تربیت
Tarbiat.Org

تمدن زایی شیعه
اصغر طاهرزاده

بشر برای خود خطرناک می‌شود

ممكن است این سؤال برایتان پیش آید كه گویا شرایط موجود - چه در داخل و چه در سایر كشورها- این طور نیست كه بتوانند انقلاب اسلامی را آن‌طور كه هست بشناسند و با آن روبه‌رو شوند، ولی عنایت داشته باشید كه مسائل فرهنگی و جنبش‌های معنوی آرام‌آرام جای خود را باز می‌كنند. اگر ملاحظه بفرمایید، در دو دهه‌ی آخر قرن بیستم مراجعه به دین به عنوان راه‌حل مسائل اجتماعی - و نه دین به‌عنوان صِرف رابطه‌ی بین انسان و خدا- شروع شد و در همین رابطه هانتینگتون می‌گوید: قرن بیستم، قرن فرار از دین بود، ولی دو دهه‌ی آخر آن، زمان برگشت بشریت به دین شد، و خودش انقلاب اسلامی را مثال می‌زند. بشری كه در اواخر قرن نوزده و اول قرن بیستم شیفته‌ی دانش خود شده بود، از اواسط قرن بیستم با ناكامی‌های دانش خود مواجه شد، دو جنگ جهانی نشان داد بشریت بدون دین و اخلاق چقدر برای خودش خطرناك است و در درون خود می‌تواند موجب اضمحلال خود باشد و امام خمینی«رحمة‌الله‌علیه» با شناخت همین شرایط تاریخی و با پشتوانه‌ی فرهنگ اسلامی، مدیریت الهی خود را تا ظهور انقلاب اسلامی جلو برد و طرح تحقق دین - به‌عنوان نیاز بشر جدید- با فرهنگ اهل‌البیت(ع) را به صحنه آورد.
شما این را بدانید كه تحولات فرهنگی، آرام است ولی به نحو همه‌جانبه و بی‌سر و صدا جای خود را باز می‌كند، به همین جهت ما در حال حاضر شاهد تحولات قابل توجهی در گرایش انسان‌ها نسبت به دین هستیم. در اواخر سال دو هزار؛ ناظرِ كنگره‌ی بین‌المللی ادیان می‌شویم و این شروع مباركی است، ولی دینی كه بشر امروز در جستجوی آن است، با آنچه قبلاً به دنبال آن بود، فرق می‌كند. بشر امروز با نوعی تجدید نظر نسبت به دین، به دنبال دینی می‌گردد كه ممكن است نام و نشان آن را هم نداند، ولی با خدای مسیح كه به بشر تبدیل شد، نمی‌خواهد روبه‌رو شود، با خدای بودایی‌ها هم كه در اجتماع و زندگیِ افراد حاضر نیست، نمی‌تواند مسائل خود را حل كند. بشر به دنبال دینی است كه بتواند با تمام ابعاد، آن را بپذیرد و از نظر عقلانی بتواند از آن دفاع كند، تثلیثِ مسیحیت نه تنها قابل‌ دفاع نیست، بلكه موجب بحران عقلی هم می‌شود. پس با هر عنوانی بشر امروز به دنبال دینی است که در شیعه به فعلیت رسیده، نام آن را هرچه می‌خواهد بگذارد ولی چنین دینی دین آینده‌ی جهان خواهد بود و مسلّم همه‌ی چشم‌ها و قلب‌ها به سوی تشیع دوخته می‌شود هرچند رسماً همه‌ شیعه نباشند.
خلاصه؛ اوّلاً: زیباترین شکل زندگی در حال حاضر آن است که متوجه‌ی گوهر انقلاب اسلامی باشیم و سعی کنیم با آن زندگی كنیم تا همواره درست زندگی كرده باشیم. ثانیاً: طوری باید خود را آماده كرد كه در رویكردی كه در آینده به انقلاب اسلامی می‌شود، بتوانیم به طور كاربردی و محسوس نیازهای آیند‌گان را برآورده سازیم. نگران نباشید كه زمانه طوری است كه اجازه‌ی پیاده‌شدن تئوری‌های انقلاب را نمی‌دهد، متوجه باشید كه توان انقلاب اسلامی آن‌چنان كم نیست كه خود را تثبیت نكند و گسترش ندهد، و لذا باید در وفاداری نسبت به آن صبر پیشه كرد و زندگی را معنی بخشید.