تربیت
Tarbiat.Org

علل تزلزل تمدن غرب
اصغر طاهرزاده

علمِ جهت دار

سؤال: چگونه مى‏توان در تمدن دینى به تحقیقات علمى و علم آموزى پرداخت؟
جواب: یك نظام دینى كه در آن انسان‌ها از مقابله با طبیعت، فارغ و آزادند و مشغولیت‏هاى بیهوده ندارند، علم‌آموزى از یک طرف با موضوعات واقعی و قدسی رشد خواهد کرد و انسان متوجه سنن الهی و نقش آن‌ها در عالم طبیعت خواهد شد، و از طرفی دیگر تحقیقات علمی با اهدافی فطری و غیر وَهمی دنبال می‌شود، تا انسان‌ها به راحتی بتوانند به نیازهای حقیقی خود دست یابند. علمی که حاصل آن فرهنگ حاکم بر تلویزیون و امثال آن است، بیش از آن که برای ما مفید باشد، فرهنگ وقت‌کشی را به همراه می‌آورد. و به جای آن که ابعادی از زندگی معنوی را به ما هدیه کند، مزاحم زندگى می‌شود، چون همچنان که قبلاً عرض شد این تكنیك در فرهنگ خاصى ظهور پیدا كرده است و با همان فرهنگ هم اداره می‌شود.
تاریخ گواه است که مسلمانان در ساختن مایحتاج خود نه تنها جدّی که به‌شدت خیرخواه همدیگر بوده‌اند. ریشه‌ی بسیارى از علوم به مسلمانان مى‏رسد ولی هرگز از آن‌ها در جهت تسخیر بقیه ملّت‌ها استفاده نکردند. مشهور است که حتی مسیحیان در جنگ‌هاى صلیبى و پس ازآن، وقتى سپر مى‏ساختند براى اینكه به فروش برسد به اسم مسلمانان مُهر «الله» را روى آن مى‏زدند. زیرا مسلمانان در ساختن ابزار جنگی هم اعتبار قابل قبولی داشتند، چون آنچه دست و دل آن‌ها را جلو می‌برد ایمان بود و نه سود و منفعت صِرف. از روزى كه حكمت و بصیرتِ دینى در جامعه‌ی اسلامی ضعیف شد و در علوم خود نسبت به معنویت بی‌تفاوت شدیم، همه چیزِ ما رفت، به جای هم‌سخنی با آسمان و اُنس با زمین، خواستیم به کمک علم غربی سلطان جهان شویم در نتیجه از خود واماندیم. باید همه‌ی همت ما بازگشت به بصیرت و حكمت توحیدى از طریق دین اسلام باشد، در آن شرایط مسلّم در حدّ مورد نیاز و متعادلِ آن، به علوم و فنون مورد نیاز دست خواهیم یافت.
سؤال: آیا با توجه به بحران تمدن غربی، این طور که شما می‌گویید، این بحران به ملت‌ها و کشورهای شرقی تحت تأثیر غرب هم سرایت خواهد کرد و یا ملت‌های شرقی می‌توانند بحران موجود را از سر بگذرانند؟
جواب: هم آری، هم نه. حتماً گرفتار بحران غربی می‌شوند، زیرا برای هر ملتی که دلش مرده است و فقط چشم و دست و حسّش در صحنه است، بحران حتمی است، ولی چون ملّت‌های مشرق زمین در خاطره‌ی تاریخی خود زندگی همراه با سنن الهی را می‌شناسند در رویارویی با بحران، امکان برگشت به آن سنن در آن‌ها هست، همچنان که در ملّت ایران بعضاً چنین برگشتی به چشم می‌خورد. هنر ما آن است که بحران را درست بشناسیم و فکر نکنیم زندگی بدون آن ممکن نیست. در آن صورت تحقیقات علمی و علم‌آموزی جهتی دیگر به خود می‌گیرد و دیگر ارزش‌های جهان متجدد در آن دنبال نمی‌شود.