تربیت
Tarbiat.Org

تمدن زایی شیعه
اصغر طاهرزاده

توجه به ظهور حضرت مهدی(عج)؛ بزرگ‌ترین عامل تحرک

سؤال: در بحث‌های گذشته در رابطه با جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی فرمودید: «انقلاب اسلامی ظهور حقیقتی به نام حکومت اسلامی است که آن نیز ظهور حقیقت غدیر است و عملاً این حرکت از غدیر شروع شد و همواره موانع ظهور خود را در طول تاریخ پشت سر گذارده تا به این‌جا رسیده و حرکتی نیست که نابود شود، هر چند ممکن است در ظهورش شدت و ضعف به‌وجود آید». از طرفی هم می‌فرمائید: «با حضور انقلاب اسلامی در عرصه‌ی جهان، شرایطِ هرچه سریع‌ترِ نابودی تمدن غربی فراهم شده، چون مردم جهان راه عبور از سرخوردگی نسبت به حاکمیت‌های غرب‌زده‌ را در رجوع به انقلاب اسلامی می‌یابند و لذا اگر به طور رسمی هم مسلمان و شیعه نشوند، به اسلام و تشیع نزدیک می‌گردند» حال سؤال ما این است که در این میان جایگاه ظهور حضرت حجت(عج) کجاست؟ وقتی انقلاب اسلامی دارد کار خود را می‌کند و آرام‌آرام فرهنگ جهان را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد دیگر ظهور حضرت(عج) چه نقشی دارد؟
جواب: عنایت داشته باشید که اساساً انقلاب اسلامی با توجه به وجود مقدس حضرت مهدی(عج) و به امید ظهور آن حضرت شروع شد، و با امید به ظهور آن حضرت معنی پیدا می‌کند و باقی می‌ماند و با ظهور آن حضرت صورت نهایی و شرایط بالفعل خود را ظاهر می‌کند. انقلاب اسلامی تماماً با نظر به حضرت حجت(عج) شکل گرفت و ادامه می‌یابد، آن سنگی که جوانان ما به طرف مظاهر نظام شاهنشاهی رها کردند به عشق ظهور و مدد حضرت بود، و به پشتوانه‌ی مدد روحانی حضرت آن قدم‌ها برداشته شد. حضرت امام خمینی«رحمة‌الله‌علیه» این انقلاب را متعلق به امام زمان(عج) می‌دانستند و می‌فرمودند إن‌شاءالله این انقلاب را به صاحب اصلی‌اش می‌سپاریم . حضرت امام خمینی«رحمة‌الله‌علیه» نتوانستند خود را راضی کنند و بنشینند تا شاه این‌همه فساد راه بیندازد، در واقع با توجه به انتظاری که حضرت بقیة‌الله از علماء دارند با نهیب حضرت حجت(عج) انقلاب خود را شروع کردند و خودشان در آخرین پیام خود فرمودند: «انقلاب ما محدود به ایران نیست، انقلاب ایران نقطه‌ی شروع انقلاب بزرگ حضرت حجت(عج) است».(176) پس در واقع این انقلاب با نور امام زمان(عج) شروع شد و با مدد و نظر آن حضرت ادامه می‌یابد و با ظهور آن حضرت به ثمره‌ی نهایی خود دست می‌یابد و هرکس خود را از افق نورانی تاریخ که با ظهور حضرت بقیةالله(عج) محقق می‌شود، جدا کند در پوچی و اضمحلال قرار می‌گیرد و طعمه‌ی وسوسه‌های شیطان خواهد شد، و به همان اندازه که از مسیر تحقق ظهور مهدی(عج) - یعنی انقلاب اسلامی- فاصله بگیرد به همان اندازه در مشکلات دوران و ظلمات مدرنیته فرو خواهد افتاد. هرکس به همان اندازه‌ای که خود را وارد اردوگاه امام زمان(عج) بکند از پوچی و بی تحرکی به نشاط و امید وارد می‌شود. آن طلبه و دانشجو و کارمند و رزمنده‌ای که خود را لشکر امام زمان(عج) احساس کرد، به وسعت تاریخِ نورانی انبیاء، نورانی می‌شود و خود را وارث بصیرت و قداست همه‌ی انبیاء می‌یابد و در مسیری قرار می‌گیرد که مسیر به‌ثمررسیدن تلاش‌های همه‌ی انبیاء و اولیاء است و در این راستا با همت و قدرت فوق‌العاده زندگی را ادامه می‌دهد. در چنین فضایی است که امام باقر(ع) می‌فرمایند: «وقتی که امر ما انجام گیرد و مهدی ما آید، هریک از شیعیان ما از شیر دلیرتر و از نیزه چابک‌تر و مؤثرترند، و دشمنان ما را به زیر دو پای خود می‌آورند و پایمال می‌کنند...».(177)
ریانِ بن‌الصلت می‌گوید: به امام رضا(ع) عرض کردم؛ «آیا شما صاحب الامر هستید؟» فرمودند: «من صاحب‌الامر هستم، اما نه آن صاحب‌الامری که زمین را بعد از پرشدن از ظلم، از عدل سرشار می‌سازد، با این ضعف بدنی که در من می‌بینی چگونه می‌توانم آن صاحب‌الامر باشم؟ قائم؛ آن کسی است که وقتی خروج کند، در سن پیران، دارای سیمایی جوان و اندامی قدرتمند است به طوری که اگر دست دراز کند، بزرگ‌ترین درختِ روی زمین را از جا می‌کَند و اگر در بین کوه‌ها فریادی بکشد، صخره‌های کوه‌ها در هم شکسته و از هم می‌پاشد.»(178)
شما در این دو روایت می‌بینید وقتی معادلات طوری شد که شرایط ظهور آن حضرت فراهم گشت نه‌تنها قدرت‌های فکری چند برابر می‌شود،(179) قدرت‌ انسان‌هایی هم که در راستای تغییر معادلات جهان قدم برمی‌دارند، بسیار زیاد می‌شود، نمونه‌ی آن را در دفاع مقدس هشت‌ساله ملاحظه فرمودید که چگونه از جوانان معمولی امثال شهید خرازی‌ها و شهید همت‌ها پدید آمدند که با فکر و عمل خود دنیای استکبار جهانی را حیران نمودند، چون وقتی انسان‌ها وارد اردوگاهی شدند که نظر به ظهور حضرت مهدی(عج) دارد همه‌ی استعدادها به ثمر نهایی خود نزدیک می‌شوند. حضرت اباعبدالله(ع) به امید ظهور مهدی(عج) این چنین قدرتمندانه و با امید در کربلا شمشیر می‌زند، همان‌طور که حضرت ابوالفضل(ع) همه‌ی عظمت‌هایش را در ارادت به حضرت اباعبدالله(ع) به‌دست آورد. حضرت ابوالفضل(ع) فهمید امام زمان یعنی چه و چگونه می‌تواند با فانی‌شدن در او خود را احیا کند. اگر حضرت زهرا(س) و پیرو آن حضرت زینب(س) منظر نمایش این‌همه شکوه شدند چون دفاع از امام زمان خود را برای نمایش بندگی انتخاب کردند، همه یک نکته‌ی مهم را فهمیدند و آن این‌که خود را وارد اردوگاه ارادتمندی به امام زمانشان بکنند. عظمت و شکوه این انقلاب نیز در همین نکته نهفته است که انقلابی است در مسیر ارادتمندی به امام زمان«روحی لتراب مقدمه فدا».