تربیت
Tarbiat.Org

تمدن زایی شیعه
اصغر طاهرزاده

بركات حضور حدّ اكثری مردم

در راستای نظر به تمدن اسلامی، توجه به آرایش سیاسی نظام اسلامی كه ما معتقدیم می‌تواند طلیعه‌ی تمدن اسلامی باشد، سؤالاتی مطرح است كه اجازه دهید به آن‌ها بپردازیم و سوالات را کمی ریزتر و اجرایی‌تر مطرح کنیم و ادامه‌ی سؤالات کلی در رابطه با تمدن اسلامی را به جلسه‌ی آینده موکول نماییم.
سؤال: معمولاً در هر انتخاباتی، عده‌ای آن طور كه باید و شاید كاندیدای شایسته‌ای را كه با اهداف انقلاب اسلامی هماهنگی داشته باشد، انتخاب نمی‌كنند و یا چون از منتخبین قبلی سرخورده‌اند، به رقیب آن‌ها رأی می‌دهند، بدون توجه به ساختار فكری افرادی كه به آن‌ها رأی می‌دهند. علت این مسأله هم این است كه اكثر مردم آن‌طور كه باید و شاید اهداف اصلی نظام اسلامی و جایگاه تاریخی آن را نمی‌شناسند، پس شركت اكثریت مردم امكان دارد تهدیدی برای اهداف انقلاب محسوب شود و ما را از نزدیكی به تمدن اسلامی عقب بیندازد، مگر این‌كه در حال حاضر كسانی رأی بدهند كه در عین توجه به اهداف نظام اسلامی، به حكم وظیفه‌ی شرعی رأی بدهند، تا با انتخاب كاندیداهای مناسب اوّلاً؛ انسان‌های دلسوز و خدوم انتخاب شوند و خدمات آن‌ها موجب شود مردم نسبت به نظام خوش‌بین گردند. ثانیاً؛ با تلاش‌هایی كه برای رشد فكری مردم می‌شود خطر فریب مردم توسط تبلیغات به حدّاقل برسد. ولی می‌بینیم که در هر انتخاباتی مردم را به حضور پرشور در انتخابات دعوت می‌کنند و بسیار تأکید می‌شود تعداد بیشتری در انتخابات شرکت کنند، در حالی‌كه بر اساس بحثی که شد اگر تعداد کمی از افراد كه بر اساس تفكر و وظیفه‌، انسان‌های شایسته را انتخاب می‌كنند به صحنه بیایند، امکان انتخابِ اَصلح بیشتر است، ولی گویا در تحلیل مسئولان نظام، كثرت طرفداران نظام، ولو آن افراد به مبانی نظام آشنایی زیادی نداشته باشند و تنها به دنبال دنیای بهتری باشند، مهم‌تر است از انتخاب مسئولی دلسوز و مردمی در یك معادله‌ی كیفیت‌گرا. در حالی‌كه ظاهراً نمی‌توان روی مسئله‌ی حضور اكثری مردم عادی برای نمایش قدرت نظام تأكید داشت، زیرا اگر قدرتِ یک حقیقت در هضم و دفع رقیب، به ظهور بیشتر است، پس چگونه تعداد زیاد طرفداران- ولو به اصول انقلاب آشنا نباشند- باعث تشدید آن ظهور است؟ در واقع سؤال ما از شما این است که تعداد زیاد طرفداران انقلاب که تنها سیاهی‌لشکرند و اهداف و آرمان‌‌های امام‌خمینی«رحمة‌الله‌علیه» را حتّی در مقام تئوری هم نمی‌شناسند، چگونه بیش از انسان‌های متعهد متخصص- حتی به تعداد كم- در تشدید ظهور حقیقت حکومت اسلامی مؤثر است و رابطه‌ی این نوع طرفداران با ظهور تمدن اسلام ناب چگونه است؟
جواب: البته پیگیری موضوعات نظری در مسائل سیاسی - که موسمی هستند- آن‌طور نیست که بتوان به طور قاطع موضوع را جمع‌بندی كرد. مسلّم اگر قبل از اصلاح ساختار نظام و تصحیح جهت مردم، عنان كار را صرفاً به‌دست مردم عادی بدهید، ممكن است كار را به جایی ببرند كه نه تنها قدمی به جلو نباشد، بلكه صدها قدم به عقب برگردیم. قرآن در همین رابطه می‌فرماید: «... بَلْ جَاءهُم بِالْحَقِّ وَ أَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ»(94) پیامبر با حق و به حق، به