بسماللهالرحمنالرحیم
«اَفَلَمْ یسیرُوا فِی الاَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یعقِلُونَ بِها اَوْ اذانٌ یسْمَعُونَ بِها فَاِنَّها لاتَعْمَی الاَبْصارُ وَلكِنْ تَعْمَی القُلُوبُ الَّتی فِی الصُّدُور»(2)
آیا در زمین گردش نكردهاند تا دلهایی داشته باشند كه با آن بیندیشند، یا گوشهایی كه با آن بشنوند؟ در حقیقت چشمها كور نیست لیكن دلهایی كه در سینههاست كور است.
ای پیامبر؛ آیا كسانی كه با انبیاء و دین الهی مقابله میكنند با یك سیر تاریخی- جغرافیایی و با نگاهی عبرتانگیز، از طریق قلب و عقل، به جهان نظر کردهاند؟ اگر عبرت میگرفتند، سنت نابودی ملتها و تمدنها را میدیدند و علت نابودی و اضمحلال آنها را درك مینمودند و خودشان را از خطر اضمحلال نجات میدادند، ولی اینها عبرت نگرفتند چرا كه چشم قلبشان كور بود، هرچند چشم سرشان كور نبود.