سؤال: با توجه به اینكه هر ابزاری فرهنگ خاص خود را به همراه دارد و ما هم فعلاً در استفادهی آنها ناگزیریم، در راستای استفاده از آنها چگونه باید عمل كنیم که از تأثیر فرهنگی آن ابزارها مصون باشیم؟
جواب: همانطور كه فرمودید ابتدا باید متوجه باشیم هر ابزاری فرهنگ خاص خود را به همراه میآورد و این توجه و آگاهی، اولین شرط برای به حدّاقلرساندن تأثیر فرهنگی تکنولوژی غربی است. باید متوجه باشیم چگونه ماشین سواری توازن طبیعی را که بین من و والدینم برقرار بود، بر هم زد، تا در عین استفادهکردن از آن، تصمیماتمان مطابق روحیهای نباشد که ماشین سواری بر زندگی ما تحمیل میکند. وقتی فهمیدیم دوری خانهها از همدیگر چیزی نیست که با ماشین سواری جبران شود، بلکه روحِ پذیرش ماشین سواری چنین زندگی را به ما تحمیل کرد، با کنترل بیشتری به سوی آن میرویم و سعی میکنیم تبعات آن را به حدّاقل برسانیم. وقتی ماشین سواری وارد زندگی بنده شد، بیش از آنكه به کمک آن، بیشتر به والدینم سر بزنم، درگیر مسائل جدیدی میشوم که زندگی همراه با ماشین سواری برایم پیش آورد. باید بشر متوجه شود در شرایطی قرار گرفته که تحت فشار ظلمِ تكنولوژی است، و نمیتوان از طریق ادامهی همین تکنولوژی آن فشار را رفع کرد، در این صورت استفاده از تکنولوژی کنترل میشود. مثل این که غذای خوشمزه و هوسپروری وارد رژیم غذایی ما شود، به طوری که دیگر نظام تغذیهی خود را فراموش کنیم، لذا از طرفی شرایط تهیهی آن غذاهای ساده را از دست دادهایم، و از طرف دیگر نیاز به غذا داریم، پس مجبوریم غذای جدید را بخوریم. ولی اگر متوجه آثار منفی غذای جدید باشیم در عینی که در استفاده از آن احتیاط میکنیم، برخورد ما با آن محبتآمیز و همراه با مدح نخواهد بود. در مورد استفاده از تکنولوژی غربی نیز معتقدیم استفادهنكردن از آن فعلاً كار غلطی است و از این طریق سند مرگ خودمان را امضاء كردهایم، ولی باید متوجه آثار منفی فرهنگی آن نیز باشیم، و این از حساسترین مراحل انتخاب ملّتی است که به خودآگاهی رسیده است، تا نه بیجهت خود را منزوی كند و نه از اهداف عالی خود محروم شود.
در متنی که یک سرخپوست آمریکایی نوشته بود خواندم که: «شما نمیدانید چه چیزی را از ما گرفتند. اقوام ما با طبیعت گفتگو داشتند و زبان همدیگر را میفهمیدند و زندگیشان با عالم طبیعت بیگانه نبود. به همین جهت هیچ وقت از آن زندگی خسته نمیشدند و میل به جایی بیرون از محیط زندگیشان نداشتند و روحشان ضعیف و مادون نبود. تمدن جدید همهی اینها را از ما گرفت و چیزی به ما نداد.» روح انسان به طور ناخودآگاه ابعادی از حیات را میشناسد كه فرهنگ مدرنیته از آن غافل است و به همین جهت بشر جدید نمیتواند با خود زندگی کند.
در شرایط مطلوب، گزینش تكنولوژی غربی معنا نمیدهد ولی در شرایط فعلی تنها كاری كه میتوانیم بكنیم این است كه حداقلِ استفاده را از آن داشته باشیم و با چشم تحسین به آن نگاه نكنیم. در نهایت به اینجا میرسید كه هرچند جداشدن از تكنولوژی مشكلاتی را برای ما بهوجود میآورد ولی جنبههایی از معنویت که در اثر فاصلهگرفتن از تکنولوژی بهدست میآید ارزششان خیلی بالاتر از آن چیزهایی است که با پشتکردن تدریجی به تکنولوژی، از دست میدهیم. البته توجه داشته باشید كه این نوع نگاه عموماً به انتخابهای شخصی مربوط است و ما نباید بدون توجه به شرایط مردم و آمادگی روحی و فكری آنها، انتظار داشته باشیم مردم یکشبه به تکنولوژی غربی پشت کنند و فکر کنیم دولت اسلامی میتواند خیلی راحت نسبت به استفاده از تکنولوژی کوتاه بیاید. به عنوان مثال شما اگر با ماشین سواری اموراتتان را طی میکنید، بنده حق ندارم به شما انتقاد كنم چرا از تکنولوژی استفاده میکنید، زیرا اولاً: در حال حاضر بسیاری از وسایل تکنیکی با زندگیها گره خورده است. ثانیاً: نوع زندگی و شرایط افراد متفاوت است.