سوی آن مردم‌ آمد و بیشتر آن‌ها نسبت به حق كراهت دارند. ولی باید ببینیم می‌توان این نوع نگاه را به مردم فعلی ایران داشت. فکر می‌کنم که مسئولان نظام کلانِ قضیه و جهت‌گیری كلّی مردم را می‌بینند و آن نگرانی‌هایی را که به قول شما ممكن است پیش آید با اطلاعی كه از مردم دارند، نمی‌یابند و اگر هم این احتمال باشد كه بعضی از كاندیداها بخواهند مردم را فریب دهند، نظام اسلامی امور را در کنترل دارد. مثلاً زیر لوای پیروزی آقای خاتمی در دوم خرداد یك عده‌ای با موج دوم خرداد و شعار اصلاحات آمدند تا ضربه‌ی مهلکی به اصل انقلاب بزنند، امّا اگر عنایت فرمودید معادلاتی در متن انقلاب اسلامی هست که امید دشمنان را بسیار کاهش داد. دشمنان امید داشتند که با امواجی كه در جریان دوم خرداد ایجاد می‌كنند، تا سرنگونی انقلاب جلو ‌روند، ولی انقلاب نشان داد توان به حاشیه‌راندن افراطی‌های دوم خردادی‌ را دارد و دشمن با شعار «اصلاحات» که عموماً جهت سرنگونی نظام‌ها مطرح می‌شود به مقصد خود نایل نشد، بلکه برعکس انقلاب اسلامی توانست عنصر غرب‌زدگی افراطی را که در زیر پوست انقلاب پنهان شده بود از خود دفع کند و ما امروز با کالبد نیمه جانی از آن جریان روبه‌روییم که مجبور است دل در گرو قدرت‌های برون‌مرزی بسپارد.
پس نمی‌توان گفت مردم در شرایطی هستند كه با یك انتخابات، نظام اسلامی را به عقب بر‌گردانند، لذا اگر بر فرض شرایط در بعضی مواقع آن‌طور مناسب نباشد كه معتقدین ناب به انقلاب انتخاب شوند، بستری كه انقلاب اسلامی به‌وجود آورده و آگاهی مردم نسبت به اهداف اصلی انقلاب طوری است که هر جریانی نمی‌تواند در متن تصمیم‌گیری نظام اسلامی حضوری فعّال پیدا كند، زیرا ساختار فرهنگی انقلاب تا حدّی نهادینه شده است، ولی با این وصف لازم است با جدیّت بیشتر مبانی انقلاب تبیین شود و جایگاه تاریخی آن برای مردم روشن گردد، و باید همه‌ی گروه‌ها كه اصل انقلاب را قبول دارند، در انقلاب حاضر باشند، هر چند با حضور بعضی از تفكرها از سرعت انقلاب كاسته گردد و یا حتّی به بیراهه‌هایی نیز كشیده شود، ولی جامعیت حضور طرفداران انقلاب، برای نیل به افق نهایی مفیدتر است، حتی همان‌هایی كه ارزشی فكر نمی‌كنند، با رأی‌دادن خود، به طور درونی به نظام ارزشی انقلاب متصل می‌شوند و در نتیجه خودبه‌خود احساس تعلق به ارزش‌ها در آن‌ها رشد می‌كند، و نمونه‌های بسیاری از این نوع آدم‌ها را ملاحظه می‌كنید كه در عین پایبندنبودن به ظاهر اسلامی، نسبت به حفظ نظام حساس‌اند. حال وقتی رأی‌دادن به نظام دینی در بین آحاد جامعه نهادینه شد، در شرایط تاریخیِ امروز پایه‌ای از تمدن اسلامی شكل می‌گیرد كه در عین ارزشی‌بودن نظام، مردم وارد صحنه‌ی انتخابات شده‌اند و لذا در این حالت - به‌خصوص كه افراد مذهبی به حكم وظیفه وارد صحنه انتخابات می‌شوند- دیگر دشمن به راحتی نمی‌تواند نقشه‌های خود را برای براندازی نظام اسلامی عملی كند و یا چهره‌ی‌ جهانی آن را خدشه‌دار نماید. با توجه به رویکرد اصلی مردم به اهداف انقلاب اسلامی بود که مردم در انتخابات ریاست جمهوری دوره‌ی دهم چهل میلیون رأی دادند و مقام معظم رهبری«حفظه‌الله‌» فرمودند: این چهل میلیون رأی به نظام جمهوری اسلامی بود و همه‌ی آن‌ها مأجورند.