تربیت
Tarbiat.Org

علل تزلزل تمدن غرب
اصغر طاهرزاده

چه باید کرد؟

لازمه‌ی اتخاذ موضع‌گیری صحیح نسبت به غرب و تکنیک آن، شناخت شرایط تاریخی است که در آن به‌سر می‌بریم. بحث بر سر این است كه ما در چه شرایط تاریخی هستیم؟ واقعیت این است كه نه می‏توان درهای مملكت را به روی صنعت غرب بست، و نه می‌توان چشم بسته تسلیم آن شد و نسبت به روح فرهنگ ضد قدسی تکنیک غربی حساسیت نشان نداد. در این حالت است که اگر از صنعت غربی استفاده می‌کنیم این استفاده با دل خونی همراه است. اگر عمیقاً نسبت به موضوع بیندیشیم، استفاده از تکنیک غربی همچون نوشیدن كاسه زهری است كه از نوشیدن آن چاره‏ای نیست. باید متوجه باشیم با پذیرفتن این صنعت جا برای ظهور بهترین صنعت و بالتبع بهترین تمدن که به وسیله‌ی انبیاء مدّ نظر بشر قرار گرفته است، تنگ می‌شود. تا آن‌جا که به جای عبور از تمدن غربی، تمدن غربی ملاک ارزیابی همه‌ی تاریخ قرار می‌گیرد، حتی سؤال می‌کنند چرا در زمان پیامبر(ص) برق اختراع نشد؟ در نظر چنین بینشی امور تكنیكی موجودِ جهان از ضروریات حیات انسانی محسوب می‌شود به طوری که انسان بدون این‌ها دیگر انسان نیست. وقتی غرب، ملاک ارزیابی همه‌چیز شد به جای آن‌که غرب متهم باشد و مورد انتقاد قرار گیرد، باید اسلام را از زیر دست و پای انتقادهای مربوط به آن بینش نجات داد و به جای آن‌که اسلام در جایگاه مدعی بنشیند، در جای متهم قرار می‌گیرد. متأسفانه عده‌ای هم در عینی که اصالت را به تمدن غربی می‌دهند سعی می‌کنند بگویند اسلام هم همین‌هایی را گفته که غرب می‌گوید. غافل از این که از نظر اسلام انسان‌ها جهت امر دیگری به دنیا آمده‌اند و از نظر اسلام تکنیکی که تمام زندگی انسان را مشغول خود کند مقصد و مقصود حیات دنیایی انسان نبوده و نیست.
اشكال اینجاست كه ما تصور كنیم تنها یك صنعت می‏تواند وجود داشته باشد، آن‌هم همین صنعت غرب است و چنانچه از آن جدا شویم هیچ صنعت دیگری وجود ندارد. و با توجه به این‌که این صنعت از فرهنگ غرب جدا نیست، پس باید فرهنگ غرب را بپذیریم و در یك كلام در نگاه به عالم و آدم، ماتریالیست و مادی شویم، حال چه در امور فردی خود اهل عبادت باشیم و چه نباشیم.
وقتی دقت كنیم كه همراه تكنولوژی غربی فرهنگ دنیاگرایی را هم وارد كرده‏ایم لااقل در گزینش خود بیشتر احتیاط می‏كنیم و از سرعت خود به سوی غرب کمی می‏كاهیم.
ما با جهانی روبه‌رو هستیم كه غرب با توجه به شرایط خاص اقتصادی و قدرت تكنیكی كه دارد، بخواهیم و نخواهیم به مقابله و رقابت با ما پرداخته است. به همین جهت ما مجبور به رقابت با آن‌ها هستیم، هرچند از این گونه رقابت و فعالیت که بیشتر ما را گرفتار خود می‌کند، كراهت داریم ولی در این رقابت جز رفع سلطه‌ی بیگانگان قصد دیگری نداریم، تا آرام‌آرام انوار تمدن اسلامی از افق ظاهر شود و تکنولوژی مناسب آن تمدن به ظهور آید. آری در مقابل بیگانگانی كه تنها تكیه‏گاهشان اِعمال زور و رشد نیروی حیوانی و قدرت مادی است كه صنعت در اختیارشان نهاده است، باید قدرتمند شد تا بتوان در مقابل قدرت آن‌ها ایستاد.
برای نجات از ظلمات دوران باید چند كار انجام داد؛ اولاً: از فرهنگ خودی مواظبت نمود تا لگدكوب اقتصاد و توسعه‌ی غربی نشود. ثانیاً: در اقتصاد و صنعت چنان موفقیتی به‌دست آورد كه بتوان با آن‌ها رقابت كرد تا بمانیم، نه این‌كه مقهور شویم و از دست برویم. ثالثاً: در عین توجه به دو امر اخیر، باید افق اندیشه‌ی اندیشمندان جامعه به تمدنی باشد ماوراء تمدن غربی، تمدنی که تکوین و تشریع در آن هماهنگی دارند و بشر در بستر طبیعت - به‌عنوان آیت الهی- زمینه‌ی صعود روحانی خود را فراهم می کند و به جای سرکوب قوای طبیعت، از طریق تعامل با طبیعت از قوای آن در شکل دادن به زندگی نهایت استفاده را می‌نماید.