دعوت براى مغفرت‏
حضرت نوح: «دعوتهم لتغفرلهم»
پیامبر اسلام: «تعالوا یستغفر لكم رسول اللّه لوّوا رؤسهم»**منافقون، 5.***
3. تكبر و استكبار
كفّار زمان نوح: «واستكبروا استكبارا»
كفّار زمان پیامبر: «ثمّ ادبر و استكبر»**مدثر، 23.***
4. گوش ندادن به وحى
كفّار زمان نوح انگشت در گوش مى‏نهادند تا نشنوند. «جعلوا اصابعهم فى آذانهم»
كفّار زمان پیامبر نیز مى‏گفتند به قرآن گوش ندهید و هنگام تلاوت پیامبر جنجال كنید تا شاید پیروز شوید. «لا تسمعوا لهذا القرآن والغوا فیه لعلكم تغلبون»**فصّلت، 26.***

پیام ها
1- خداوند به تمام احوال انسان آگاه است، امّا مناجات لازم است. «ربّ انّى...»
2- ناله به درگاه حق، شیوه انبیاست. «ربّ انّى دعوت قومى»
3- ارشاد و تبلیغ مردم باید مستمر باشد. «لیلاً و نهاراً»
4- اگر زمینه پذیرش نباشد، دعوت شبانه روزى پیامبر هم اثرى ندارد. «لیلاً و نهاراً فلم یزدهم دعاءى الاّ فرارا»
5 - مردم آزادند و مى‏توانند در برابر اصرار انبیا، اصرار بر خلاف كنند. «لم یزدهم دعائى الا فراراً»
6- دعوت نوح همیشه با واكنش منفى روبرو بود. «كلّما دعوتهم... جعلوا اصابعهم»
7- لجاجت به مرحله‏اى مى‏رسد كه لجوج نه گوش مى‏دهد: «جعلوا اصابعهم فى آذانهم»، نه نگاه مى‏كند، «واستغشوا ثیابهم»، نه از كار خود دست برمى‏دارد «واصرّوا» و نه كوتاه مى‏آید. «واستكبروا استكبارا»
8 - در تبلیغ باید شرایط زمان و مكان و حالات افراد را در نظر گرفت. گاهى باید سرّى باشد و خصوصى، گاهى علنى و عمومى. «لیلاً و نهاراً... دعوتهم جهارا... اعلنت لهم... اسررت لهم»
9- انبیا در رسالت خود كوتاهى نكردند. «دعوت قومى لیلاً و نهاراً... دعوتهم جهاراً... اسررت لهم اسرارا»