از نكات مهمی که ضعف تمدن غرب را در آینده مینمایاند به حجاببردن طبیعت است و اینکه مانع میشود این آیت الهی توانائیهای خود را بنمایاند تا وسیلهی اُنس ما با آن و عامل زندگی ما با آن باشد. غرب با سرکوب کردن طبیعت چیزی را از دست داد كه سخت به دنبال آن بود، با چنین نگاهی به عالم و آدم، نمیتواند زیبائیها و توانائیهای طبیعت را به انكشاف درآورد، بلكه آن را مقهور میكند و روح معنوی آن را نادیده میگیرد، به همین جهت خیالِ زیبا ندارد. اگر بتوانیم به روشهای دینی كه یكی از آن روشها به انكشافدرآوردن روح معنوی طبیعت است، به جوانانمان خیال زیبا بدهیم از آن فكر و فرهنگِ وَهمی سر میخورند. قبلاً در رابطه با به انكشافدرآوردن طبیعت عرض كردم كه فرق یك كوزهگر با کسی که بلوك سیمانی میسازد این است که كوزهگر تواناییهای همین خاك را به ظهور میآورد و زیباییهای آن را ظاهر میكند ولی کسی که بلوك سیمانی میسازد همین خاك را به صورتی در میآورد كه شما هرگز نمیتوانید مانند یک کوزه با آن اُنس بگیرید و در ارتباط با آن خیالهای زیبا در خود بپرورانید. با این مثال خواستم تفاوت دو تمدن را بشناسید كه چگونه یكی با طبیعت تعامل میكند و در عین اینكه از طبیعت استفادهی مادی و معنوی مینماید، آن را مقهور ارادهی خود نمیگرداند، بلكه تلاش میكند توانائیها و زیبائیهای آن را به انكشاف درآورد، و دیگری چگونه با طبیعت درگیر میشود و نتیجهی این درگیری آن است که دائم گرفتار طبیعت است و بهرهی او از طبیعت به قیمت نابودی طبیعت تمام شده. حالا این را در تمام روابط این دو تمدن تعمیم دهید و لذا اگر پیامبروار همّت كنید، به راحتی میتوانید اندیشهها را به طرف تمدن اسلامی معطوف داشته و گمشدهی مردم را به آنها معرفی كنید.
اگر میخواهید این بحث را دنبالکنید که «ما چگونه قدرتمند میشویم؟» روی این نكته فکر کنید که غرب با همهی این قدرتش چه میخواهد؟ اگر ما بتوانیم چیزی بهتر از آنچه غرب به دنبال آن است بر اساس تمدن اسلامی در تعامل با طبیعت بهدست آوریم - چیزی كه تا حدّی در بعضی از آثار گذشتهگان به چشم میخورد- ببینید چقدر جلو میافتیم! تا ما در معنی قدرتمندشدن تجدید نظر نکنیم، از غرب عبور نمیکنیم و به قدرت واقعی که نیاز داریم نمیرسیم، با وسائلی که غرب ساخته و از آن طریق قدرتمند شده نمیتوان غرب را نفی کرد و جلو رفت. اگر به نور تفکر شیعه و در بستر انقلاب اسلامی، انقلاب روحی و معنوی در جهان چنان بسط یابد که مردمان دیگری شویم، آزاد از تکنیک و آزاد از سلطهی تکنیک، ضعف غرب ظاهر میشود و با نفی غرب قدرت حقیقی ظهور میکند البته راهكارِ ارتباط با نیروهای نهفته در طبیعت كه با روشهای طبیعی میشود در اختیار بشر قرار گیرد، بحث دیگری است و به خودآگاهی خاص خود مربوط است.