فرهنگ غربی طوری نظام ارزشی خود را اصل قرار داده که اگر ملّتی خواست در مقابل تهاجم فرهنگ غربی ایستادگی کند متهم به کهنهپرستی میشود و به این طریق رقیب خود را از صحنه خارج میکند. ولی اگر غربیها با ملّتی مقابله کردند نشانهی میهنپرستی به حساب میآید و از این طریق به راحتی نهادهای فکری، فرهنگی ملتها را فتح کردند و هرکس هم تسلیم روح غربی نشد با مُهر کهنهپرستی و تعصب به انزوایش کشاندند و اکثر ملتها متوجه نشدند چه بر سرشان آمد. این است که میبینید فرهنگ غربی هر فرد و ملتی را از زیستن و اندیشیدن به غیر از شیوهی غربی باز میدارد. طوری خود را به سایر ملل تحمیل کردند که هیچ کس حق ندارد در مقابل تهاجم فرهنگ غرب از سنن معنوی خود دفاع كند، وگرنه كهنهپرست خواهد بود.
علامه طباطبایی «رحمةاللهعلیه» در این رابطه در ذیل آیه 200سوره آل عمران میفرمایند:
غرب؛ اینقدر برای خود ارزش قائل است كه غیر خود را دوست به حساب نمیآورد، و به راحتی بین خودشان القاء محبت میكنند و غیرخود را به راحتی میكشند.
همانطور كه شما نمونهی آن را در دنیا دیدهاید. اینها هیچ ارزشی برای انسانهای غیر غربی قائل نیستند. علامه«رحمةاللهعلیه» میفرمایند:
«خودشان تبلیغ میكنند كه ما محبت را القاء میكنیم ولی ببینید با غیر خود چه میكنند».
آیا به شما راست میگویند؟ این همه دروغ به ملتها نگفتهاند؟ آمدند شهرهای سایر ملل را آباد كنند یا غارت؟ روحیهی غربی با غفلت از معنویت و رشد خودخواهی و حیلهگری در طول تاریخی که از رنسانس شروع شد، به سایر ملل دروغها گفته و بقیهی انسانها را موجوداتی میبیند که باید به خدمت آنها در آیند، بدون آنکه برای آنان ارزشی برای زندگیکردن قائل باشند. صورت مشخص آن روحیه را در برخورد با مردم آفریقا مییابید که چگونه آنها را از مزارع خود دزدیده و به آمریکا میبردند تا به عنوان برده در مزارع آنها کار کنند.
عقل غربی؛ عقل منفعتبین است نه عقل انصاف، چون نگاه آن به عالم نگاهی سراسر مادی است. همانطور كه بسیار متفاوت است که شخصی برای رضای خدا، راست بگوید. با کسی که برای شهرتِ بیشتر یا غارت زیادتر راست بگوید، ادب غربی با ادب ملّتهای معنوی نیز متفاوت است. دروغ تمدن غربی به سایر ملل - حتی به ملت خود- در پوششی از اخلاق پنهان است تا بهتر بتواند چپاول کند، روح فرهنگ غربی پنهانکاری است، به اسم دفاع از حقوق بشر، بشر غربی را مدّ نظر دارد و همین پنهانکاری است که جهان غیر غربی را نسبت به روح غربی غافل کرده است. اگر عموم مردم ذات دنیای متجدد را میشناختند و معلوم می شد تمدنی که راه آسمان را به روی خود بسته است تماماً در حیلهگری و منفعتطلبی فرو میرود، خیلی زود هیبت جهان غرب فرو میریخت و بحران موجودِ آن به انتهای خود میرسید، فعلاً با تبلیغات گمراه کننده به حیات خود ادامه میدهد. کافی است پرده از روی چهرهی ظاهری تمدن غربی عقب رود، در آن صورت نوع برخورد سایر ملل با تمدن غربی متفاوت خواهد بود.