خدایتبارک و تعالی عنایت فرمود و ما و شما و همه ملت، هم در ابدان مجتمع شدیم و هم در ارواح، هم اجتماعا از زن و مرد و بزرگ و کوچک به خیابان ها ریختند، ملّت ما و هم مقصد یکی بود و فریاد همه « اللّه اکبر » بود و فریاد همه این بود که مرگ بر اشخاصی که ستمگرند و اشخاصی که چپاولگرند و ما اسلام را میخواهیم، جمهوری اسلامیرا میخواهیم که جمهوری اسلامی در آن، هم آزادی هست و هم استقلال. ما باید از این اجتماعی که در ایران حاصل شد و این تحول بزرگی که حاصل شد این را سرمشق خودمان قرار بدهیم و از یاد نبریم. توجه داشته باشیم که آنچه ما را پیروز کرد، آنچه ما را با دست تهی پیروز کرد، این اجتماع ابدان و اجتماع ارواح و وحدت کلمه و وحدت مقصد بود. و همین مردم در بیست سال پیش از این، همین ها بودند و لکن مورد تعدی اجانب و مورد تعدی آنهائیکه نوکرهای اجانب بودند، بودند و کاری نمیتوانستند بکنند، همین ها بودند که به عنایت خدای تبارک و تعالی متحول شدند به یک موجود آسیب ناپذیر با وحدت همه جانبه در روح و در جسم همین ها بودند که از آن حالت به حالت دیگر متحول شدند و پیروزی را با این حال به دست آوردند آن هم پیروزی که معجزه آسا بود، پیروزیکه احتمالش را داده نمی شد که بتوانند در این مدت کم با این زحمت هائی که در مقابل آن چیزی که به دست آوردهاند، باز ناچیز شما بجا آوردید، آن چیزی را که در دنیا اسمش باید معجزه باشد. بنابراین ما همه باید توجه کنیم و همین تابلو بزرگی که سرتاسر ایران هست و منعکس است در آن « اللّه اکبر » و « آزادی و استقلال و جمهوری اسلام »، همان در نظر ما باشد و سرمشق ما باشد و تا آخر و در نسلهای آتیه ایضا منتقل بشود همین مطالب از شما به نسلهای آتیه تا انشاء اللّه در هیچ وقت از تاریخ نتوانند دیگر بر ما سلطه پیدا بکنند و این مطلب در شما مهم است و در کسانی که دولتمردان هستند مهم است بیشتر، اهمیتش بیشتر است آن ها باید توجه داشته باشند که سند پیروزی ما همین وحدت کلمه و همین توحید کلمه بوده است و آن ها باید بدانند که رسیدن هر یک از آنها به هر مقامی برای خاطر همین ملتی است که بپا خاستند و وحدت کلمه را ایجاد کردند و با هم یک کلمه گفتند و آن « آزادی، استقلال، جمهوریاسلام » و همه همین مقصد را داشتند. در آنوقت اشخاص خودشان منسی بودند، هیچ یک به فکر خودشان نبودهاند، همه آنها به فکرم قصد بودهاند. اگر چنانچه در طول روز نهار هم گیرشان نمیآمد توجه نداشتند، اصلا گرسنگی را نمیتوانستند بفهمند و بیلباسی را نمی فهمیدند، شاید بسیاری از آنها کفش هایشان، کلاههایشان و این ها از بین میرفت یا بچه هایشان گم میشد هیچ توجه به(65)
این معنا نداشتند. از خود فانیشدن و در مقصد باقیماندن، همین معناست، همین بود که در ایران شد و شما از خود هجرت کردید و به خدا پیوستید و خود را فراموش کردید و این فراموشی از خود، این مقدمه برای کمال انسان است. باید همه بدانند و دولتمردان بیشتر بدانند که تا در خود فرو می روند انسان نیستند، وقتی که خود را فراموش کردند و در مقصد عالی انسانی فرو رفتند، انسان بزرگند و همه موجودات این طور هستند و همه انسان ها این طور هستند و این غایت خلقت است و غایت مقصد انبیا هست (66)